نوامبر 7, 2021
فیلیپ گیرالدی: اسرائیل به ایران حمله می کند؟ چراغ سبز واشنگتن به “گزینه نظامی” – ترجمه: راهکار سوسیالیستی
مقامات اسرائیلی بیش از بیست سال است که هشدار میدهند که ایران تنها یک سال تا دستیابی به سلاحهای هستهای خود فاصله دارد و باید متوقف شود، ادعایی که بارها و بارها تکرار شده است، اما اکنون آنها در واقع در حال تامین مالی هستند. تسلیحاتی که برای انجام کار مورد نیاز خواهند بود. آویو کوهاوی، رئیس ستاد نیروی دفاعی اسرائیل بارها گفته است که ارتش اسرائیل در حال «شتاب بخشیدن» به برنامههای حمله به ایران است و سیاستمداران اسرائیلی از جمله بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق اسرائیل، مرتباً تهدید کردهاند که برای مقابله با تهدیدات اسلامی هر کاری که باید انجام شود انجام خواهند داد.
اسرائیل به ایران حمله می کند؟
چراغ سبز واشنگتن به “گزینه نظامی”
فیلیپ گیرالدی
ترجمه: راهکار سوسیالیستی
منبع: https://www.unz.com
برخی ممکن است وعدهی جو بایدنِ نامزد انتخاباتی، مبنی بر تلاش برای پیوستن مجدد به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را به یاد بیاورند که توافقی چندجانبه با هدف محدود کردن توانایی ایران برای تولید سلاح هستهای بود. برجام در سال 2015، زمانی که بایدن معاون رئیس جمهور بود، توسط باراک اوباما، رئیس جمهور وقت آمریکا امضا شد و یکی از تنها موفقیتهای سیاست خارجی در هشت سال ریاست جمهوری او به حساب میآمد. از دیگر امضاکنندگان آن بریتانیا، چین، آلمان، فرانسه و روسیه بودند و مورد تایید سازمان ملل قرار گرفت. این توافق شامل بازرسیهای اعلام نشدهی آژانس بین المللی انرژی اتمی از تأسیسات هستهای ایران بود و به هرحال کارساز بود و یک داستان موفقیت آمیز عدم اشاعه (سلاحهای هستهای) بود. در ازای همکاری، ایران قرار بود داراییهای مسدود شده قابل توجه خود را در بانکهای ایالات متحده دریافت کند و همچنین از تحریمهایی که واشنگتن و سایر دولتها بر آن وضع کرده بودند، معاف میشد.
برجام در سال 2018 زمانی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دستور خروج آمریکا از توافق را صادر کرد و مدعی شد ایران در حال تقلب است و مطمئناً به محض تکمیل مرحله اول توافق به سمت تولید سلاح هستهای حرکت خواهد کرد، سقوط کرد و سوخت. ترامپ که جهلش نسبت به ایران و سایر مسائل بینالمللی عمیق بود، خود را با یک تیم سیاست خارجی کاملاً صهیونیستی از جمله اعضای خانوادهاش احاطه کرده بود و استدلالهای اسرائیل و همچنین لابی اسرائیل که عمدتاً یهودی بودند را کاملاً قبول کرده بود؛ گروههایی شامل بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) و کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل (AIPAC) . دوران ریاست جمهوری ترامپ به هر طریق ممکن برای اسرائیل سپری شد، از جمله به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت این کشور، اعطای چراغ سبز به اسرائیل برای ایجاد و گسترش شهرکهای غیرقانونی در کرانه باختری و به رسمیت شناختن بلندیهای جولان اشغالی سوریه به عنوان بخشی از اسرائیل.
با توجه به سوابق ترامپ، به ویژه کنار گذاشتن بیمعنا و بر خلاف منافع (ملی) آمریکا از برجام، شنیدن انگلیسی آهستهی بایدن در حالی که دولتش را برای پیوستن به دیگر کشورهایی که هنوز تلاش میکنند تا توافق به نتیجه برسد، متعهد میکند، تقریباً هوای تازه به نظر میرسد. پس از اینکه بایدن واقعاً انتخاب شد، کم و بیش، او و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجهاش، شفافسازی کردند که ایالات متحده برای «تثبیت» توافق با قویتر کردن آن در برخی از حوزههای کلیدی که بخشی از سند اصلی نبودهاند، چه کاری انجام میدهد.
ایران به نوبه خود اصرار داشت که این توافق نیازی به هشدارهای اضافی ندارد و باید بازگشتی به وضعیت قبل باشد، به ویژه زمانی که بلینکن و تیمش به صراحت اعلام کردند که در فکر ممنوعیت توسعه موشکهای بالستیک ایران و همچنین مذاکره با ایران هستند. پایان دادن به “دخالت” ادعایی تهران در سیاست منطقه. این مداخله احتمالاً به حمایت ایران از فلسطینیها و همچنین نقش آن در سوریه و یمن اشاره میکند که همگی خصومت «دوستان» آمریکایی، اسرائیل و عربستان سعودی را به همراه داشته است.
اسرائیل ناگزیر با فرستادن گروهی از مقامات بلندپایه، از جمله یایر لاپید، وزیر امور خارجه، بنی گانتز، وزیر دفاع و نخست وزیر نفتالی بنت، برای گفتگو درباره «تهدید ایران» با بایدن و مقامات ارشدش، کار را بههم زد. لاپید تصریح کرد که اسرائیل “حق اقدام در هر لحظه و به هر نحوی را برای خود محفوظ می دارد… ما می دانیم که لحظاتی وجود دارد که کشورها باید از زور برای محافظت از جهان در برابر شیطان استفاده کنند.” و مطمئنا، بایدن، مانند ترامپ، احساسات واقعی خود را نیز با احاطه کردن خود به صهیونیست ها آشکار کرده است. بلینکن، وندی شرمن و ویکتوریا نولند سه جایگاه برتر وزارت امور خارجه را پر کرده اند، همگی یهودی هستند و همگی در اسرائیل قوی هستند. نولاند یک نومحافظه پیشرو است و در انتظار انتصاب باربارا لیف است که به عنوان دستیار وزیر برای ریاست منطقه خاور نزدیک وزارت امور خارجه معرفی شده است. او در حال حاضر همکار روث و سید لاپیدوس در موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک (WINEP) است که یکی از شاخههای آیپک و یکی از اجزای اصلی لابی اسرائیل است. این بدان معناست که یکی از اعضای لابی اسرائیل به عنوان مقام وزارت امور خارجه بر سیاست آمریکا در خاورمیانه نظارت می کند.
در پنتاگون یک ژنرال انعطافپذیر مارک میلی را می بینید که همیشه از دیدار با همتایان اسرائیلی خود خوشحال است، و وزیر دفاع لوید آستین، یک ترفیع مثبت که به همین ترتیب در تکرار طوطیوار خط “اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند”، ماهر شده است. و آیا باید به صهیونیستهای خودخوانده سرسخت در سطح بالای حزب دموکرات اشاره کرد که شامل خود بایدن، نانسی پلوسی، رئیس مجلس، استنی هویر، رهبر اکثریت مجلس و البته چاک شومر، رهبر اکثریت سنا میشود؟
بنابراین پیوستن مجدد به برجام بر سر مخالفتهای اسرائیل از ابتدا امری غیرمشروع بود و احتمالاً فقط برای بد جلوه دادن ترامپ مطرح شده بود. گفتوگوهای غیرمستقیم از جمله ایران و آمریکا از نظر فنی در وین ادامه دارد، اگرچه از اواخر ژوئن متوقف شده است. تریتا پارسی اخیراً دریافته است که ایران با تلاش کاخ سفید برای پایبندی به این طرح تا زمانی که بایدن بر سر کار است، به دنبال دستیابی به موفقیت بوده است. بایدن و بلینکن نپذیرفتند و بلینکن اخیراً تأیید کرده است که توافق جدید بعید است و گفت: «زمان در حال اتمام است».
و برخی تحولات جدید دیگر نیز وجود داشته است. مقامات اسرائیلی بیش از بیست سال است که هشدار میدهند که ایران تنها یک سال تا دستیابی به سلاحهای هستهای خود فاصله دارد و باید متوقف شود، ادعایی که بارها و بارها تکرار شده است، اما اکنون آنها در واقع در حال تامین مالی هستند. تسلیحاتی که برای انجام کار مورد نیاز خواهند بود. آویو کوهاوی، رئیس ستاد نیروی دفاعی اسرائیل بارها گفته است که ارتش اسرائیل در حال «شتاب بخشیدن» به برنامههای حمله به ایران است و سیاستمداران اسرائیلی از جمله بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر سابق اسرائیل، مرتباً تهدید کردهاند که برای مقابله با تهدیدات اسلامی هر کاری که باید انجام شود انجام خواهند داد. رسانههای اسرائیلی گزارش میدهند که ۱.۵ میلیارد دلار در بودجه جاری و آتی برای خرید بمبهای سنگرشکن آمریکایی که برای تخریب رآکتور ایران در بوشهر و تأسیسات تحقیقاتی زیرزمینی آن در نطنز مورد نیاز است، اختصاص داده شده است.
پس از انتشار اخبار مربوط به بودجه جنگ، گزارشهایی نیز منتشر شد مبنی بر اینکه نیروی هوایی اسرائیل در حال شرکت در رزمایشهای «شدید» برای شبیهسازی حمله به تأسیسات هستهای ایران است. پس از اینکه اسرائیل بمبهای 5000 پوندی را به دست آورد، برای پرتاب مهمات نیز باید بمبافکنهایی تهیه کند، و فرد مشکوک است که کنگره ایالات متحده به نحوی «کمکهای نظامی» لازم را برای تحقق این امر ارائه خواهد کرد. آنتونی بلینکن همچنین تصریح کرده است که دولت می داند اسرائیل چه برنامهای دارد و چه چیزی را تایید میکند. او در 13 اکتبر با یایر لاپید وزیر خارجه اسرائیل دیدار کرد و گفت اگر دیپلماسی با ایران شکست بخورد، ایالات متحده به “گزینه های دیگر” روی خواهد آورد. و بله، او با این جمله ارجمند که «اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند و ما قویاً از این پیشنهاد حمایت میکنیم» ادامه داد.
لاپید تأیید کرد که یکی از «گزینههای» بلینکن، اقدام نظامی بود. من میخواهم با تکرار آنچه وزیر امور خارجه گفت آغاز کنم. بله، در صورت شکست دیپلماسی، گزینه های دیگری روی میز خواهند بود. و با گفتن گزینههای دیگر، فکر میکنم همه اینجا را میفهمند… منظور ما چیست.» باید توجه داشت که لاپید و بلینکن در بحث خود در مورد برنامه هستهای ایران، یک حمله غیرقانونی و غیرقانونی را برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای که ظاهراً به دنبال آن نیست، تأیید میکردند، اما مطمئناً در نتیجه به آن روی خواهد آورد. برای دفاع از خود در آینده
به طور خلاصه، سیاست خارجی ایالات متحده باز هم در گروگان اسرائیل است. موضع کاخ سفید آشکارا و پوچ این است که حمله اسرائیل به ایران که توسط اکثریت جنایت جنگی تلقی می شود، اقدامی دفاع از خود است. با این حال، به نظر می رسد که ایالات متحده به عنوان تایید کننده این جنایت دیده می شود و به ناچار در آن دخیل خواهد بود، که بدون شک منجر به فاجعه دیگری در سیاست خارجی در خاورمیانه خواهد شد که چیزی جز غم و اندوه برای مردم آمریکا ندارد. حقیقت ساده این است که ایران نه اسرائیل را تهدید کرده و نه به آن حمله کرده است. با توجه به آن، اقداماتی که اسرائیل قبلاً در خرابکاری تأسیسات ایران و ترور دانشمندان انجام داده است، هیچ دفاعی ندارد و در مورد حملات مستقیم نظامی چه با یا بدون کمک ایالات متحده در خاک ایران هیچ دفاعی وجود نخواهد داشت. اگر اسرائیل احمق بازی را انتخاب کند، به گردن آنها و رهبرانشان است. ایالات متحده در این مسابقه اسبی ندارد و باید کنار بیاید، اما انسان شک دارد که آیا کاخ سفید و کنگره ای که کاملاً تحت کنترل نیروهای صهیونیستی است، یا عقل یا شجاعت قطع رابطهای را که با دولت یهود پیوند میزند، دارند یا خیر.