جولای 31, 2021
گزارش مستقیم از تجمع در مقابل تئاتر شهر + فیلم
کم کم صدای زنان بلندتر شد و اکثر شعاردهندگان زنان بودند
گزارش مستقیم از تجمع در مقابل تئاتر شهر
ساعت ۷ تجمع در تئاتر شهر تهران با حضور هنرمندان برگزار شد. سرود آفتابکاران جنگل و بعد هم سرود یار دبستانی در آغاز اعتراض خوانده شد. کم کم جمعیت ۱۰۰ نفری بیشتر و بیشتر شد. ترنسها و کودکان کار و کارتنخوابها به جمعیت اضافه شدند و شعار مرگ بر جمهوری اسلامی را یکصدا همراه با معترضان در حمایت از خوزستان سر دادند. در آغاز شعار از خوزستان تا تهران جانم فدای ایران بود که برخی معترضان شعار را تبدیل به از خوزستان تا تهران اتحاد اتحاد کردند.
کم کم صدای زنان بلندتر شد و اکثر شعاردهندگان زنان بودند. زنی میان جمعیت فریاد زد اگر همه یکی نشیم، یکی یکی کم میشیم و جمعیت تکرار کرد. و دوباره زنی فریاد زد مرگ بر ستمگر درود بر کارگر که عمومی شد. آوارگانی که جایی جز پارک نداشتند به معترضان پبوستند و فریاد میزدند «خوزستان آب ندارد آبان ادامه دارد» اگرچه شعار غالب این بود که خوزستان آب ندارد آبان فرزند ندارد.
نیمساعت از اعتراض گذشت که نیروهای امنیتی حمله کردند. جمعیت به هم نزدیک شدند و شعار مرگ بر دیکتاتور دادند. یکی از معترضین را دستگیر کردند که با شعار بیشرف ولش کن روبرو شدند. نیروهای سرکوبگر مثل دیوانهها به چپ و راست میدویدند. یاد فیلم حکومت نظامی افتادم، آنجا که صدا از یک بخش درمیآمد حمله میکردند صدا را خفه کنند، بخشی دیگری شروع میکردند و این دور در اطراف تئاتر شهر ادامه داشت. به شرق میدویدند دنبال آوارگانی که داد میزدند و فحش میدادند. سمت غرب پارک صدا میآمد مرگ بر جمهوری اسلامی، به آن طرف میرفتند و مجبور میشدند در نیمهراه به سنگهایی که به آنان برخورد میکند پاسخ بدهند و دوباره از جنوب پارک صدا میآمد و میدویدند سمت جنوب. شوکر به دست هر معترضی را در حال دویدن میدیدند دنبال میکردند. در ضلع جنوبی پارک که معترضان به خیابان و کوچه ریخته بودند صدای گاز اشکآور و گلوله آمد که معترضان پراکنده شدند و دوباره از سمت غرب پارک وارد پارک شدند. مثل دیوانهها میزدند و در هر گوشه از پارک مردم میگفتند مرگ بر جمهوری اسلامی،
زنی معتاد با دیدن کشیده شدن یک جوان بر کف پارک داد زد جوونی ما رو حروم کردید چیکار به این جوونا دارید. یکی از نیروهای سرکوبگر بعد از تذکر به دختری که حجاب نداشت با مشت به کمر او کوبید که نفسش در سینه حبس شد. جوانها را از پلههای تئاتر شهر پرت میکردند و کودکان کار در این میان میخندیدند و داد میزدند مرگ بر دیکتاتور. چند نفر از کودکان کار را بردند که متاسفانه با مشت و لگد مانع ما و آنها شدند. پیرزنی وسط تئاتر شهر دستش را روی قلبش گرفته بود، خواستیم زنگ بزنیم اورژانس که نیروی سرکوبگر مانع شد. اعتراضات امروز اگرچه با نام هنرمندان آغاز شد اما تقریبا تمامی طیفهای ستمدیده در آن حضور پیدا کردند. ترنسها، کودکان کار، معتادان، بیچیزها… همه و همه رنگی در اعتراضات بود. حضور زیاد نیروی امنیتی در تئاتر شهر نشان از آن بود که امنیتیها از اتحاد مردم میترسند. چنانکه مردم هم فریاد میزدند بترسید بترسید ما همه با هم هستیم. اما در کل خندهی مردم بر دویدن پلیس زیاد بود. همه میگفتند چقدر اینها میترسند.
گزارش از «گروه نویسندگان #همراه_سرخط»