مارس 2, 2020
مقاله برگزیده: آیا بعد از یک قرن تاریخ ما تکرار می شود – م پناهی
سهم از چیدمان جدید قدرت سیاسی و دسترسی به رانت های حکومتی، مالی و پولی صف بندی مجلس یازدهم را آرایش خواهد داد. در این مجلس اقلا چهار باند دریده و بی پرنسیب به جان هم خواهند افتاد و رفیقان دیروز به روی هم پنجه خواهند کشید ….
آیا بعد از یک قرن تاریخ ما تکرار می شود
م. پناهی
غاصبان انقلاب ۵۷ از آن سال تا به امسال به مدت چهل سال تمام بر اسب استبداد مذهبی تازیده اند و تا توانستند سرکوب کردند، بحران ساختند درگیر کردند، درگیر شدند و ویران کردند.
هشت سال جنگ و سی سال جنون جنگی، چهل سال دشمن تراشی، شهید پروری، صلح ستیزی، توسعه طلبی، صدور اسلام انقلابی، دخالت مخفی و علنی در امور دیگران، چهل سال پاسدار ساختن و پاسدار آموختن، چهل سال تمام سربازان امام زمان، آتش به اختیاران بدون مرز، تروریست های حکومتی در اراضی دیگران، در مناقشات منطقه، جنگیدن و جنگ آموختن، چهل سال تمام از فردای انقلاب از مجاهدین خلق تا نیروهای ملی، از بنی صدر تا بازرگان، از توده ای ها تا فداییان خلق، از منتظری تا کروبی و موسوی، از همه جریانات سیاسی، از فعالین منفرد تا فعالین گروه های صنفی، از بی روسری تا محیط زیستی، از امدادگر زلزله تا درمانگر ایدز، تا توانستند دستگیر، بازداشت زندان و اعدام کردند.
تا توانستن، ریاضت دادند
اقتصاد را رانتی، رانت را حکومتی، حکومت را فاسد، فساد را ساختاری، ساختار را بحرانی کردند، ولی بازهم کشاکش قدرت، دریدگی باندهای حاکم پایان نیافت ویرانی و فاجعه باز هم ادامه یافت. آخوندهای فاسد، فاسدان قلدر، بسیجیان آتش به اختیار، رانتخواران نظامی و انتظامی و سازمان های اطلاعاتی و قداره بندان حکومتی، قدرت مطلق کشور و حاکم جان و مال مردم شده اند.
بزرگ ترین بنگاه های تولیدی، تجاری، معدنی، بیشترین پروژه های دریایی، راه و پل و سدسازی و خیلی از مراکز مالی و پولی و بیشتر باشگاه ها، سازمان ها و مراکز ورزشی، هنری و جهانگردی به تصرف سپاه پاسداران و نیروهای اطلاعاتی و بسیجی در آمده است.
پاسداران حکومت و آخوندهای پاسدار در رقابت و همکاری در قالب سازمان های نظامی، انتظامی و اطلاعاتی؛ همه امورات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را به زیر سیطره خود در آورده اند.
سیاست پان اسلامیستی و توسعه طلبانه ولایی با حاتم بخشی از ذخایر مالی و ملی ملت ایران همچنان ادامه دارد.
دیپلماسی مداخله جویانه و افراطی مبتنی بر درک مفتضحانه از معادلات جهانی و مدیریت سیاسی، تحریم های وحشتناک اقتصادی و اقتصاد میلیتاریزه را به کشور ما تحمیل کرده و کشور را به ویرانه سیاسی، اجتماعی و اقتصاد نابسامان و از هم گسیخته بدل ساخته است و ویرانه ای از دروغ، فساد، فحشا، اختلاس، دزدی، فقر و فلاکت، بحران های اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را برجا گذاشته است.
بحران هایی که هم اکنون کل بدنه جامعه و ساختار قدرت را درگیر خود کرده و همه باندهای حکومتی را با بحران مشروعیت روبرو ساخته است، توده های ناراضی و رویگردان از حکومت را به رو در رویی علنی با نیروهای حاکم به خیابان ها کشانده است.
جدیت نارضایتی در حدی هست که “هر موقع وقوع اتفاقی بین گروهی از مردم زبان مشترک ایجاد می کند”، تظاهرات گسترده خود انگیخته ضعیف ترین حلقه سرکوب را شکسته، خیابان ها را به تصرف خود در می آورند “که گاها همانند اعتراضات دی ۹۶ و آبان نود و هشت رو در رویی با نیروهای سرکوب به جنگ و گریز خیابانی بدل می شود.
بطوری که هم اکنون سرکوبگران حکومتی دو ماه بعد از اعتراضات آبان همچنان در همه شهرها و روستاها حضور دائمی داشته و حکومت نظامی اعلام نشده ای را پیاده کرده اند.
ادامه اعتراضات توده ای، اختلافات درون هئیت حاکمه را آن چنان تشدید کرده که حذف جناح اصلاح طلبان نه تنها نتوانست به آن پایان بدهد، بلکه جناح بندی جدید و عمیق تر از قبل در حال شکل گیری است. در این میان نقش سپاه پاسداران که با ورود علنی به صحنه سیاسی با گردان هایی از افسران خود اهرم های اصلی قدرت را با گذر از روحانیت هدف گرفته است، جایگاه ویژه دارد.
آیا تاریخ تحولات سیاسی آینده را سپاه پاسداران ورق خواهد زد؟
آیا سپاه پاسداران بخشی از این اهداف خود را از میان اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ گذر داده است؟
شعارهای معنادار “اصلاح طلب، اصولگرا دیگر تمامه ماجرا”
“مایه ننگ ما، رهبر الدنگ ما ” را چه کسی طراحی کرده بود؟
پاسخ هر چه که باشد سپاه پاسداران در بحبوحه اعتراضات از میان درگیریها و بر فراز سر در گمی دولت، آرایش نظامی خود را به میادین و مراکز شهرها کشاند و هنوز هم به پادگان های خود باز نگشته است.
سپاه پاسداران در چندسال اخیر با قدرت نمایی در عرصه دریایی و هوایی با تاثیرگذاری روی تصمیمات و تغییرات قوای مهم کشور نفوذ باز هم بیشتری پیدا کرده است.
انتخابات اخیر که گردانی از سرهنگ های سپاه را وارد مجلس کرد بی نقش مهندسی سپاه نبود و بی گمان چیدمان جدید قدرت هم بی نقش سپاه نخواهد بود.
بنابراین در این شرایط بحرانی و استیصال حاکمیت و گسترش اعتراضات توده ای بدون رهبری سیاسی، نه آن شعارهای معنادار بی اطلاع سپاه بوده و نه این پیشروی نظامیان در تشکیل مجلس سرهنگ ها و چاروادارها بی هدف.
مجلس یازدهم تماشایی و ترکیبی از نظامیان، بازجویان، زندانبانان، جاسوسان، شیادان سیاسی، دلالان بازار، لمپن ها، طایفه بازان، هفت تیرکشان، مال خران و مال خوران هستند که به باندهای مافیایی هیولایی نسبتا همتراز از احمدی نژادی ها، افراطیون پایداری، موتلفه های بازاری، نظامیان سیاسی و قالیبافی های اصولگرا تقسیم می شوند.
باندهایی که به ضرب زور، اسلحه، پول و رانت حکومتی وارد آن شده اند.
این مجلس به لحاظ خوابی که سرداران سپاه برای آن دیده اند و شعبان بی مخ های ولایی که وارد آن شده اند از متشنج ترین و پرماجرا ترین و احتمالا سرنوشت سازترین مجلس های جمهوری اسلامی خواهد بود.
سهم از چیدمان جدید قدرت سیاسی و دسترسی به رانت های حکومتی، مالی و پولی صف بندی مجلس یازدهم را آرایش خواهد داد. در این مجلس اقلا چهار باند دریده و بی پرنسیب به جان هم خواهند افتاد و رفیقان دیروز به روی هم پنجه خواهند کشید.
این درگیری ها از همان روزهای نخستین جلسات مجلس برای تصاحب میز هیئت رئیسه، ریاست کمیسیون ها و کارگروه های مجلس آغاز خواهد شد.
هدف بعدی به زیر کشیدن عناصر کلیدی کابینه روحانی از جمله و بخصوص وزیر کشور برای آرایش جدید استانداران و فرمانداران و بخشداران و وزیر خارجه برای نفوذ در سیاست خارجی و سفارت خانه ها و وزرای سیاسی دیگر خواهد بود.
به لحاظ حضور رنگارنگ نمایندگان باندهای مافیایی و دسترسی آسانشان به اطلاعات پشت پرده و دست اول، احتمالا از همان جلسات اول پرده های زیادی دریده شده، پشت صحنه بسیاری از ماجراهای سری و داستان های پنهان در زیر چتر ولایت علنی شده، ولی فقیه را سکه پول کرده و همدیگر را خواهند درید.
اوج این درگیری ها و دریدگی ها در زمان تقسیم و گزینش استانداران، فرمانداران و بخشداران و مسئولین بنگاه های دولتی برملا خواهد شد.
این درگیری ها به درون مجلس و نیروهای حکومتی خلاصه نشده سویه دیگری نیز خواهد داشت.
اگر برای جلب اعتماد هدف، عده ای از فعالین سیاسی ،اصلاح طلبان فعال و نیروهای ترقی خواه را بازداشت و با فشار مضاعف به زندانیان سیاسی، تشکلهای اجتماعی و صنفی مستقل قدرت نمایی خواهند کرد.
برای یارگیری از گروه های اجتماعی و جلب اعتماد توده های ناراضی نیز تغییراتی را در سیاست خارجی و رفرم های بسته سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه را در پیش خواهند گرفت.
جبهه بندی جدید در فراز سیاسی به میان نظامیان و آخوندهای سیاسی خواهد کشید. به احتمال قوی سرهنگ های سپاه با حذف پست ریاست جمهوری حاکمیت را از دوگانگی انتخابی و انتصابی خارج کرده با تمرکز قدرت به شیوه رضا خانی و یا سیسی وار آخوند زدایی را از حوزه های نظامی، انتظامی، اطلاعاتی، شروع تا حوزه های دینی و سیاسی پیش خواهند برد. البته شاید رهبر نظام فکر بکند که چاقو دسته خودش را نمی برد و باید گفت “باش تا دولت اقبالت بدمد”!
احتمالا آقای خامنه ای شاخص ترین قربانی این تحولات باشد.
بنابر این اگر به بحران های موجود داخلی، بسترهای منطقه ای و جهانی آن را (از جمله تمایل آمریکا، اروپا، چین و روسیه برای تاثیر گذاری جدی روی تحولات داخلی ایران) اضافه بکنیم احتمالا بعد از یک قرن ” اواخر دهه نود بعد از مشروطیت”، به نوع دیگری از نوع پاسدارانش در حال رقم خوردن است.
البته شرح این تحولات احتمالی در میان بالایی ها به معنی دست کم گرفتن نقش توده های مردم و طبقات اجتماعی و پیشرو و نیروهای مترقی جامعه در تحولات آتی نیست، اما بشرطی که صاحبان نقش که همان توده های مردم و نمایندگان سیاسی آنها هستند نقش خود را جدی و بدرستی بازی کنند. امیدوارم جریانات سیاسی مسئولیت تاریخی خود را بدرستی درک بکنند، فریب اختلافات این باندهای خطرناک را که احتمالا برای خلع ید از رقبای خود دست به اقدامات پوپولیستی و عوام فریبانه نیز خواهند زد را نخورند و از موضع مستقل با تشکیل جبهه متحد و سکولار دموکراتیک راه تحولات دموکراتیک را باز کنند.
م پناهی – هشتم اسفند ۹۸
منبع: اخبار روز
https://www.akhbar-rooz.com