مارس 31, 2021
هومن محمدی زاده: “دانشگاه یک بنگاه اقتصادی است”
دانشگاه به عنوان بنگاه اقتصادی سه مشخصه اصلی دارد، اول اینکه دانشگاه به سمت خودگردانی پیش میرود یعنی هزینههای آموزشی خود را به طریقی باید از جیب دانشجویان درآورد. دوم اینکه همین خودگردانی، دانشگاه را به نطام گسترده بازار پیوند میزند و در نتیجه دانشگاه نیز به منبع درآمدی برای مسئولان دولتی و یا سرمایهگذاران بخش خصوصی تبدیل میگردد و شاخصه سوم آن این است که هویت دانشجو اینبار به عنوان مشتریان این بنگاه تعریف میشود و نه چیز دیگر.
“دانشگاه یک بنگاه اقتصادی است”
هومن محمدی زاده
از زمانی که دکتر اشرفی زاده معاون آموزشی سابق دانشگاه خواجه نصیر این جمله را گفت چند ماهی میگذرد گرچه این جمله بار منفی بسیاری با خود حمل میکرد و نارضایتی بسیاری از فعالان و دانشجویان را با خود به همراه داشت اما در آن یک تفاوت مهم با رویکرد وزارت علوم، سازمان امور دانشجویان، دانشگاه های دیگر و حتی رویه پیشین خود معاونت آموزشی دیده میشد، این بار دیگر از نقاب عدالت آموزشی، حقوق دانشجو و شعارهای کلیشهای خبری نبود و معاون آموزشی صادقانه و صریحا نقش دانشگاه را در نظام آموزشی کشور به نمایش گذاشت گرچه چند ماه بعد دکتر اشرفی زاده از سمت خود برکنار شد اما این صداقت کلام در آخرین صحبتهای دکتر اشرفی زاده تا مدتها در ذهن برخی از ما باقی خواهد ماند.
دانشگاه به عنوان بنگاه اقتصادی سه مشخصه اصلی دارد، اول اینکه دانشگاه به سمت خودگردانی پیش میرود یعنی هزینههای آموزشی خود را به طریقی باید از جیب دانشجویان درآورد. دوم اینکه همین خودگردانی، دانشگاه را به نطام گسترده بازار پیوند میزند و در نتیجه دانشگاه نیز به منبع درآمدی برای مسئولان دولتی و یا سرمایهگذاران بخش خصوصی تبدیل میگردد و شاخصه سوم آن این است که هویت دانشجو اینبار به عنوان مشتریان این بنگاه تعریف میشود و نه چیز دیگر. این سیاستی است که از سال ها پیش در کشور پیش برده میشد گرچه گاهی نقاب عدالت آموزشی بر چهره خود میزد.
همین سیاست دانشگاهها در دوران آموزش مجازی به خوبی نشان میدهد که این رویه متوقف نگردیده و بیشک با حضوری شدن آموزش، این سیاستها شدیدتر از قبل دنبال خواهد شد.
سلف دانشگاه جای خود را به رستوران مکمل خواهد داد.
هزینه اجاره بهای خوابگاه به سمت آزاد شدن پیش خواهد رفت.
با افزایش ظرفیت دانشجوهای شبانه نسبت به روزانه دوگانه روزانه/شبانه به مرور از بین خواهد رفت و همه دانشجویان ملزم به پرداخت هزینه برای اخذ ترم و واحد خواهند شد.
کیفیت آموزشی افت میکند و درعوض کسب دانش و مهارت به کلاسهای خصوصی و خارج از برنامه که توسط انجمنها، تشکلها، جهاد دانشگاهی و بخشهای خصوصی خارج از دانشگاه برگزار میشود، محدود خواهد شد.
سیاست اعمال جریمههای آموزشی با شدت بیشتری دنبال خواهد شد.
اموزش مجازی حذف نمیشود بلکه به دلیل کاهش هزینه برای دانشگاه در کنار آموزش حضوری دنبال میشود و به تدریج همه امکانات دانشگاهی به سمت پولی شدن پیش میروند.
این بدبینی نیست بلکه چشم اندازی است که واقعیت های موجود، ما را به آن جهت سوق میدهد.
اما در این میدان تخاصم این دانشجویانند که در دو سوی میتوانند بایستند.
در یک سو دانشجویانی که به پشتوانه ثروت و یا موقعیتشان در قدرت چشمان خود را به روی همه ستمهای طبقاتی، کارگران، زحمتکشان و دانشجویان بیبضاعت میبندند، روزها با ژست مبارزه در تشکلها حلقه برگزار میکنند و شب ها در مقابل چشمان محرومان به خوشگذرانی و کافه گردی مشغول میشوند. آن ها چنین وضعیتی را پذیرا هستند چراکه خیال میکنند با صرف پول بیشتر از کیفیت و رفاه بیشتری نیز برخوردار خواهند شد.
بدیهی ست که چنین وضعیتی دست اندازی به حیات آنان نیست بلکه عامل بقای آنها و پدرانشان است.
این دانشجویان محروم هستنند که اینبار کارگری در کارخانهها را به تحصیل در دانشگاه ترجیح خواهند داد و تحصیل و آموزش عالی، این تنها امید و حق کودکان و نوجوانان حاشیه نشین و محروم، به رویایی دست نیافتنی برای آنان بدل خواهد شد.
مرکز تجاری دانشگاه می ماند برای عدهای که بروند آموزش و مدرک را از آن جا خریداری کنند و آن را به ژن خوب و هوش خدادایشان نسبت دهند. گروهی هم با ترس و محافظه کاری مشمئز کننده خود میکوشند در کنار نیروهای سرکوبگر در مقابل جریانات رادیکال و پیشرو ایستادگی کنند، در مقابل تجمعات دانشجویی میایستند و شعار میدهند که فعالیت صنفی نباید سیاسی شود. با ژست مدیریتی و دیپلماتیک در جلسات معاونتها حاضر میشوند و عوض دفاع از حقوق دانشجویان خواسته معاونتها را به شکل املا گونهای جای مطالبات دانشجویان صورت جلسه میکنند و به آنها افتحار هم میکنند.
اما در سوی دیگر دانشجویانی هستند که خود را در کنار رنجبران و دانشجویان محروم قرار میدهند، ستم به انها را ستم به خود میدانند و حاضر نیستند لحظه ای در مقابل این سیاستهای تحمیلی چه در درون دانشگاه چه پشت نردههای دانشگاه سکوت کنند.
امروز می بایست صریح تر از دیروز خط و مشی خود را معین کنیم باید در عقیده و جبهه خود صادق باشیم. اینکه زندگی خود را به مقاومت و ایستادگی در کنار محرومان و ستمدیدگان پیوند بزنیم و یا در حالی که عزیزان و رفقایمان پشت میلههای زندان و زیر تیغ اعدامند به زندگی بیمسئولانه و انگلوار خود بسنده کنیم.
————-
منبع: شوراهای صنفی دانشجویان کشور
https://t.me/senfi_uni_iran