ژوئن 21, 2021
لبنان در دود
دور جدید اعتراضات لبنان با اعتصاب سراسری آغاز شده است. مغازهها، ادارات دولتی، بانکها و مراکز تجاری در همگامی با اعتصاب گسترده و به عنوان بخشی از آن درهای خود را بستند و به اعتراضات پیوستند.
لبنان در دود
دور جدید اعتراضات لبنان با اعتصاب سراسری آغاز شده است. مغازهها، ادارات دولتی، بانکها و مراکز تجاری در همگامی با اعتصاب گسترده و به عنوان بخشی از آن درهای خود را بستند و به اعتراضات پیوستند. در اعتراضات شاهد بسته شدن خیابانهای بیروت و دیگر شهرهای آن به وسیلهی آتش زدن چرخهای ماشین، سطلهای زباله و … هستیم. بزرگراه منتهی به فرودگاه بیروت یکی از مهمترین خیابانهایی بود که در این اعتراضات با آتش افروختن سطلهای زباله بسته شد. لبنان پس از انفجار فاجعهبار بندر بیروت شرایط اسفناکی را تجربه میکند. نگاهی به اتفاقات لبنان در چند هفتهی اخیر وضعیت این کشور و بحرانی بودن آن را آشکار میسازد:
- از ماه آگوست تابهکنون لبنان فاقد دولت است. پس از انفجار بندر بیروت که منجر به مرگ ۲۰۰ نفر شد، نخست وزیر وقت حسن دیاب استعفا داد. برقراری نظم و کنترل وضعیت کشور بر عهدهی ارتش کشور قرار گرفت. تا کنون جناحین درگیر کشور ناتوان از تشکیل دولت بودهاند و اختلافهای بین جناحین درگیر بر سر نفوذ در کابینه به مانعی جدی بر سر راه تشکیل دولت بدل شده است
- در روزهای اخیر به علت کمبود سوخت شاهد صف کشیدن صدها خودرو بیرون از جایگاههای سوخت هستیم. کمبود سوخت علاوه بر اخلال در سیستم حمل و نقل خطری جدی برای ژنراتورهای شخصی به شمار میآید که در اثر بیکفایتی دولت در تأمین برق جامعه به منبع اصلی بسیاری از مردم لبنان برای فراهم آوردن برق موردنیاز خود بدل شده بود، به حساب میآید.
- روز جمعه داروخانههای کشور اعتصابی دو روزه را آغاز کردند. علت آن ناتوانی بانک مرکزی در تأمین ارز مناسب برای وارد کردن داروهای اساسی به کشور بود. نبود دارو در کشور موجب ترس همگانی شده است. بخصوص در بیمارستانها که همچنان با ویروس کرونا دست و پنجه نرم میکنند.
- واحد پول لبنان از اکتبر سال ۲۰۱۹ به این سمت ۹۰ درصد ارزش خود را از دست داده است. اتفاقی که بحران اقتصادی را در کشور تشدید کرده است.
- طبق اعلام بانک جهانی، بحران اقتصادی لبنان یکی از بدترین بحرانهای جهانی در ۱۵۰ سال گذشته است. بیش از نصف جمعیت لبنان زیر خط فقر زندگی میکنند.
در پاسخ به چنین شرایطی است که شاهد این اعتصاب گسترده هستیم. همانطور که از دادههای بالا برمیآید، تمام دستگاههای حیاتی کشور دچار بحران شدهاند. دولتی بر سرکار نیست. سیستم حمل و نقل و تأمین انرژی به بحران خورده است و از همه مهمتر بحران اقتصادی پایههای کشور را به لرزه درآورده است. بدین ترتیب تصور اعتصابات و
اعتراضات دور از ذهن نیست اما باید چند نکتهی مهم را در این اعتراضات در نظر داشت:
- بحران مشروعیت اصلیترین معذل جریانهای کنونی درون لبنان است. از یک سو نزاعهای میان جریانها برای تشکیل دولت مانعی بر سر راه تشکیل آن است که آن را باید بحران مشروعیت از درون در نظر آورد و از طرفی دیگر در این اعتراضات شاهد آن هستیم که بسیاری از چهرههای اصلی جریانهای درون لبنان از آنها دفاع میکنند. این مسئله را نیز باید بحران مشروعیت از بیرون نام نهاد. در مورد بحران از بیرون باید دانست که جریانهای داخل لبنان زیر چتر دولت بودن را به ضرر مشروعیت خود میبینند و در نتیجه از این فرصت برای دوباره مطرح کردن خود استفاده میکنند.
- مسئلهی دوم ماهیت این اعتراضات است. شاهد آن هستیم که اعتراضات این دور در حقیقت فشاری است برای تشکیل دولت. فشار به جریانهای حاکم که هر چه زودتر نظم و ثبات را به لبنان برگردانند. پس حداقل باید در قدم نخست پذیرفت که اعتراضات به بالقوهگیای برای برانداختن نظم موجود نرسیدهاند. اما همانطور که اشاره شد این یک بالقوهگیست. چرا که با توجه به شرایط کشور اعم از بحرانهای متعدد و همچنین نزاعهایی که مانع اصلی تشکیل دولت شدهاند به حدی ست که هرگونه تصور در خصوص ثبات را آن هم با شرایط و بستر کنونی ناممکن میکند. میتوان انتظار داشت که در طی ماههای آتی این بحران شدت اعتصابات و همچنین جنس شعارها را به سوی براندازی سوق دهد.
- در حال حاضر قدرت در لبنان در دستان حزبالله و میشل عون، رئیس جمهور فعلی لبنان است. سعد حریری نخستوزیر پس از استعفا از سمت خود همانطور که اشاره رفت برای کسب مشروعیت به حمایت از اعتصابات پرداخت. عملی نخنما شده که بیشباهت به هماتایان اصلاحطلبشان در ایران نیست. حزبالله و میشل عون به عنوان حافظان وضع موجود تاکتیک دوگانهای را در حفظ وضع خود اجرا کردهاند. از طرفی میشل عون به عنوان چهرهی اصلی و به اصطلاح «اصلاحطلب» با برگزاری تجمعی از هواداران خود در سوم نوامبر وعدهی اصلاحات گسترده داد. چهرهای که رسانهها و حامیانش او را سیاستمدار «پاکدست» میخوانند. تلاشی دیگر در جهت کسب مشروعیت و از طرفی خفه کردن صدای اعتراضات به شیوهای «اصلاحطلبانه». از طرف دیگر حزبالله به عنوان یک نیروی نظامی و سیاسی به سرکوب اعتراضات پرداخته است. حمله به معترضان و آتش زدن چادرهای آنها از اقداماتی بود که در بیروت و دیگر شهرها شاهد آن هستیم. این اقدامات را نباید جدای از هم دید. هر کدام شکلی از ۱- کسب مشروعیت و ۲- خفه کردن صدای اعتراض هستند. این تاکتیک دوگانه که تندرویی را برای سرکوب به جلو میفرستند و میانهرویی حرف از اصلاحات میزند تاکتیکی است برای سرکوب هم با عمل مستقیم (حمله به معترضان) و هم عمل غیر مستقیم (کسب مشروعیت با استعفا و دفاع از اعتراضات و یا دم زدن از اصلاحات گسترده در حالی که کل شریانهای حیاتی کشور از کار افتاده است.)