نوامبر 5, 2020
مقاله برگزیده: سرنوشت سیاه و معجزهی آبی / خشایار کرمی بهمنیاری
دوستیشان اگر مصدقمان را و عزتمان را برد؛ دشمنیشان اما همهچیزمان را و ما البته جز خدمت در حق آنها چیزی روا نداشتیم. به وقت دوستی “ژاندارم” منافعشان بودیم و به وقت دشمنی نیز هم. روبرت دریفوس، مامور باسابقهی آمریکایی در کتاب “بازی شیطان” با تکیه بر اسناد سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا شرح خدماتی را که ما و دیگر ملتهایی مانند خودمان در حق ایشان انجام دادهایم به روشنی آورده است. او نشان داده که چگونه آمریکایی ها از آنچه “اسلام سیاسی” خوانده میشود در جهت منافع خودشان استفاده کردهاند.
سرنوشت سیاه و معجزهی آبی
خشایار کرمی بهمنیاری
شگفتیهای ما و حکومت هایمان تمامی ندارد. ملتی در این سر دنیا چشمشان به انتخابات کشوری در آنسر دنیاست تا بفهمند سرنوشتشان چهمیشود. آنهم ملتی که چند نسل از آنها زندگیشان را برای “استقلال” هزینه کردهاند. پنجاه شصت سال پیش قانونی آمد که مستشاران آمریکایی در ایران از پیگرد قضایی مصونیت دارند. غوغایی برپا شد که واعزتا! وامصیبتا!. انقلاب که شد نه فقط مستشارانشان را بیرون انداختیم که پروندهی رابطه با آنها را تا ابد بستیم. آنها رفتند اما بیشاز زمانی که اینجا بودند در ما و بر ما نشستند.
دوستیشان اگر مصدقمان را و عزتمان را برد؛ دشمنیشان اما همهچیزمان را و ما البته جز خدمت در حق آنها چیزی روا نداشتیم. به وقت دوستی “ژاندارم” منافعشان بودیم و به وقت دشمنی نیز هم. روبرت دریفوس، مامور باسابقهی آمریکایی در کتاب” بازی شیطان” با تکیه بر اسناد سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا شرح خدماتی را که ما و دیگر ملتهایی مانند خودمان در حق ایشان انجام دادهایم به روشنی آورده است. او نشان داده که چگونه آمریکایی ها از آنچه “اسلام سیاسی” خوانده میشود در جهت منافع خودشان استفاده کردهاند.
آنها خوب فهمیده بودند که دشمن واقعی زیادهخواهیشان در هر گوشهی جهان، نهضتهای ملی است و چهخوبتر یافتند که ابزار کمهزینه برای سرکوب این نهضتها در دست اسلامخواهان حربهبهدوش است. کافی بود که آنها را جلو بیاندازند تا خر مرادشان به مقصد برسد بیآنکه سربازانشان دست به ماشه ببرند. شرح حمایتهای ایشان از اخوانالمسلمین در مصر، حماس در فلسطین، دارو دستهی کاشانی در ایران و طالبان در افغانستان حیرتانگیز بودهاست. و این جماعت مؤمن اما کمخرد چهخوب با فریاد واسلاما مسئولیتشان را در تخریب نهضتهای ملی به نام” الله” به تمامی انجام دادهاند.
کیست که نداند از چهل سال پیش به اینسو بسیاری از آنچه آنها از سرزمین خاوران و ملتهایشان به یغما بردهاند مدیون شعار “مرگ بر آمریکا”ی ما بوده است. ما که با شعار “انقلابمان را به جهان صادر میکنیم” و بدینگونه در چشم همسایگانمان غول بیشاخ و دم نمود کردهایم؛ ما اقلیت شیعهی جهان اسلام که هم اکثریت غیر شیعهی آن را گمراه و ناپاک میخوانیم و هم خودمان را امالقرای اینجهان و هم رهبرمان را ولیامر تمام آنها مینامیم؛ ما که در هزارهی سوم و چندصدسال پس از تکوین “دولت- ملت” های نوین با شعار “راه قدس از کربلا میگذرد” در چشم “دولت- ملت”های همسایه از خودمان چنگیز خونخوار و تیمور جهانگشا ساختهایم؛ مسئول تبدیل آنسوی چهارگوشهی خاکمان به زرادخانهی اسلحه و مهمات آمریکایی هستیم؛ مهماتی که این کشورها از ترس ما با هزاران میلیارد دلار پول بیزبان نفت از آنها خریدهاند و خاک پای سربازانشان را هم به دیدهی منت توتیای چشمشان کردهاند تا از هیولای بیشاخ و دمی چون ما حفاظتشان کنند.
یووال نوح هراری تاریخدان معاصر در کتاب ” پول” آوردهاست: زمانی که مسیحیان به نام” مسیح” و مسلمانان به نام “الله ” همدیگر را میکشتند تا دنیا را از وجود کافران(نامی که هریک به دیگری میداد) پاک کنند، هم سکههای مُنَقّش به تصویر “مسیح و مادر باکرهاش ” در انبان روحانیان مسلمان جا خوش کرده بود و هم کشیشان مسیحی سکههای مضروب به ” لا اله الی الله محمداً رسول الله” را میبوسیدند و در جیب میگذاشتند.
به راستی ما “استقلال”طلبان نه شرقی و نه غربی اما وابسته به “دلار” و شیفتهی ابزار آمریکایی که نهتنها نفت بلکه تمام ذخایر و سرمایههای ملی را به ازای کاغذهای سبز رنگ آنها برباد میدهیم هیچ اندیشیدهایم با اینهمه ظلم و تحریم که در این همه سال برما بستهاند کدام ملت و حکومت چنین خدمتی به آنان ارزانی داشتهاست که اجناسشان را با صدها برابر قیمت از واسطههایشان بخرد و بی رنج و زحمت چنین ثروت هنگفتی نصیب نوچههای شرق و غرب آنها بکند؟!
ما استکبارستیزان که چهل و اندی سال جان و جهانمان را به پای شعارهای بیعمل در راه ” جمهوری اسلامی”گذاشتیم تا” استقلال” و “آزادی” را تجربه کنیم ، ما منتظران همیشهی تاریخ که همواره چشم به راه یک منجی موعود در آخرالزمانی موهوم هستیم تا خرابیهایمان را به سامان کند اکنون چگونه یک چشممان را به ظهور امام غایب دوختهایم تا دمار از آنها دربیاورد و انتقاممان را بگیرد و چشم دیگرمان را هم به زورآزمایی میان سپاه” فیل” و لشکر”الاغ”(۱) بستهایم تا بدینسان مسئولیتمان را در قبال بدبختیهایمان از یاد برده و “سرنوشت سیاه”مان را به “معجزهی آبی” (رنگ نشان حزب دموکرات آمریکا) آنها گره بزنیم؟!.
۱۳۹۹/۸/۱۵ شیراز
——————
۱: فیل و الاغ به ترتیب نشان دو حزب جمهوریخواه و دموکرات ایالات متحده آمریکا
——————
کانال نویسنده مطلب:
http://t.me/sootak1397
طنز تاریخی نهفته در این مطلب چه دردناک است و چقدر خوب تاریخ روابط ایران و ایالات متحده را مختصر و مفید آورده است . سپاس از نویسنده و هم از راهکار
ممنون از توجه شما دوست عزیز.