ما گروهی از سوسیالیست‌های ایران، باورمند به دگرگونی‌های بنیادین اجتماعی_اقتصادی برآنیم با ارایه بدیل سوسیالیستی برخاسته از گویه‌ی جمعی پویا، خلاق و بهم پیوسته و با درس آموزی از تجارب انقلابی تاریخ بشری در جهان و تاریخ معاصر جامعه ایرانی، راه حل های اساسی را از دل واقعیت‌ها، تعارضات و تضادهای طبقاتی موجود، کشف، ارائه و به کار بندیم.



مقاله رسیده: از طالبان متنفرم – محمدزمان سیرت

از طالبان متنفرم
آن‌ها به جنگ «بلی» می‌گویند و مخالف هرگونه صلح در افغانستان است؛ گروهی که منافع‌اش در جنگ باشد، هرگز بخاطر صلح کاری نمی‌کند. آن‌ها نوکر سرسخت «امپریالیزم» هستند. آن‌ها می‌گویند جنگ را بخاطر «خدا، دین، پیامبر و شریعت اسلامی» به راه ‌انداختند، ولی در جنگ دینی طالبان، مردم فقیر و زحمتکش باید جانشان را از دست بدهند. آن‌ها به جنگ «بلی» می‌گویند چون در جنگ دینی آنها زنان، کودکان و اقلیت‌های مذهبی و قومی را قتل عام می‌کنند. آن‌ها خواهان «امارت اسلامی» هستند؛ کُشتار در قالب ساختار.

 


 

 

از طالبان متنفرم

نویسنده: محمدزمان سیرت

 

محمدزمان سیرت

 

از طالبان متنفرم

از طالبان متنفرم، نفهمیدم آن‌ها چگونه انسان‌هایی هستند.

آن‌ها همواره از «انتحار»، «انفجار»، «شریعت اسلامی»، «حجاب زنان و ازدواج اجباری»  و «آدم‌کُشی» سخن می‌گویند.

از تمام هستی شان برای رسیدن به « هفتاد حور بهشتی» مایه می‌گذارند، حتی جان‌شان!

آن‌ها برای اینکه همه‌ی افغان‌ستانی‌ها امنیت شغلی، آزادی، حقوق برابر، توسعه وپیشرفت، احترام و آینده‌ای روشن و امن نداشته باشند، می‌جنگند.

آن‌ها می‌گویند «حکومتِ اسلامی» ایجاد می‌کنند اما در آن دزدی وچپاول، «زنا» و سرکوب در جامعه از بین نرود و همه روحیه آدم‌کُشی داشته باشند.

آن‌ها می‌گویند در «بحران کرونا» و «مهاجرت» هیچ خانواده‌ای زنده نمانند.

آن‌ها می‌گویند کسی «سیر» نشود.

آن‌ها می‌گویند کودکان در لای کثافات‌ کنار جاده بخوابند، دختران در پشت درهای بسته «دانشگاه‌ها» و «مکاتب»!

از طالبان متنفرم

آن‌ها می‌گویند کودکان باید کار کنند و اسلحه بدست گیرند.

آن‌ها می‌گویند کودکان «ازدواج زیرسن» کنند.

 

از طالبان متنفرم

آن‌ها در مقابل «اشغال» مبارزه نمی‌کنند.

آن‌ها برای اینکه افغان‌ستانی‌ها حق شان را بگیرند شانه به شانه‌ی آنها نمی‌جنگند.

آن‌ها بخاطر «باداران‌شان» جان‌شان را فدا ‌می‌کنند.

آن‌ها برای همه خدمات رایگان «مرگ» می‌خواهند.

آن‌ها مخالف آموزش و تحصیل برای زنان افغان‌ستانی هستند.

آن‌ها مکاتب، مدارس، مراکز آموزشی و دانشگاه‌ها را آتش می‌زنند؛

«کورس کوثر دانش»، «کورس موعود»، «مکتب سیدالشهدا»، «دانشگاه کابل» و….

 

از طالبان متنفرم

آن‌ها بین انسان‌ها بخاطر کُشتن و گردن زدن فرق قائل هستند؛

«هزاره-شیعه» طُعمه‌ی مورد علاقه‌اش!

همه را می‌کشند و برابری را برای همه در مرگ می‌خواهند.

آن‌ها برای انسان بخاطر انسان بودنش ارزش قائل نیستند؛ ریش، مذهب، لُنگی، شکم کلان و… معیار آنها هستند.

از طالبان متنفرم

افغانستان را دوست ندارند؛ حتی برای تخریب افغانستان نیز مبارزه می‌کنند.

آن‌ها در مقابل کسانیکه بخاطر پول و ثروت افغانستان را از بین می‌بردند، سرخم می‌کنند.

آن‌ها هوا و طبیعت پاک افغانستان را برای تمام افغان‌ستانی‌ها نمی‌خواهند.

 

از طالبان متنفرم

آن‌ها در مقابل دزدی، سوء استفاده‌ جنسی، رشوه و غارت حق مردم توسط صاحبان قدرت، مبارزه نمی‌کنند.

آن‌ها در مقابل ظلم به افغان‌ستانی‌ها جبهه نمی‌گیرند؛ بلکه جبهه ظلم می‌سازند.

دشمن افغان‌ستانی‌ها هرچقدر هم که ضعف باشد، آن‌ها بدون هیچ محاسبه با آنها همدست می‌شوند؛

حتی به قیمت جان‌ِشان.

آن‌ها مردم را می‌کُشند.

 

از طالبان متنفرم

آن‌ها به جنگ «بلی» می‌گویند و مخالف هرگونه صلح در افغانستان است؛

گروهی که منافع‌اش در جنگ باشد، هرگز بخاطر صلح کاری نمی‌کند.

آن‌ها نوکر سرسخت «امپریالیزم» هستند.

آن‌ها می‌گویند جنگ را بخاطر «خدا، دین، پیامبر و شریعت اسلامی» به راه ‌انداختند، ولی در جنگ دینی طالبان، مردم فقیر و زحمتکش باید جانشان را از دست بدهند.

آن‌ها به جنگ «بلی» می‌گویند چون در جنگ دینی آنها زنان، کودکان و اقلیت‌های مذهبی و قومی را قتل عام می‌کنند.

آن‌ها خواهان «امارت اسلامی» هستند؛ کُشتار در قالب ساختار.

 

از طالبان متنفرم

آن‌ها دین را به افغان‌ستانی‌ها به جهنمی سوزان تبدیل کرده‌اند.

آن‌ها «کندک انتحاری» ساختند، با قتل دیگران به خود بهشت می‌سازند.

آن‌ها می‌خواهند افغانستان برای همه‌ی افغان‌ستانی‌ها «جهنم» باشد.

 

از طالبان متنفرم

آن‌ها می‌گویند «همه‌ی ما برابر نیستیم»، بیایید جنگ کنیم.

آن‌ها می‌گویند بیایید همه باهم افغانستان «خرابه» بپا کنیم.

آن‌ها می‌گویند آینده‌ای پر از «گرسنگی» و «جهل» داشته باشیم.

آن‌ها می‌گویند کشوری بسازیم که؛ «مردم‌اش» بخاطر سیر کردن شکم‌شان مجبور به «تن فروشی»، «بوت فروشی» و «کلیه فروشی» و «فرزند فروشی» باشند.

آن‌ها می‌گویند «امارت اسلامی» حکومت خدمت‌گذار مردم اند؛ اما خیانت‌گذار!

آن‌ها می‌گویند «زنان» باید برای آینده شان تصمیم نگیرند.

آن‌ها می‌گویند «زن و مرد» باید «برابر» نباشند.

 

از طالبان متنفرم

برخی می‌گویند طالبان «وطن‌ساز» اند.

طالبان می‌گویند اگر ازبین بردن «کار، نان، آزادی و برابری» برای مردم، وطن‌سازی است؛

«ما خادمین وطن‌ایم»

 

از طالبان متنفرم

آن‌ها می‌گويند «اعدام» و «سنگسار» بايد باشد.

آن‌ها می‌گويند تمام «مردم» از حق برابر برخوردار نباشند.

آن‌ها می‌گويند «قطعه سرخ و انتحار» باشد.

آن‌ها می‌گويند افغانستان متعلق به «امیری امارت» است.

آن‌ها می‌گويند تا سرنگونی تمام انسان‌های وطن‌پرست در افغانستان، طالبان بايد مسلح باشند.

آن‌ها می‌گويند مردم بايد تیرباران شود، «زینب عبداللهی» ، «حنیفه نظری»، «لطیفه»!

آن‌ها می‌گويند روشنفکران در هر لباسی دشمن طالبان هستند؛ « عالیه عزیری»، « فیض‌الله جلال»!

آن‌ها می‌گويند به «رسانه‌ها» و «جامعه مدنی» و «روشنفکران» اعتماد نکنيد.

آن‌ها می‌گويند، قاتلان و آدم‌کشان احتياجی به «امیر» دارند.

آنها رسانه‌ها را سانسور و کتاب‌های «سروش» و «هراری» را منع قرار داده اند.

فقط همین «از طالبان منتفرم»!

 


 

 

دسته : اجتماعي, بین المللی, مقالات رسیده

برچسب :

مقالات هیات تحریریه راهکار سوسیالیستی





























آرشیو کلیپ و ویدئو راهکار سوسیالیستی

html> Ny sida 1