مه 7, 2021
نان آغشته به خون سهم ابرآوران برای مشارکت در سرکوب
این افراد کاری ندارند که «سیاست چی میگه» بلکه آنها «آدم فنی» هستند، آنها نان را در خون نمیزنند، تنها نانهای از قبل آماده شده آغشته به خون را میجوند
نان آغشته به خون سهم ابرآوران برای مشارکت در سرکوب
«فضای مجازی ما در یک جاهایی وله واقعا»، سخنی از علی خامنهای که در راستای مبارزه با آزادی اینترنت و اعمال قدرت بر این فضای «ولنگار» گفته شد. در همین راستا نیز آذری جهرمی از «بیمفهومی» و شکست فیلترینگ سخن گفته بود. اما مخالفت با فیلترینگ نه به دلیل اعتقاد به اینترنت آزاد بلکه به دلیل عدم کارایی آن است. به عبارت دیگر هدف همچنان ثابت است، تنها وسیله متفاوتی باید انتخاب شود.
یک نمونه از شکست فیلترینگ که در تلگرام شاهد آن بودیم به دلیل وجود طیف گستردهای از وی پی انهای در دسترس جامعه است که عملا این امکان را میدهد که اکثریت جامعه از سد فیلترینگ عبور کنند. در این راستا بود که مشخص شد «ولنگاری» قرار نیست با فیلترینگ حذف شود. مسئله دوم که تا حدودی مهمتر از مسئله اول بود، مربوط به آبان ۹۸ است. پس از اعتراضات برای اولین بار اینترنت در سطح کشور به منظور عدم درز اطلاعات جنایت و مهمتر از آن عدم گسترش اعتراضات و سازماندهی آن، به طور ناگهانی قطع شد. این قطعی اینترنت باعث تحمیل هزینههای زیادی در سطوح مختلف شد زیرا موتورهای جستوجوگر، سرویسهای ایمیل، نرمافزارهای پیامرسان، شبکههای اجتماعی و تقریبا هر ابزاری که برای کارهای روزمره و کسب و کارهای نوپا استفاده میشد ناگهان به طور کلی از دسترس خارج شدند. اینجا بود که مشخص شد باید روش متفاوتی در مورد سازماندهی اینترنت اعمال شود. اگر بتوان اینترنت را دو قسمت کرد چه؟ اگر بتوان اینترنت را قطع کرد اما بانکها، کسب و کارها، پیام رسانها و … همچنان بدون مشکل به کار خود ادامه دهند به نظر دیگر مشکلی وجود نخواهد داشت. برای این کار لازم است از همه نسخههای خارجی خدمات موجود یک نسخه داخلی ایجاد کنیم به طوری که حتی پایگاههای داده آنها نیز در داخل کشور باشد. به عبارت دیگر «شبکه ملی اطلاعات» درست کنیم. این گونه نه تنها مسئله هزینه و مختل شدن زندگی روزمره به دلیل قطع اینترنت کم میشود، بلکه حتی داده کاربرها داخل ایران ذخیره میشود که طبق قوانین دستگاههای امنیتی میتوانند در هر لحظه شنود شوند و با اشراف کامل این دستگاهها همراه هستند. این دقیقا همان ایدهای بود که به طور موفق در چین اجرا شد و سپس با پروژه «دیوارآتش بزرگ چین» دسترسی داخل چین به اینترنت تقریبا از بین رفت و حالا این الگوی چینی توسط جمهوری اسلامی در ایران نیز در حال تحقق است. (لازم به یادآوری است که در قرداد ۲۵ ساله نیز به همکاری چین در زمینه کنترل فضای مجازی اشاره شده بود)
حال شرکتی مانند ابرآروان کجای این داستان قرار میگیرد؟ ابرآروان قرار است یک شبکه زیرساخت برای شبکه ملی اطلاعات باشد، شبکهای که بدون وجود آن اساسا اینترنت ملی نمیتواند وجود داشته باشد. این شبکه قرار است جای سرورهای خارجی و به طور کلی نیاز به اینترنت خارجی را بگیرد تا هنگام قطع اینترنت، شبکه ارتباطات در داخل کشور مانند آبان ۹۸ دچار مشکل نشود. «امکان مدیریت مستقل در شرایط جدایی شبکه از اینترنت جهانی» یکی از اهداف توسعه شبکه ملی اطلاعات است. با این تفاسیر است که اکنون ابرآروان و تمامی مشارکتکنندگان در آن مستقیما در راستای تکمیل این پروژه درحال حرکت هستند. پروژهای که دیگر نه توسط بسیجیهای سنتی با پیرهن خاکی که توسط جوانهای «مدرن» دارای اپلواچ و کراوات که حتی شاید بعضی از اعضا چند باری هم توسط گشت ارشاد بخاطر «پوشش نامناسب» بازداشت شده باشند، در حال پیشبرد است. این افراد کاری ندارند که «سیاست چی میگه» بلکه آنها «آدم فنی» هستند، آنها نان را در خون نمیزنند، تنها نانهای از قبل آماده شده آغشته به خون را میجوند. «آقای جمهوری اسلامی، ما زیرساختهای لازم برای ایجاد شبکه ملی اطلاعات را فراهم میکنیم، ما هزینههای اقتصادی قطع اینترنت برای کشتار مردم را نیز کم میکنیم، ما امکان شنود همه جانبه مردم را نیز به شما میدهیم اما اینکه شما از این امکان استفاده کنید به ما ربطی ندارد!»
متن از «گروه نویسندگان #سرخط»