آوریل 27, 2020
اعتصاب و کشتار کارگران کارخانهی جهانچیت در ۸ اردیبهشت ۱۳۵۰
یکی از بزرگترین و خونبارترین اعتصابات پس از کودتای ۲۸ مرداد، اعتصاب کارگران کارخانهی جهان چیت کرج است که به کشته شدن ۲۰ تن از کارگران و مردم رهگذر منجر شد.
اعتصاب و کشتار کارگران کارخانهی جهانچیت در ۸ اردیبهشت ۱۳۵۰
یکی از بزرگترین و خونبارترین اعتصابات پس از کودتای ۲۸ مرداد، اعتصاب کارگران کارخانهی جهان چیت کرج است که به کشته شدن ۲۰ تن از کارگران و مردم رهگذر منجر شد.
محمدصادق فاتح یزدی، در کنار کارخانهی جهانچیت، مالک کارخانجات روغن جهان، یخسازی جهان، پلاستیک سازی آرمه، شرکت آبادانی جهان، پتو بافی جهان، چای جهان، صابون جهان، روغن موتور جهان و تعداد کثیر دیگری از املاک، زمینها و اموال غیرمنقول بود. املاکی که تمامی آنان پس از مصادرهی انقلاب ۵۷ ( و تنها پیش از تجربهی چندین ماههی خودگردانی کارخانه به دست شورای کارگران) با سرکوب چماقداران خط امام و ضرب و شتم کارگران، بهدست بنیاد مستضعفان مصادره شد.
فاتح، علیرغم کثرت داراییها و سهیم بودن در یک اقلیت بورژوازی که روی دیگری از آن، مکمل الیگارشی شاه، شاهدختها، شاهپورها و بنیاد پهلوی میبود، کارگر را بهمثابه بردهای استثمار شده قلمداد میکرد و از پرداخت حقوق ابتدایی آنان اجتناب مینمود.
اگر بیژن جزنی بهدرستی، چپاول اقتصادی بنیاد پهلوی را «اقتصاد سرنیزهای» مینامید، محمدصادق فاتح یزدی نیز در اشل «حکمرانی» و ارتباط نزدیک با خاندان پهلوی در قلهی این انباشت سرمایهی هزار سر قرار میگرفت. (چپاولی که پس از انقلاب ۵۷، سکان آن به دست بنیاد امور مستضعفان، بنگاه نظامی/اقتصادی/ایدئولوژیک سپاه پاسداران، ستاد اجرایی فرمان امام، حوزهی علمیهی قم، آستان قدس رضوی، قرارگاه خاتم، بیت علی خامنهای و …افتاد).
در سال ۱۳۵۰، مزد روزانهی کارگران در ازای ۸ ساعت کار و بر اساس مصوبات وزارت کار، ۱۲ تومان بود. محمدصادق فاتح یزدی اما در قبال ۱۲ ساعت کار روزانه، ۶ تومان و دستمزد کودکان کار و زنان (که نیمی از جمعیت کارگران را تشکیل میدادند)، ۳ الی ۴ تومان تعریف کرده بود.
بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰ و حضور حزب توده در صحنه سیاسی کشور، این کارخانه محل اصلی تظاهرات کارگری مربوط به حزب بود و همانند اعتصاب کارگران کارخانه حریربافی چالوس، کارخانه چیت سازی تهران نیز بر اثر اعتصابات کارگری، بارها تعطیل و سرانجام با کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، این کارخانه برخلاف حریربافی چالوس، بار دیگر فعالیت خود را از سر گرفت.
در ۶ اردیبهشت سال ۱۳۵۰، کارگران جهان چیت در اعتراض به عدم واریز حقوق مصوب وزارت کار دست به اعتصاب زدند. سه روز بعد، نمایندهای از وزارت کار و فرمانده ژاندارمری کرج، کارگران را تهدید به اخراج از کار کردند. در همان روز یعنی ۸ اردیبهشت ۱۳۵۰ هنگامی که ۲هزار تن از کارگران جهان چیت تصمیم داشتند برای اعتراض به سمت وزارت کار تهران حرکت کنند، سرهنگ خطیبیْ رئیس ساواک کرج اعلام کرد که: «در صورت بیرون آمدن از کارخانه، هرچه دیدید از چشم خودتان دیدید».
وقتی کارگران در ساعت ۵ عصر به نزدیکی کاروانسرای سنگی (۸ کیلومتری کلاک) رسیدند با سه ردیف ژاندارم مسلح روبهرو شدند. در پی تیراندازی ماموران، ۲۰ تن کشته و رهگذران دیگری نیز مجروح شدند. علی کارگر ۲۲ ساله، حسین نیکوکار ۱۶ ساله و مسیح حشمفیروز ۱۶ ساله، در زمرهی کودکان کار و کارگران کشته شدهی جهانچیت بودند. کارگران زخمی در بیمارستانها مورد بازجویی ماموران ساواک قرار گرفتند، کارگران معترض از کار اخراج شدند، معاف شدگان از خدمت اجباری سربازی به مناطق مرزی اعزام شدند و چندین روز، کارخانه در اشغال نیروهای نظامی قرار گرفت.
در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۵۳، محمدصادق فاتح یزدی در میدان تجریش تهران به دست چریکهای فدایی خلق، ترور و بیانیهی علت این ترور در منطقه و نزدیک کارخانه جهان چیت و مناطق کارگری کرج نیز پخش شد. در این بیانیه آمده بود: «دادگاه انقلابی خلق، فاتح یزدی را بهدلیل نقش موثری که در کشتار کارگران جهانچیت بهعهده داشت و همچنین بهدلیل حقکشیهای ظالمانهاش در حق کارگران به مرگ محکوم کرد».
امروز، مقابل درب ورودی باغ فاتح گوهردشت کرج، تابلویی در معرفی محمدصادق فاتح یزدی بهچشم میخورد که او را انسانی خَیر و نوع دوست معرفی کرده است. خَیری همانند و از جنس کارآفرینان برآمده از دل جمهوری اسلامی (غارتگران ثروت عمومی، اختلاسگران گریخته به کانادا، بابک زنجانیها و مدیران فاسد نظام بانکی) که سهگانهی رانت، سرکوب و چپاول را بر جان و معیشت بیشمار کارگر، ارجح میدارد.
«متن از گروه نویسندگان #سرخط»
https://t.me/SarKhatism