آگوست 21, 2021
“خطر مصدق یا خطر سرخ” – ریشههای آمریکایی نابودی خاورمیانه (نگاهی مختصر به کودتای ۲۸ مرداد)
به این ترتیب دو هفته بعد از شروع زمانداری آیزنهاور در بهمن-اسفند ۱۳۳۱، مقامهای دو کشور بریتانیا و آمریکا دیدار کردند و در مورد سرنگونی دولت مصدق و انتصاب فضلالله زاهدی به نخستوزیری به توافق رسیدند، نام رمزی عملیات «پاکسازی» را آژاکس نهادند.
خطر مصدق یا خطر سرخ
ریشههای آمریکایی نابودی خاورمیانه
(نگاهی مختصر به کودتای ۲۸ مرداد)
جان فوران
(مقاومت شکننده: ۴۳۵-۴۴۰)
در سال ۱۳۲۷ سازمان تازه تأسیس سیا در برنامهای با عنوان بدامن (Bedamn) فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی خود را در ایران شدت بخشید و آن را عمدتا علیه حزب توده و نفوذ شوروی متوجه میساخت. اشخاصی در ایران با نامهای رمزینرن و سیلی سالی یک میلیون دلار از سیا میگرفتند تا مقاله و کتاب ضدکمونیستی بنویسند یا کارتونهای ضدکمونیستی در دسترس مردم قرار دهند، جزوه و شبنامه در این زمینه منتشر سازند، شایعهپراکنی کنند و باندهای خیابانی (خاصه از حزبهای سومکا [طرفدار نازیسم] و پانایرانیست) را اجیر کنند تا با تودهایها به زدوخورد بپردازند، در تظاهرات حزب توده رخنه کنند، به روحانیت پول بدهند تا علیه حزب توده به وعظ و خطابه بپردازند، به مساجد و چهرههای خوشنام حمله کنند و آن را به گردن حزب توده بیندازند.
سیا که به ظاهر مستقل از دولت ترومن و وزارت امور خارجه آمریکا عمل میکرد، از بدامن علیه مصدق و جبهه ملی استفاده کرد، تلاش کرد در جبهه شکاف بیندازد، با ارائه پاداشتهایی به کاشانی، بقایی و سایرین از طریق واسطهها نزدیک شد و آنها را به بریدن از مصدق تشویق کرد. سیاست خارجی آمریکا در آن هنگام عمدتا جنبهی ضدکمونیستی داشت و هنوز نمیتوانست میان ناسیونالیستهای جهان سوم و نیروهای طرفدار شوروی فرق قائل شود
به این ترتیب دو هفته بعد از شروع زمانداری آیزنهاور در بهمن-اسفند ۱۳۳۱، مقامهای دو کشور بریتانیا و آمریکا دیدار کردند و در مورد سرنگونی دولت مصدق و انتصاب فضلالله زاهدی به نخستوزیری به توافق رسیدند، نام رمزی عملیات «پاکسازی» را آژاکس نهادند. نقش بریتانیا علاوه بر تحریم نفتی و محاصره دریایی، راه انداختن شبکهی جاسوسی خود در داخل ایران بودو اعضای این شبکه را نمایندگان مجلس، مقامهای درباری،خبرچینان، مقامهای بانکی، ارتشیان بازنشسته و غیربازنشسته و حتی بازاریان و بعضی از روحانیان تشکیل میدادند.
سیا نیز تنها کاری که لازم بود بکند متوجه مردن لبهتیز حمله به مصدق بود. به روزنامههای مخالف مصدق پول داده شد تا مقالاتی علیه او منتشر کنند؛ دستاندرکاران رادیو را با پول خریدند و تظاهرکنندگان در روزهای حساس نیز با پول خریداری شدند (همان: ۴۳۹-۴۴۰). در نهایت روز ۲۸ مرداد زاهدی با فرماندهی ۳۵ تانک شرمن اقامتگاه نخستوزیر را محاصره و پس از نُه ساعت درگیری، مصدق را بازداشت کرد.