مه 13, 2021
افسانههای عامیانه درباره فلسطین
چه کسی گفته فلسطین یعنی «حزبالله» و «حماس» و «جهاد اسلامی»؟ مگر اخبار مربوط به اعتراضات ساکنان غزه به دیکتاتوری حماس را ندیدهایم؟ مگر تصاویر مردمانی که هم از اسرائیل متنفر هستند و هم از حماس و حزبالله را ندیدهایم؟ از قضا آنان نیز همچون ما نفرین میفرستند بر جمهوری اسلامی که با پول فرستادن برای این گروهها، هم باعث سرکوب در آن جاست و هم مبارزهی اصیل و درست فلسطینیها را نابود کرده است.
افسانههای عامیانه درباره فلسطین
این روزها که بار دیگر نبردی سهمگین میان اسرائیل و فلسطین در «نوار غزه» درگرفته است، بار دیگر در تاکسی یا خانه، در اَکانت خانوادههای کُشته شدهی دی و آبان یا در میان هر زخم خورده از جمهوری اسلامی این سخنان شنیده میشود:
مرده شورِ وحشیهای حزباللهی و حماسی رو ببرن که پولهای ما خرج موشکهاشون میشه.
فلسطین به ما چه؟ مگه ۴۲ سال که پدر ما زیر جنایتهای این حکومت جانی درومده، تا حالا یک بار اونها با ما اعلام همبستگی کردن؟
چشمشون کور، دندشون نر، میخواستن زمینهاشون رو نفروشن به اسرائیلیها.
نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران.
ما همیشه از این صحبت میکنیم که «ایران توسط آخوندها اشغال شده و ما گروگان هستیم». بسیار خب آیا عجیب نیست که با فلسطینیها که آنها هم سرزمینشان تحت اشغال اسرائيل است همدردی نکنیم؟ اگر از این صحبت شود که «آنها خودشون زمینهایشان را فروختند»، پاسخ به خود ما هم این است که «ما هم خودمان رأی دادیم تا این نظام روی کار بیاید و تداوم پیدا کند». پس اگر اعتراضی به اسرائیل نداریم، به جمهوری اسلامی هم اعتراض نکنیم!
چه کسی گفته فلسطین یعنی «حزبالله» و «حماس» و «جهاد اسلامی»؟ مگر اخبار مربوط به اعتراضات ساکنان غزه به دیکتاتوری حماس را ندیدهایم؟ مگر تصاویر مردمانی که هم از اسرائیل متنفر هستند و هم از حماس و حزبالله را ندیدهایم؟ از قضا آنان نیز همچون ما نفرین میفرستند بر جمهوری اسلامی که با پول فرستادن برای این گروهها، هم باعث سرکوب در آن جاست و هم مبارزهی اصیل و درست فلسطینیها را نابود کرده است.
آنانی که از ضربات اسرائیل به جمهوری اسلامی و فلسطینیها به وجد میآیند، یادشان رفته که همین اسرائیل در جریان جنگ ایران و عراق، به جمهوری اسلامی اسلحه میفروخت؟ آیا آنان فراموش کردهاند که دستگاه امنیتی اسرائيل از تشکیل شدن گروههای اسلامگرای رادیکال در فلسطین حمایت میکرد چراکه باعث میشد فضای توحشی شکل بگیرد که شرایط تا ابد در به اصطلاح «وضعیت حساس کنونی» باشد. افراطیهای اسرائیل در این راه حتی از کشتن نخستوزیر خود هم ابا نداشتند. در حالی که از سال ۱۹۹۳ اسحاق رابین در جریان «پیمان اسلو» با یاسر عرفات، قصد به رسمیت شناختن کشور خودگردان فلسطینی و پایان بخشیدن به جنگی طولانی را داشت و این پیمان در مرحلهی دوم خود بود، توسط افراطیهای یهود در ۱۹۹۵ ترور شد.
آیا ۴۲ سالی که تحت لوای جمهوری اسلامی سپری شده کافی نبود تا بفهمیم که آمریکا و اسرائیل هر دو از باقی ماندن جمهوری اسلامی بر سر کار نفع میبرند و این نفع عبارت است از:
فروش بستههای میلیاردی اسلحله به کشورهای عربی به این بهانه که «تهدیدی به نام ایران» در منطقه هست.
تجارت اسلحه به اعتبار وقوع جنگهای نیابتی (نظیر یمن، لبنان، سوریه) به سبب میل جمهوری اسلامی به حضور در منطقه.
حساس باقی ماندن گروههای اسلامگرا به اعتبار وجود جریانهای افراطی یهود و از این طریق معرفی شدن فلسطینیها به عنوان وحشی و از آن طریق فساد گسترده در حاکمیت اسرائیل با اسم رمز «امنیت ملی» (پرونده فساد نتانیاهو بالای یک سال است که در اسرائیل جریان دارد و داخل خود اسرائیل تظاهراتهای متعدد علیه او در جریان است).
از هر سو به حکومت اسرائیل نظر کنیم، درست چیزی مشابه جمهوری اسلامی است:
شکلگیری رژیمی بر پایهی مذهب.
تکوین یک رژیم بر پایهی کشتار مردم (همچنان که جمهوری اسلامی با سرکوب مردم ترکمن صحرا و کردستان و اهواز و بلوچستان مُستقر شد).
تداوم رژیمی مبتنی بر «نعمت دانستن جنگ» و «شرایط حساس کنونی» (همچنان که جنگ ۸ ساله با عراق برای جمهوری اسلامی و نبرد ابدی با آمریکا و اسرائیل).
سربازی اجباری ۳ سال برای مردان و ۲ سال برای زنان (با این تبصره که شهروندان عرب اسرائیل به خاطر عرب بودن شایستهی خدمت سربازی نیستند).