ژوئن 28, 2020
تا بی عدالتی و استبداد هست فساد هم هست؛ کارگران و زحمتکشان به جای مفسدان تازیانه میخورند!
بدون دگرگونی های بنیادین فساد پایان نمیپذیرد!
تا بی عدالتی و استبداد هست فساد هم هست؛ کارگران و زحمتکشان به جای مفسدان تازیانه میخورند!
بدون دگرگونی های بنیادین فساد پایان نمیپذیرد!
متن آخرین دادنامه صادر شده از سوی شعبه 106 دادگاه کیفری اراک برای کارگران نشان میدهد ۴۱ نفر از کارگران این شرکت پیمانکاری، به یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدهاند. این حکم مشروط به انجام یک ماه خدمت عمومی رایگان در راهآهن شهرستان اراک برای نظافت و پاکسازی ریل راهآهن به مدت پنج سال تعلیق شده است. علاوه بر این حکم، برای ۱۶ نفر از کارگران پروندههایی در دادگاه انقلاب اراک با اتهام تبلیغ علیه نظام تشکیل شده است.
سال گذشته، کارگران «آذرآب» اراک (که یک شرکت پیمانکاری پروژههای نیروگاهی است) با برگزاری تجمعات اعتراضی به خصوصیسازی این کارخانه و پرداخت نشدن چند ماه از دستمزدهای خود معترض بودند.
28 مهر ماه 98، کارگران این کارخانه در دومین هفته از اعتراض صنفی خود در مسیر راهآهن شمال به جنوب اراک تجمع کردند. اما دقایقی بعد مأموران پلیس با آنان برخورد کردند و شماری از آنها را بازداشت کردند. حکم یک سال حبس و 74 ضربه شلاق برای 41 تن از کارگران معترض در حالی صادر شده که برای 16 تن از این 41 کارگر همزمان پروندهایی در خصوص «تبلیغ علیه نظام» در دادگاه انقلاب تشکیل شده است.
در بخشهایی از متن دادنامه شماره ۹۹۰۱۱۷۸۶۱۲۶۰۰۱۱۲ که در تاریخ ۲۶ خرداد ۹۹ صادر شده، اتهام ۴۱ نفر از کارگران آذرآب، اخلال در نظم عمومی با ایجاد هیاهو و جنجال و انجام حرکات نامتعارف عنوان شده است. در این حکم، مسدود کردن خیابانها و ریل راهآهن و مانع شدن از حرکت وسایل نقلیه و قطارها و شعاردادن علیه مسولین و پرتاب سنگ به قطار و تخریب اموال عمومی از مصادیق انجام حرکات نامتعارف اعلام شده است.
استناد مراجع قضایی در اراک به فیلمهای پخش شده از اعتراض صنفی کارگران آذرآب در رسانههای فارسی زبان خارج از کشور و آنچه این مرجع «تضیع حقوق مردم» در پی بستن ریل راهآهن و اخلال در نظم عمومی عنوان کرده، استناد کرده است.
چه کسی مسوول این همه بیعدالتی در حق کارگران است؟ چرا به جای پرداختن به سبب و مسببان این اعتراضات؛ کارگران را به تخت شلاق می بندند؟ جز این است که نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران با صدای شلاق اعلام میدارد که برای دفاع از منافع سرمایه داران انگل و سیستم ضدکارگر و برای تداوم جباریت رژیمی که نه برپایه اصول انسانی که بر اساس ارتجاعی ترین اندیشه های دین سالاری بنا شده است؛ از هیچ کوششی فروگذار نخواهد کرد؟
آنچه طی روزهای اخیر از سوی کارگزاران جمهوری اسلامی به صورت احکام شلاق و زندان و اعدام در فضای رسانه ها طنین افکن شده است، نشانگر آنست که این رژیم خودکامه برای بقای خود و از بیم تکرار حوادثی چون دی 1396 و آبان ماه 1398 به هر شیوه ای متوسل می شود. رئیس دادگستری استان اصفهان در نماز جمعه این شهر از صدور حکم ‘مفسد فی الارض’ برای ۸ نفر از بازداشتشدگان اعتراضها در این استان خبر داده و آنها را معاندان نظام خوانده است. او همینطور هشدار داده در صورت تکرار این اعتراضات، برخورد با معترضان به گفته او قاطع خواهد بود.
چنین شیوه حکمرانی در شرایطی که مردم با فقر و تنگدستی از یکسو و با بیکاری کرونا از سوی دیگر دست و پنجه نرم می کنند این واقعیت را بار دیگر در پیش چشم کارگران و زحمتکشان قرار می دهد که جمهوری اسلامی نه آنگونه که در گذشته مدعی بوده است طرفدار مستضعفان است و نه اینگونه که علیه مردم تیغ از رو کشیده است خواهان امنیت و ثبات زندگی شایسته برای مردم است! نه می خواهد ستم و بیداد را از میان بر دارد؛ نه آزادی و استقلال را جز برای خود و ایادی اش به رسمیت می شناسد!
جمهوری اسلامی نشان می دهد آنجا که به رغم بازیهای دستگاه قضایی ناچار از حفظ شاه مهره های خود در برابر شمشیر عدالتی است که برش چندانی جز برقابرق دروغین ندارد! حاضر است ضربات تازیانه های خود را بر گرده ی کارگران و زحمتکشان فرود آوَرَد.
امروز دیگر برکسی پوشیده نیست که علی خامنه ای رهبری نظام جمهوری اسلامی نه اعتقادی به عدالت اجتماعی و رفع استضعاف دارد و نه در اندیشه اصلاح امور حتی در سطحی ترین قواعد زمامداری حکومت مطلقهی ولایت فقیه است.
کارگران ایران ناگزیر از پذیرش این واقعیت خواهند بود که:
- آن چه این روزها از سوی قوه قضاییه به عنوان عفو و بخشش اسلامی تعدادی از بازداشت شدگان 1388 انجام گرفته است، تنها به قصد فریبکاری و گمراه سازی کارگران بوده است.
- که احکام صادره از سوی دادگاه های جمهوری اسلامی علیه کارگران بر خلاف تمامی قوانین حقوق بشری و حتی قانون اساسی فعلی ایران است.
- که نظام جمهوری اسلامی هیچگاه پایبندی به رای مردم نداشته است و تنها از طریق اخذ آرای مردم در پی مشروعیت بخشیدن به خود بوده است. حال که در انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه به نتیجه رسیده که از طرف مردم آخرین بارقه های مشروعیت را هم از دست داده است؛ با شدت بیشتری به نظریه و سیاست النصر بالرعب روی آورده است تا مردم را ناچار از پذیرش ادامه حکمرانی خود سازد.
- که هیچ چشم اندازی برای ایجاد اشتغال پایدار وجود ندارد و هر روز تعداد بیشتری از شاغلین به صف بیکاران خواهند پیوست.
- زنان کارگر در بنگاه های اقتصادی و در ادارات و موسسات دولتی اولین قربانیان کاهش و تعدیل نیرو که همان اخراج است خواهند بود و تبعیض جنسیتی نه تنها کاهش نمی یابد بلکه هر روز افزایش خواهد یافت.
- که همه روزه شاهد افزایش آسیب های گوناگون اجتماعی خواهیم بود و سرمایه های این کشور یعنی جوانان در دام اعتیاد و از خود بیگانگی خواهند افتاد و آمار خودکشی ها و خودسوزی ها مراتب بالاتری را نسبت به گذشته به خود اختصاص خواهد داد.
- هر روز تعداد بیشتری از اختلاس ها و دزدی های کلان در سطوح بالایی حکومت بر ملا شده و این روند سیستماتیک فساد در جمهمری اسلامی چاره ناپذیر است.
- طبیعت و محیط زیست انسان ها در ایران توسط عوامل رژیم و زیر بیرق ستاد اجرایی فرامین رهبری غارت می شوند.
- بر پایه دشمنتراشیهای بیهوده هر روز بیشتر بر سیاست های نادرست و ویرانگر خارجی اصرار ورزیده میشود و این سبب کین توزی بیش از پیش غرب به ویژه آمریکا علیه مردم ایران و توسعهی دامنهی تحریمهای ظالمانه آمریکایی ها علیه مردم میگردد.
- که کارخانه ها و منابع و ثروت های عمومی به سود بخش خصوصی در بورس ارایه میشوند و نتیجه آن از بین رفتن زیرساخت ها است و جز فقر و فلاکت چیزی ببار نمیآوَرد.
- که روزانه تعداد صدها کارگر در سراسر ایران برای ثبت نام در صف بیمه بیکاری ادارات کار قرار می گیرند و این در شرایطی است که موج دوم بیماری کرونا به دلیل سیاست های به غایت نادرست و سود محورانه جمهوری اسلامی در راه است.
- که هر روز شاهد تعداد بیشتری از کودکان کار در سر چهارراه ها، معابر و میادین شهر به صف خواهند شد و انبوه کودکان کار به کام سیستم پر سود زباله گردی شهرداریها فرو خواهند رفت.
- که هر روز تعداد بیشتری از بنگاه های اقتصادی (کارخانه ها و کارگاه ها) به تعطیلی کشیده شده و کارگران آنها خانه نشین خواهند شد.
- که دیگر چاره ای جز اتحاد و همبستگی و بر پایه آن ایجاد سازمان های کارگری نخواهند داشت و تنها از این راه می توان با تکیه برخرد جمعی و دانش طبقاتی به رویارویی با ادامه سیاست های سرکوب برخاست.
- که تنها راه مقاومت و بازدارندگی از سیاست های ویرانگر و جلوگیری از اعمال خشونت و سرکوب نظام مستبد ولایت فقیه؛ اتحاد و اتحاد و اتحاد همه زحمتکشان علیه هر شکل و شیوه حکمرانی های تجربه شده در ایران است. نه نظام ستمشاهی و نه جمهوری دروغین نظام ولایت فقیهی هیچ یک برای کارگران و زحمتکشان آزادی و عدالت به ارمغان نمی آورد و تنها اراده زحمتکشان برای تعیین سرنوشت به دست خودشان خواهد توانست به هر گونه ظلمی پایان بخشد.
آنچه موجب میگردد که این اراده تجلی واقعی پیدا کند؛ عبارتست از:
- همکاری و اتخاد همه نیروهای مترقی و عدالتخواه و آزادیطلب و مردمی برای سازماندهی جنبش های مردمی.
- ایجاد رابطه تنگاتنک این نیروها با کارگران و زحمتکشان برای آگاهی بخشی بیشتر از شرایط کنونی و گشایش راه های همکاری های بیشتر در بین مردم.
- تهیه و تدوین شیوه های کاربردی برای نقشه راهی که در این شرایط سخت بیماری و بحرانی مورد نیاز است و نشان دادن عمق بحران های همه جانبه ای که اولین راه از میان برداشتن آنهاجز از راه تغییرات بنیادین در ساختار نظام سیاسی کشور میسر نخواهد بود.
- و در پایان روشن کردن چشم اندازهای امید بخش برای مردم و راه های رسیدن حدالمقدور کم هزینه و کوتاه، تا به آنجا که نظام جمهوری اسلامی ناگزیر از تن دادن به خواست مردم برای نیل به آزادی و عدالت گردد.
بر اساس این حکم؛ دادگاه با توجه به اصل 36 قانون اساسی و مواد 8 و 11 قانون آئین دادرسی کیفری و مواد 2،14،18،140،141،160،162،167،171 و 211 قانون مجازات اسلامی و ماده 618 قانون تعزیرات و مجازات های بازدارنده، 41 کارگر آذرآب را به تحمل یک سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم کرده است. همچنین دادگاه با استناد به بند «د» ماده 43 قانون مجازات اسلامی از باب تکمیل مجازات، هر یک از کارگران را به انجام خدمات عمومی رایگان به مدت یک ماه و روزانه به مدت سه ساعت در راهآهن شهرستان اراک به صورت نظافت و پاکسازی ریل و ایستگاههای راهآهن از ایستگاه مشک آباد تا ایستگاه سمنگان اراک زیر نظر مدیریت راهآهن و نیز ده روز در شهرداری اراک زیر نظر مسول مربوطه به انجام نظافت معابر عمومی از قبیل جاروکشی و غیره محکوم کرده است.