آوریل 2, 2021
بازی میانه “انتقام” و “دادخواهی” – بررسی واکنشها به اظهارات نرگس محمدی
مسالهی موضعگیری نیروهای چپ روشن است. چه گروهی اسمش را انتقام بگذارند و چه عدهای دیگر دادخواهی، مسیر کنار زدن جمهوری اسلامی از قدرت برای نیروهای مورد اشاره ما، از هیچ راهی جز ایستادن در برابر همان نیروهای سرکوبگر نمیگذرد و موضع میانهای نیز در اینجا وجود ندارد. سخت نیست تصور آنکه هیچ دادگاهی در جمهوری اسلامی به اجرای عدالت برای کشته شدگان هیچ اعتراضات مردمیای نخواهد پرداخت و نتیجتا هیچ نیروی سرکوبگری نیز محاکمه نخواهد شد؛ چراکه خواسته اصلی حکومت برای بقای خود همین ایستادگی تمام قد در برابر اعتراضات مردمی است.
بازی میانه “انتقام” و “دادخواهی”
بررسی واکنشها به اظهارات نرگس محمدی
چند روز پیش بود که واکنشهای زیادی نسبت به حضور نرگس محمدی در شبکه من و تو و مصاحبه در برنامه پوریا زراعتی، از حامیان سرسخت رضا پهلوی، واکنش های زیادی را در شبکههای اجتماعی به راه انداخت.
عدهای به دفاع از وی با استناد به شرافت و صداقت خانم محمدی در مبارزه علیه وضع موجود دست گذاشته و در پی آن بودند تا مخالفان را خشن و کسانی که جانب انصاف را در تحلیلهایشان رعایت نمیکنند نشان دهند. آنها معتقد بودند صحبت های ایشان تقطیع شده به گوش مخاطبان رسیده و روی سخن وی با توقف کامل چرخه خشونت بوده.
در مقابل گروهی دیگر هم به انتقاد از صحبتهای نرگس محمدی پرداخته و اولا نفس حضور او در شبکهای سلطنت طلب را زیر سوال برده، دوما به ایستادن وی در مقابل مادران آبان و خود را نماینده آنان خواندن واکنش نشان دادند. استناد این گروه به صفحه مجازی ۱۵۰۰ تصویر بود که به نقل از مادران آبان، سخنان خانم محمدی را تکذیب کردند و موضع میانهای نیز در این مصاف متصور نبودند.
در این میان اما باید دو نکته ابتدایی را در نظر داشت. اولا منطق اعلام موضع سریع در فضاهایی به مانند توییتر، سریع و شتابان است. در نتیجه ما در میان هر دو گروه ذکر شده شاهد دفاعیات و یا ایرادات بعضا تند بودیم که به هیچرو مورد تایید نیست. البته این مساله هم خاص اعلام موضع در نسبت با خانم محمدی نبوده و همواره در تمامی موارد وجود داشته و بحث پیرامون نقد این مساله، فرصت مجزا و مفصل دیگری را میطلبد که در جایگاه خود بسیار ارزشمند و قابل ستایش است.
دومین نکته به نفی منطقی برمیگردد که همچنان چارچوب فعالیت اصطلاحا حقوق بشری را در دستور کار خود قرار داده است. جدای از تجربه حضور خانم محمدی در شبکه من و تو، بسیاری از افرادی بودند که در همین زمین به کنشورزی مشغول بودند و هستند که هرکدام نامهای آشنایی برای ما میباشند و نتیجه عملکرد آنان برای نیروهای چپ نیز آشکار است. در نتیجه هیچ جای شگفتیای از سخنان نرگس محمدی نباید برای این نیروها وجود داشته باشد و تنها کارکرد آن، میتواند یادآوری مجدد منطقی باشد که در مختصات سیاسی ایران در بن بست مطلق قرار گرفته است.
تمام آنچه گفته شد، مسالهی موضعگیری نیروهای چپ روشن است. چه گروهی اسمش را انتقام بگذارند و چه عدهای دیگر دادخواهی، مسیر کنار زدن جمهوری اسلامی از قدرت برای نیروهای مورد اشاره ما، از هیچ راهی جز ایستادن در برابر همان نیروهای سرکوبگر نمیگذرد و موضع میانهای نیز در اینجا وجود ندارد. سخت نیست تصور آنکه هیچ دادگاهی در جمهوری اسلامی به اجرای عدالت برای کشته شدگان هیچ اعتراضات مردمیای نخواهد پرداخت و نتیجتا هیچ نیروی سرکوبگری نیز محاکمه نخواهد شد؛ چراکه خواسته اصلی حکومت برای بقای خود همین ایستادگی تمام قد در برابر اعتراضات مردمی است. حال جای سوال از نیروهایی که خود را مدافع مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی از چشم انداز چپ میدانند و در عین حال از این صراحت در تبعات و نتایج نیز فرار میکنند این است که چه راه دیگری وجود دارد؟ آیا چپ باید هراسان از تبعات خواسته اصلی خود باشد که همواره و در همه جا آن را بیان میکند؟