مارس 6, 2021
سوسیاليستها، آغازگران جنبش زنان ايران
برنامه جمعیت نسوان وطنخواه ایران چند ماه پس از تشکیل جمعیت، در چهار فصل و 34 ماده تدوین شد. هدفها و مطالبات این برنامه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ درخواستهای عمومی، که شامل حال زنان همه اقشار و طبقات جامعه میشد مانند ترویج معارف، تهذیب اخلاق و حفظ حقوق نسوان، تزریق احساسات ملی و وطنی به جامعه ایران، مبارزه با جهالت کلیه نسوان، ازدیاد مدارس دخترانه، تشویق منسوجات وطنی و ترک اشیا تجملی از برای زنان، انتشار مجله و روزنامه و… بخش دیگر این برنامه، به زنان اقشار محروم اختصاص داشت و هدفهایی را مانند تاسیس دارالصنایع، باغچه کودکان برای نسوان بیبضاعت، شیرخوارگاه و یتیمخانه مطرح میکرد. علاوه بر برنامه، این جمعیت دارای اساسنامه و کارت عضویت برای اعضا بود.
سوسیاليستها، آغازگران جنبش زنان ايران
از ابتداي پيدايش و گسترش جنبش زنان در انقلاب مشروطه ايران، سوسیالدمکراتها، سوسیالیستها و کمونیستها نقش ویژهای برای کسب حقوق برابري خواهانه زنان ایفا کردهاند که در مراجع عمده تاريخنگاري كمتر به آنها پرداخته شده است. در سالهای بعد از انقلاب مشروطه و جنگ جهانی اول انجمنهای مستقل و فمینیستی با هدف حقوق زنان بهطور مستقل تأسیس شدند که بیشتر به تأسیس مدرسههای دخترانه و انتشار نشریههای زنان میپرداختند. در سال ۱۲۸۹ نخستین نشریه زنان منتشر شد و در سال ۱۳۱۱ آخرین سازمان مستقل زنان منحل شد. سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۱ سالهای تجدید حیات محدود و کنترل شده جنبش زنان بود که سازمانهای مستقلتر اما پراکندهای همچون حزب زنان و جمعیت زنان (با روزنامه زن امروز) تشکیل شدند. این سازمانها بر خلاف دهه ۱۳۰۰ چندان همگرا نبودند. این تجدید حیات محدود در سالهای حکومت محمدرضاشاه از بین رفت و تمام فعالیتهای حقوقی زنان در کنترل دولت قرار گرفت و از دهه ۱۳۳۰ متمرکزسازی شد و در نهایت تحت سازمان زنان ایران درآمد و تا نزديكي انقلاب 57 از حالت جنبش اجتماعی خارج شد. به مناسبت 8 مارس، روز جهاني زن، در گزارش پيش رو شكلگيري انجمنهاي فمينيستي در دهه اول قرن جاري مرور شده است.
جمعیت پیک سعادت نسوان
نخستین جنبش نوین زنان ایران، تشکیل «جمعیت پیک سعادت نسوان» بود که در سال 1300 در شهر رشت بوجود آمد. پس از تشکیل حزب سوسیال دمکرات عدالت، در اردیبهشت 1296 جمعیت پیک سعادت نسوان در چهارچوب فعالیتهای مردمی حزب، و به عنوان زیر مجموعه انجمن فرهنگ رشت فعالیت خود را آغاز کرد. بنیانگذاران جمعیت پیک سعادت نسوان، روشنک نوعدوست (1277 رشت- 1336 تهران)، جمیله صدیقی، سکینه شبرنگ و اورانوس پاریاب بودند. روشنک نوعدوست پیش از تشکیل جمعیت، در سال 1296 مدرسه دخترانه چهار کلاسهای را به نام سعادت نسوان بنیان گذاشته بود که مدیریت آن را سرور(مهکامه) محصص (مادر کاریکاتوریست برجسته اردشیر محصص) به عهده داشت. اعضای انجمن تاسیس مدرسه دخترانه (شش کلاسه در سال 1302)، کتابخانه، کلاسهای صنایع دستی، تاتر و سخنرانی برای زنان را آغاز کردند. این جمعیت نشریهای به نام پیک سعادت نسوان (نخستین شماره به تاریخ 15 مهرماه1306) منتشر میکرد که صاحب امتیاز و سردبیر آن روشنک نوعدوست بود. همکاران دیگر مجله عبارت بودند از: فخرعظمی ارغون (مادر شاعر نامدار سیمین بهبهانی)، اشرف قائم مقامی، سرور(مهکامه) محصص، جمیله صدیقی و شوکت روستا ( صدیقی و روستا در دوره رضاشاه به چهار سال زندان محکوم شدند). مجله پیک سعادت نسوان چهارمین نشریه زنان بود که در خارج از تهران منتشر میشد. سه نشریه دیگر عبارت بودند از زبان زنان در اصفهان (1298)، جهان زنان در مشهد (1299) و نسوان شرق در انزلی (1305). گرچه اصلیترین نویسندگان مجله پیک سعادت نسوان را زنان تشکیل میدادند اما چند مرد از جمله سعید نفیسی، کریم کشاورز( با نام مستعار فاطمه) و م. جودی (میرزا محمدخان) رئیس اداره پست لنگرود، نیز با آن همکاری میکردند. این مجله در مرداد 1307، پس از آنکه ناظر شرعیات وزارت معارف دولت رضاشاه، مدیر آن، روشنک نوعدوست، را احضار کرد؛ پس از انتشار 6 شماره توقیف شد. این انجمن برای نخستین بار 8 مارس/ 17 اسفند روز جهانی زن را در ایران جشن گرفت. («جمعیت نسوان وطنخواه ایران»، محمد حسين خسرو پناه، 1397، 113-115)
جمعیت نسوان وطنخواه ایران
جمعیت نسوان وطنخواه ایران در سال 1301 در تهران شکل گرفت. مستوره افشار، یکی از اعضای اولیه این جمعیت، در این باره مینویسد: «در اوایل بهمن ماه 1301 شمسی به شیوه مرسوم برگزاری جلسههای امتحان مدارس دخترانه، محترم اسکندری مدیر مدرسه دخترانه شماره 35 دولتی، جمعی از بانوان منورالفکر تهران را برای نظارت بر امتحان دانشآموزان آن مدرسه دعوت کرد. آنان روز دهم بهمن در مدرسه حاضر شدند و پس از خاتمه امتحان دانشآموزان به سخنرانی محترم اسکندری گوش دادند. اسکندری که هیجان زده بود، از ترقیات محیرالعقول اروپا گفت و با چشمهای گریان ترقیات نسوان ملل فاضله و حیه دنیا را با نسوان ایران مقایسه کرد…او بانوان منورالفکر را به ترویج معارف و تشویق به پوشیدن پارچههای وطنی، ترغیب کرد. زنان و دختران حاضر در جلسه از سخنان اسکندری استقبال کردند و در همان جلسه دست اتفاق و اتحاد به محترم اسکندری داده، عهد و پیمان نمودند که برای پیشرفت مقاصد مقدسه ایشان از هیچ گونه فداکاری خودداری ننمایند. (2، ص11) پیامد این نشست تشکیل جمعیت نسوان وطنخواه ایران در سال 1301 بود. محترم اسکندری بنیانگذار جمعیت، متولد دوم شهریور1274/1895 و در سال تاسیس 27 ساله بود. او فرزند محمد علی میرزا اسکندری (شاهزاده علی خان)، از مشروطهخواهان و موسسان انجمن آدمیت و از خانواده روشنفکر اسکندری بود. محترم برای آموزش زبان فرانسه به مکتب میرزا محمد علیخان محقق رفت. آنها پس از مدتی ازدواج کردند. در نخستین شماره مجله جمعیت نسوان وطنخواه ایران مقالهای نوشته شده است به نام اجتناب از امراض مسریه، راه علاج و لزوم استعلاج آن که نویسنده آن محترم اسکندری محققی است.
در آن زمان و تحت شرايط جهاني گرایش به سوسیالیسم که حداقل در بخشی از رهبری جمعیت کاملا مشهود بود باعث میشد فعالان حقوق زنان خواستار نزدیکی به زنان فرودست جامعه باشند. این گرایش، در جنبشهای زنان نه بیسابقه ولی بسیار کمسابقه بود. زیرا سازمانهای زنان در عصر مشروطه، با آنکه مخاطب خود را همه زنان و دختران جامعه اعلام میکردند، اما در عمل فعالیتهای آنها به زنان طبقات مرفه اشراف شهری محدود میشد. به همین دلیل بود که سید جعفر پیشهوری از سوسیال دمکراتهای پرسابقه و از رهبران حزب کمونیست ایران در اسفند ماه 1302 در مقالهای به نام «نهضت زنان ایران» تشکلهای زنان ایران را نقد کرده و مینویسد: «در حال حاضر ماهیت نهضت زنان ایران بورژوایی است. اگر هم سمت و سوی انقلابی در این نهضت دیده میشود جز کنار گذاشتن چادر، آزادی رفتوآمد به خیابان و به سالنهای تاتر و دستیابی به حقوق سیاسی نیست. این افراد مطلقا به وجود زنان کارگر و زحمتکش باور ندارند. حال آنکه بدون احتساب زنان زحمتکش روستایی، یک چهارم جمعیت زنان ایران را زنان کارگر تشکیل میدهند. با این حال، هنوز نه قانونی به نفع آنان وضع شده و نه تشکیلاتی برای دفاع از منافع این جمعیت عظیم به وجود آمده است.» (خسرو پناه1397، 13)
برنامه جمعیت نسوان وطنخواه ایران چند ماه پس از تشکیل جمعیت، در چهار فصل و 34 ماده تدوین شد. هدفها و مطالبات این برنامه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ درخواستهای عمومی، که شامل حال زنان همه اقشار و طبقات جامعه میشد مانند ترویج معارف، تهذیب اخلاق و حفظ حقوق نسوان، تزریق احساسات ملی و وطنی به جامعه ایران، مبارزه با جهالت کلیه نسوان، ازدیاد مدارس دخترانه، تشویق منسوجات وطنی و ترک اشیا تجملی از برای زنان، انتشار مجله و روزنامه و… بخش دیگر این برنامه، به زنان اقشار محروم اختصاص داشت و هدفهایی را مانند تاسیس دارالصنایع، باغچه کودکان برای نسوان بیبضاعت، شیرخوارگاه و یتیمخانه مطرح میکرد. علاوه بر برنامه، این جمعیت دارای اساسنامه و کارت عضویت برای اعضا بود. (خسرو پناه1397، 16-14)
جمعیت بیداری نسوان ایران
وقتی در اثر استقرار استبداد رضاشاهی فعالیتهای جمعیت نسوان وطنخواه ایران به اداره مدرسه اکابر و تشکیل جلسههای هفتگی محدود شد، عدهای از اعضای جوان که خواهان فعالیت پرشورتری بودند؛ از آن جدا شدند و جمعیت تازهای را به نام جمعیت بیداری نسوان ایران تشکیل دادند. به نوشته اختر کیانوری و عبدالصمد کامبخش، جمعیت بیداری نسوان در سال 1305 و در ارتباط با حزب کمونیست ایران تشکیل شد. کامبخش در کتاب نظری به جنبش کارگری ایران مینویسد که جمعیت بیداری نسوان مستقیما به دست حزب تشکیل شده بود. از آنجا که نخستین نشانه موجودیت جمعیت بیداری نسوان به خرداد 1307 باز میگردد، احتمالا سال 1305 سالی است که بنیانگذاران جمعیت بیداری نسوان از جمعیت نسوان وطنخواه ایران جدا شدند. حزب کمونیست ایران در سال 1304 با یورش سراسری روبرو شده و تشکیلات آن متلاشی شده بود و نمیتوانست این سازمان جدید را فعال کند و تنها در سال 1305 و بویژه اواسط 1306 بود که حزب کمونیست ایران بار دیگر تشکیلات خود را بازسازی کرد و توانست سازمانهای علنی چون جمعیت بیداری نسوان را سازماندهی کند. جمعیت بیداری نسوان یکی از سازمانهای علنی حزب کمونیست ایران بود که خود در شرایط مخفی فعالیت میکرد. مسئول فعالیت علنی این جمعیت، ماهآفرید (عضو شعبه رشت حزب کمونیست ایران و گروه نمایش پیک سعادت نسوان) و همسر علی فروزی بود. همکاران او عبارت بودند از صدیقه امیرخیزی و بدرالملوک تاجبخش خواهر یوسف تاجبخش. از دیگر اعضای جمعیت بیداری نسوان که سعید نفیسی از آنها به عنوان زنان جوان درسخوانده و فهمیده تهران یاد می کند، میتوان به اختر کیانوری (کامبخش)، مولود(طلعت) خانلری، ایران ارانی خواهر دکتر تقی ارانی و همایونتاج کاووسیان همسر ایرج اسکندری اشاره کرد. جمعیت بیداری نسوان مانند سایر تشکلهای نزدیک به حزب کمونیست ایران برای پیشبرد آرمانهای خود، از اجرای تئاتر بهره میبرد. از سال 1299 شمسی هر یک از تشکلهای علنی حزب کمونیست ایران از جمله جمعیت فرهنگ و جمعیت پیک سعادت نسوان (رشت)، جمعیت فرهیخت (انزلی)، جمعیت پرورش (قزوین) و … دارای گروههای نمایشی بودند و برای مبارزه با خرافات و نابسامانی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نمایشنامههای انتقادی اجرا میکردند. این جمعیت نمایشنامههای عروسی اشتباهی اثر حسن ناصر (دو بار 25 خرداد 1307، 29 اردیبهشت 1308 در سالن زرتشتیان) ، قربانی، یک دختر، اثر سعید نفیسی (در 29 آبان 1307 در سالن زرتشتیان) و نمایشنامه عشق و آزادی اثر معزالدین فکری (19 دی 1307) را به اجرا گذاشت. به گفته کامبخش، جمعیت بیداری نسوان از سال 1308 که فعالان حزب کمونیست ایران تحت پیگرد قرار گرفتند تحت فشار بود و در سال 1310 به دنبال غیر قانونی کردن حزب کمونیست ایران، منحل شد.