سپتامبر 2, 2021
گزارش رسیده از دهمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم! – بهرام رحمانی
امروز پنجشنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۰ – دوم سپتامبر ۲۰۲۱، دهمین جلسه دادگاه حمید نوری دادیار سابق زندان گوهردشت برگزار شد. هنگامی که دادگاه در جریان بود در مقابل سالن دادگاه نیروهای سیاسی تجمع کرده و علیه جمهوری اسلامی شعار میدادند. باز حمید نوری مانند روزهای گذشته، ادعا کرد که صداهای بیرون دادگاه اذیتش میکند بههمین دلیل، دادگاه با ده دقیقه تاخیر به کار خود ادامه داد. دادستان از پلیس خواست که به تظاهرکنندگان تذکر دهد تا از بلندگو شعار ندهند.
دهمین جلسه دادگاه حمید نوری در استکهلم برگزار شد!
بهرام رحمانی
امروز پنجشنبه یازدهم شهریور ۱۴۰۰ – دوم سپتامبر ۲۰۲۱، دهمین جلسه دادگاه حمید نوری دادیار سابق زندان گوهردشت برگزار شد.
هنگامی که دادگاه در جریان بود در مقابل سالن دادگاه نیروهای سیاسی تجمع کرده و علیه جمهوری اسلامی شعار میدادند.
باز حمید نوری مانند روزهای گذشته، ادعا کرد که صداهای بیرون دادگاه اذیتش میکند بههمین دلیل، دادگاه با ده دقیقه تاخیر به کار خود ادامه داد. دادستان از پلیس خواست که به تظاهرکنندگان تذکر دهد تا از بلندگو شعار ندهند.
همچنین نوری در ابتدای این جلسه حمید نوری با داد و بیداد و اعتراض بهاینکه من دو سال است در زندان هستم و عینک ندارم، تلاش کرد نظم جلسه را بههم بزند، که قاضی با تذکرات خود نظم را بهجلسه بازگرداند و دادگاه روند خود را ادامه داد.
امروز نیز غیر از پسر و داماد نوری همسرش نیز به دادگاه آمد. امروز دخترش نیامده بود.
نصرالله مرندی دومین شاهد پرونده حمید نوری است که امروز شهادت داد. وی به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود و یکی از جان بدربردگان کشتارهای زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ است. نصرالله در زندانهای اوین و قزل حصار و گوهردشت زندانی بوده است.
مرندی گفت سه بار در راهرو مرگ بودم. اما فقط یکبار مرا به اتاق هیات مرگ بردند. مرا روی صندلی نشاندند و گفتند چشمبندم را بردارم. هیات مرگ پنج نفره، یعنی اشراقی، نیری، پورمحمدی، شوشتری و رئیسی را دیدم. آن موقع رئیسی و پورمحمدی را نمیشناختم. اما قبلا عکس آن سه نفر را در روزنامهها دیده بودم و میشناختم.
در راهرو بارها صدای نوری را میشنیدم که اسامی زندانیان را میخواند و برای اعدام میبردند.
در ادامه دادگاه، نصرالله مرندی از شاکیان پرونده حمید نوری گفت: هنگام دستگیری مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و بیهوش شدم. بعد از بههوش آمدن ۴ ماه در اوین تحت شکنجه بودم. یکسال بعد در یک دادگاه ۳ دقیقهای توسط یک آخوند محاکمه شدم. در اسفند ۱۳۶۱ یک پاسدار یک کاغذ بهمن داد که به ۱۵سال زندان محکوم شدهام.
نصرالله مرندی در ادامه گفت: در پاییز ۱۳۶۵ بهگوهردشت منتقل شدم و در بندی که ما بودیم ۱۸۰ تا ۲۰۰ نفر بودیم که اکثر قریب بهاتفاق آنها اعضا و هواداران سازمان مجاهدین بودند. برای اولین بار حمید نوری را در بهار ۱۳۶۶ در زندان دیدم. او من و چند زندانی دیگر را تهدید کرد.
ناصریان و نوری در بهار ۱۳۶۶، علی طاهرجویان، یکی از زندانیان را تحت فشار و شکنجه قرار دادند تا روابط درونی مجاهدین را لو بدهد. علی برای اینکه اسرار مجاهدین را حفظ کند خودش را با نفت بهآتش کشید، او جلوی ما میسوخت و حمید نوری و ناصریان در رساندن او بهبیمارستان تعلل و تاخیر کردند و چند روز بعد بهشهادت رسید.
در ادمه دادگاه نصرالله مرندی گفت: من بهطور کوتاه بگویم که در روز ۸ مرداد ۱۳۶۷ اعدامها در گوهردشت آغاز شد. در آنزمان ناصریان و حمید عباسی(حمید نوری) و داوود لشکری بودند که زندانیان را آماده میکردند تا به نزد هیات مرگ ببرند. البته پاسدارهای دیگر هم به آنها کمک میکردند. تا آنجا که من به یاد دارم از هشتم تا دهم مرداد ۱۳۶۷، من در بند ۲ بودم. تعدادی از دوستانم به اتاق هیات مرگ رفتند و دیگر برنگشتند. برای ما مشخص شد که اعدام شدند.
اسامی سه و چهار نفر را میگویم: غلامرضا اسکندری و اصغر مسجدی و مهرداد اردبیلی و حسن بحری و تعدادی دیگر. دهم مرداد لشکری به داخل بند ما آمد و اتاق به اتاق اسامی آن زندانیانی را خواند که حکم ده سال به بالا داشتند. من ۱۵ سال داشتم. سپس گفتند چشمبند بزنیم و زا اتاقها بیرون بیاییم. ۱۲ مرداد حمید عباسی و ناصریان مشخصات مرا پرسیدند. من گفتم هوادار سازمان مجاهدین خلق هستم. پرسیدند آیا عفو میخواهید یا نمیخواهید؟ بعد ما را به سلولهای مختلف تقسیم کردند. اول مرا به یک سلول انداختند اما ۱۳ مرداد مرا به بند بردند. تقریبا بیش از ۱۵ نفر در آن بند فرعی بودند. ۱۵ مرداد همه ما را به راهرو مرگ بردند. راهرو مرگ طبقه اول زندان گوهر دشت بود. تا آنجا که میتوانستم از زیر چشمبند ببینم نگاه کردم و دیدم دو طرف راهرو پر از زندانیان بود. ناصریان و عباسی و گاهی لشکری زندانیان را با نام و نام پدر صدا میکردند. آنها را توی اتقاقی میبردند که هیات مرگ در آنجا بود. بعد از چند دقیقه زندانی را از اتاق هیات مرگ بیرون میآوردند و سمت چپ راهرو مرگ مینشاندند. انتهای این راهرو به حسینیه میرسید. زندانیان را در آنجا اعدام میکردند. تمام آن روز من در راهرو مرگ بودم و حمید عباسی را از صبح تا شب در راهرو مرگ دیدم. تقریبا قبل از ظهر حدود ساعت ۱۱ بود ناصریان مرا صدا زد: «نصرالله فرزند خلیل»، مرا بردند اتاق هیات مرگ. مرا روی صندلی نشاندند و گفتند چشمبندم را بردارم. ۵ نفر آنجا نشسته بودند. ناصریان پشت من ایستاده بود و یک پوشه را جلو هیات گذاشت. برداشت من این بود که خلاصه پرونده مرا به هیات مرگ داد. آنها چند سئوال کوتاه از من کردند. سپس ناصریان مرا بیرون آورد و در سمت چپ راهرو نشاند. همان راهروی که به حسنیه ختم میشد. در آن روز ۵ نفر از دوستان من را که هوادار مجاهدین خلق بودند و من با بعضیها از آنها حدود ۵ سال همبند بودم بردند و اعدام کردند.
بعد از ظهر ۱۵ مرداد، حمید عباسی با دو سه پاسدار به بند ما آمد و لیست اسامی زندانیان را خواند. آنهایی که من میشناختم ۵ نفر جزو این لیست بود. طاهر حقیقتطلب، سیدقاسم سیفان، علی همردی، حسین قزوینی و… فکر میکنم ۵ یا ۶ نفر دیگر هم اضافه کردند و به دستور عباسی به انتهای سالن برده شدند. آنها هیچوقت برنگشتند. من مطئنم که آنها اعدام شدند. تا شب همین لیست اسامی چندین بار خوانده شد. نمیدانم چند سری ۱۰ یا ۱۲ نفره را به اعدام بردند. شب مرا با تعدادی از زندانیان به یکی از سلولهای طبقه دوم بردند. اگر اشتباه نکنم مجددا ۲۲ مرداد مرا صدا زدند. چشمبند زدم و بیرون آمدم. تعدادی زندانی دیگر هم بودند. ما را بردند کریدور مرگ. در این روز مرا صدا نکردند دلیلش را نمیدانم اما تا شب آنجا نشستم. در آن روز دو نفر را میشناختم در آن کریدور دیدم.
در اینجا دادستان از نصرالله پرسید: شما از روی کاغذ میخوانید؟ نصرالله جواب داد: نه خیر من به چشم دادستان نگاه میکنم. آن روز تعدادی اعدام شدند. حسین یکی از زندانیان مجاهد بود که از پیش هیات مرگ برگشته بود از وی پرسیدم چه گفتی در دادگاه؟ جواب داد: گفتم اتهام من هواداری از مجاهدین خلق است. حسین دانشجوی دانشگاه پلیتکنیک تهران بود. فرد شجاعی بود. بار سوم ۲۵ مرداد باز هم مرا به راهرو مرگ بردند. همچنان منتظر بودم دوباره مرا پیش هیات مرگ ببرند. قبل از ۲۵ مرداد من در سلول ۱۳ سالن ۳. آن روز همراه من غلامرضا کیاجوری و سعید غفارنژاد و کریم و مرتضی را به کریدور مرگ بردند. غلامرضا را به اتاق هیات مرگ بردند. غلامرضا در ۲۵ مرداد اعدام شد. قادر را هم به هیات مرگ بردند و آن روز اعدام شد. نعمت قبنری آن روز اعدام شد. نمیدانم چه تعداد دیگری را برای اعدام بردند. ولی ۲۵ مرداد سالن خیلی خلوت بود چون که خیلیها را قبلا اعدام کرده بودند.
آن روز هم حمید نوری و ناصریان را در کریدور مرگ دیدم. بعد از ظهر هیات مرگ از گوهردشت رفتند. دلیلش را بعدا فهمیدم. تقریبا اعدام در آن روز متوقف شد. این مشاهدات من از سه روز از وقایع زندان و هیات مرگ بود.
آخر جلسه امروز دادستان سئوالاتی از مرندی کرد. از جمله پرسید: شما مطمئن هستید حمید نوری همین شخص است؟
مرندی: بلی صددرصد.
دادستان: ما اینجا اسم اتاق گاز را شنیدیم. آیا شما در آن اتاق بودید؟
مرندی: بلی یک بار مرا به آن اتاق بردند.
دادستان: چه زمانی؟
مرندی: پاییز ۱۳۶۶
یک روز ما را از بند بیرون آوردند و شاید بیش از ۱۵ پاسدار ما را زدند. حمید نوری هم حضور داشت. بعد ما را به اتاقی انداختند. این اتاق هیچ پنجره و روزنهای به بیرون نداشت و در را بستند. بعد از مدتی همه ما بهدلیل کمبود اکسیژن به زمین افتادیم. آن اتاق در گوهردشت به اتاق گاز معروف شد.
دادستان: شما در مورد حمزه صحبت کردید و گفتید در اوین اعدام شد.
مرندی: چون در خرداد ۶۷ او را از ما جدا کردند و به اوین بردند. بههمین دلیل فکر میکنم او را در اوین اعدام کردند.
دادستان: شما مطمئن هستید او اعدام شد؟
مرندی: بلی شنیدم در اوین اعدام شد.
دادستان: در لیست ۳ نام عادل طالبی قرار دارداو را میشناسید؟
مرندی: یاد نمیآید.
آیا شما بعدها نوری را دیدید؟
مرندی: بلی دوبار در ساختمان دادگستری تهران که ما باید درباره کارهایمان به آنجا مراجعه میکردیم دیدم.
دادستان: چه زمانی او را دیدید؟
مرندی: اگر اشتباه نکنم سالهای ۱۳۷۳ و یا ۱۳۷۴ بود.
همزمان با ادامه دادگاه نوری در استکهلم جمهوری اسلامی ایران نیز محاکمه دو سوئدی را به اتهام قاچاق مواد مخدر در دادگاه انقلاب به نمایش گذاشته است.
خبرگزاری «فارس» وابسته به سپاه پاسداران، چهارشنبه ۱ سپتامبر ۲۰۲۱، اسامی این شهروندان را «استفان کوین گیلبرت» و «سیمون کاسپر براون» اعلام کرده و نوشته که جلسه محاکمه این افراد در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی «ابوالقاسم صلواتی» برگزار شده است.
در کیفرخواستی که در رسانههای ایران منتشر شده، استفان کوین گیلبرت متهم به حمل ۹ کیلو و ۸۰۰ گرم شیره تریاک و سیمون کاسپر براون متهم به حمل ۲۱ هزار قرص «ترامادول» است.
ادعا شده است که این افراد در بهمن ماه سال ۱۳۹۸، در جریان انهدام یک باند بینالمللی قاچاق مواد مخدر بازداشت شدهاند.
خبر محاکمه این دو شهروند سوئدی در حالی اعلام میشود که جلسات محاکمه «حمید نوری»، دادیار سابق دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در کشور سوئد در جریان است.
جمهوری اسلامی ایران پیش از این بارها از شهروندان غربی بهعنوان گروگان و بهعنوان ابزاری برای آزادی عناصر دستگیر شده خود در کشورهای دیگر استفاده کرده است.
در یکی از آخرین موارد، «کایلی مور گیلبرت»، پژوهشگر استرالیایی بریتانیایی که در ایران زندانی بود، با چند بمبگذار جمهوری اسلامی زندانی در تایلند مبادله شد.
ادامه دادگاه نوری فردا جمعه سوم سپتامبر ۲۰۲۱ برگزار خواهد شد.