سپتامبر 3, 2022
“عراق، مقتدی صدر و ایران در بررسی وضعیت کنونی”
سوسیالیستهای ایرانی نمی توانند در مورد این مناقشات که یک سوی آن جمهوری اسلامی و توسعه طلبی آن است و یک سوی آن نیز نیرویی با گرایشات آشکارا متناقض مذهبی و ناسیونالیستی است، بی تفاوت باشند. روشنگری در این باره و برانگیختن حق احترام متقابل و همزیستی مسالمت آمیز دو کشور همسایه، به دور از جنگ ونفرت افکنی می تواند راهکار مناسبی برای برون رفت از این شرایط مخاطره آمیز باشد!
“عراق، مقتدی صدر و ایران در بررسی وضعیت کنونی”
تحولات عراق که از انتخابات سال ۲۰۲۱ پارلمان آغاز شد و پس از کنارهگیری مقتدی صدر در پی اظهارات کاظم حائری در چند روز به اوج خود رسید، توجه به رابطهی صدر و جمهوری اسلامی ایران مسئلهای کلیدیست.
در برخورد صدر با جمهوری اسلامی آنچه که بسیار به چشم میآید، رفتار دوگانهی صدر در قبال اعمال جمهوری اسلامی است. چند مورد تاریخی میتوانند گواهی بر این مدعا باشند:
- در ماه می ۲۰۱۸ در جریان انتخابات پارلمانی عراق، مقتدی صدر نفوذ بیش از حد ایران در عراق را نقد کرد و خواستار انحلال حشد الشعبی (شبه نظامیان وابسته به ایران) شد. اما دقیقا در پایان همان ماه و پس از پیروزی وی در انتخابات، گزارشهایی مبتنی بر نزدیکتر شدن مقتدی صدر به ایران، در رسانهها منتشر شد.
- در سال ۲۰۱۲ بشار اسد به دنبال این سخنان مقتدی صدر «فرق زيادي ميان آنچه كه در سوريه ميگذرد با آنچه در ساير كشورهاي بهار عربي ميگذرد وجود دارد.» و درخواست او از مردم سوریه که بلندیهاي جولان را آزاد كنند و به جنگ داخلي در سوريه نپردازند در تقدیر از مواضع وی، نشان حکومتی سوریه را به او اعطاکرد. اما پنج سال بعد در سال ۲۰۱۷ علیرغم آن که ایران شبهنظامیهای خود را به سوریه میفرستاد، خواستار استعفای بشار اسد شد. موارد دیگری از این دست در کارنامهی مقتدی صدر کم نیست.
دلیل این شکل از موضعگیری او در قبال ایران، از یکسو به تمایلش برای ترسیم چهرهای میهن پرست از خود و حافظ منافع مردم عراق مربوط میشود. و از سوی دیگر ناشی از شیوهی مواجهی با اعتراضات و فساد ساختاریای است که کشور عراق را دربرگرفته. چه در جریان انتخابات ۲۰۱۶ که در ائتلاف السائرون با حزب کمونیست عراق و دیگر نیروهای سکولار و مترقی وارد یک جبهه شد اما پس از پیروزی تمایلات خود به ایران را دوباره نشان داد و چه در جریان اعتراضات ۲۰۲۰ (معروف به قیام اکتبر) که در ابتدا از قیام مردمی دفاع کرد اما پس از کشته شدن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس به دست آمریکا، تلاش میکرد تا قیام مردمی را متوقف کند، تمام این موارد آشکار میکند که سیاست مقتدی صدر تلاش برای نفوذ در جنبشهای مردمی و سپس بدست گرفتن زمام آن جنبشهاست. بدین معنا میتوان تناقض برخورد وی با اعمال جمهوری اسلامی را از یک جهت متوجه شد.
اما مسئلهی دیگری که گفته شد، اختلاف صدر و جمهوری اسلامی در میزان نفوذ است. آنچه که در این اعتراضات اخیر مشخص شده، دوری جمهوری اسلامی و صدر از یکدیگر است. این دوری در بی اعتمادی کهنه ریشه دارد. تلاش صدر برای جلب نظر مردم در قیامها و انتخابات مردمی با شعارهایی که گاه عناصری از عدالت اجتماعی در خود دارد و گاه از ناسیونالیسم عراقی تغذیه میکند، در مقاطع مختلفی منجر به موضعگیری صدر علیه جمهوری اسلامی شده است.
همچنین جاهطلبی شخص صدر به منظور تصاحب قدرت، شرایطی را به وجود آورد که هرکدام از طرفین به دیگری بیاعتماد بود: از یکسو ایران تمایل به نفوذ هرچه بیشتر در عراق داشت و چنین مسئلهای از دو منظر مشروعیت سیاسی در نظر عموم مردم و میل صدر به استقلال سیاسی، صدر را به دوری از جمهوری اسلامی میکشاند. از طرفی دیگر تلاشهای صدر برای کم کردن نفوذ ایران در عراق و تصاحب قدرت برای خود، موجب شد که ایران به دنبال جایگزینی برای صدر در عراق بگردد.
در حال حاضر بنظر میآید که ایران با هرچه بیشتر تجهیز کردن نیروهای شبه نظامی خود در عراق تلاش دارد نفوذ خود را از طریقهای دیگر و متمایز با صدر افزایش دهد. برخی از عناصر ائتلافی که در حال حاضر روبهروی جریان صدر ایستادهاند –که ائتلاف فتح نیز در آن حضور دارد– تمایلاتی به سوی ایران دارند. (در مواردی نظیر حشد الشعبی مستقیماً زیر نظر جمهوری اسلامی هستند.).
در این نزاع کنونی تقابل صدر و جمهوری اسلامی را نباید حالتی گسسته از تاریخچهی روابط آنها دانست. اما در عین حال نزاع کنونی موقعیت حساسی در آیندهی نفوذ ایران است. چرا که نزاع صدر و جمهوری اسلامی در حال حاضر از هر زمان دیگری عیانتر و شدیدتر است.
آنچه از نظر سوسیالیست ها در هردو کشور باید مورد توجه قرار گیرد این موضوع است که:
جنگ داخلی در عراق به سود کیست؟ آیا موضوع به صدر و جمهوری اسلامی خلاصه میشود و اگر نه ابعاد این درگیری ها آیا فراتر از تمایلات صدر و جمهوری اسلامی نخواهد رفت؟ آیا هر گونه نزاع و درگیری و جنگ داخلی ادامه بیثباتی هرچه بیشتر در عراق و گسترش خرابی و ویرانگری نخواهد شد؟ آیا دموکراسی در عراق تحت تاثیر ستیزه جویی های جاری با مخاطرات جدی تهدید و تحدید نخواهد شد؟
سوسیالیستهای ایرانی نمی توانند در مورد این مناقشات که یک سوی آن جمهوری اسلامی و توسعه طلبی آن است و یک سوی آن نیز نیرویی با گرایشات آشکارا متناقض مذهبی و ناسیونالیستی است، بی تفاوت باشند. روشنگری در این باره و برانگیختن حق احترام متقابل و همزیستی مسالمت آمیز دو کشور همسایه، به دور از جنگ ونفرت افکنی می تواند راهکار مناسبی برای برون رفت از این شرایط مخاطره آمیز باشد!