جولای 8, 2020
پیشروان طبقه ِ کارگر و زحمتکشان ایران به دفاع از روشنفکران در کانون نویسندگان ایران
این قلم به مزدهای جیره خوار دستگاههای امنیتی خود میدانند که تمامی ترهات آنان جز دروغ و تهمت نیست؛ اما دمی آرام و قرار ندارند تا وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. چرا که همواره سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی دلایلی میخواهد تا آنرا موجه و قانونی جلوه دهد و پیش از آن نیز جامعه را متاثر از خشونت قلمی و کلامی رسانهی قدرت، نمایش داده میشود؛ بترسانند.
پیشروان طبقه ِ کارگر و زحمتکشان ایران به دفاع از روشنفکران در کانون نویسندگان ایران
چندی است که در تداوم بگیر و ببندهای دستگاه های امنیتی و قضایی؛ روشنفکران و قلم بهدستان کانون نویسندگان ایران به حبس های طولانی محکوم میشوند و همراه با صدور این احکام رسانهی ارتجاعی کیهان که ماموریتش طی سالها پرونده سازی و آماده کردن زمینههای محدودیت زایی اجتماعی، بازداشت، شکنجه، زندان برای آزادیخواهان و عدالت طلبان است؛ با انتشار مطالبی سراسر دروغ، تهمت و افترا، به بسترسازی برای توجیه رفتار خشونت و سرکوب علیه نویسندگان عضو کانون می پردازد.
این قلم به مزدهای جیره خوار دستگاههای امنیتی خود میدانند که تمامی ترهات آنان جز دروغ و تهمت نیست؛ اما دمی آرام و قرار ندارند تا وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. چرا که همواره سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی دلایلی میخواهد تا آنرا موجه و قانونی جلوه دهد و پیش از آن نیز جامعه را متاثر از خشونت قلمی و کلامی رسانهی قدرت، نمایش داده میشود؛ بترسانند.
کیهان به عنوان رسانهی سرکوب و اختناق و سانسور در هراس است از اینکه مردم در دفاع از روشنفکران، این فرزندان راستین و آگاه سرزمین دانش زنان و مردان بزرگی چون سیمین دانشورها، سیمین بهبهانی ها، فریبرز رییس داناها، درویشیان ها، سیاوش کسراییها، سعید سلطانپورها، صمد بهرنگی ها، جمالزاده ها، به آذینها و احمد شاملوها و آنان که هنوز زنده اند و نفس در نفس مردم این سرزمین دارند و با رنج هایشان می رنجند، با غم هایشان میگریند، با بیماری و ناداری شان همراهند، با شکنجه و زندانشان می خروشند، برای مخالفت با اعدام هایشان بانگ و فریاد برمی آورند، هم نوا گردند.
قلم به مزدهای جیره خوار روزنامه کیهان در تبعیت از دستگاه سرکوب و سانسور می خواهند روشنفکران و کانون نویسندگان را از مردم و مردم را از جامعه آگاه و روشنفکری ایران که امروزه کانون نویسندگان به عنوان نماد راستین آنان در برابر سانسور و برای حق آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان به پا ایستاده است؛ جداکنند!
اگر قتل های زنجیره ای و فشردن گلوی نویسندگانی چون پوینده و مختاری توانست به اصل خدشه ناپذیر اعتقاد به آزادی بیان و مبارزه با سانسور حکم راند! این توطئه ها و پاپوش ها نیز خواهد توانست خون جاری در رگهای آزادیخواهان و عدالت طلبان مدافع زحمتکشان ایران را بخشکاند.
امروز دیگر بر هیچ آگاه و پیشرو ترقیخواه ایرانی و بر هیچ آزادیخواه عدالت جوی این سرزمین با هر مرام و اندیشه، تردیدی وجود ندارد که کانون نویسندگان، نه تنها مستقل و عاری از هر گونه وابستگی به قدرت مسلط و هیچ قدرت دیگری در پهنهی گیتی است؛ بل که همواره بر استقلال این ایده و خواست عموم مردم پای می فشارد.
امروز دیگر هیچ تردیدی در میان پیشروان طبقه کارگر ایران و مبارزان راه عدالت و آزادی برای زحمتکشان وجود ندارد که کانون نویسندگان ایران همواره از آزادی بیان، این اولین شرط لازم برای مبارزه در راه حق تعیین سرنوشت مردمان زحمتکش به دست خودشان؛ پیشتاز است.
کانون نویسندگان ایران یکی از تشکل های صنفی است که به درستی نقش آزادی بیان را در دفاع از نویسندگان دریافته است. این کانون بیش از پنجاه سال مبارزه با سانسور را در پروندهی درخشان خود دارد و هیچ یک از اتهاماتی که نویسان کیهان برای کانون میتراشند نتوانسته و نمی تواند روشنفکران و نویسندگان چه آنان که عضو رسمی کانون هستند و چه آنان که بهر دلیل تاکنون از همراهی مستقیم با کانون بازمانده اند را در دفاع از آزادی بیان بی هیچ حصر و استثناء باز دارد.
پیشروان طبقه کارگر و زحمتکشان خرسندند که در شرایطی زیست می کنند که مبارزان آزادی بیان در کانون نویسندگان ایران رنجها و دردهای آنان را به چشم جهانیان پدیدار می کند. به همین سبب بر خود واجب می دانند تا از کانون نویسندگان این سنگر آزادی و عدالت در برابر خودکامگی و سانسور و آزادی کشی! دفاع کنند.