نوامبر 21, 2022
روند اعتلایی خیزش زن، زندگی، آزادی و سنگربندی دیکتاتوری وامانده در برابر توده ها
خیزش انقلابی مردم بار دیگر رهبری دیکتاتوریِ جمهوری اسلامی را به واکنش واداشت. خامنه ای در روز 28 آبان در حضور جمعی از مردم دستچین شده ی اصفهانی سخنانی ایراد کرد. دیکتاتور که در سخنرانی های قبلی این خیزش مردمی را تمام شده اعلام کرده بود با پذیرش ادامهی آنچه او اغتشاشات می نامد به بخشی از واقعیات موجود اعتراف کرد. اما تاکید او این بار بیشتر از دفعات قبل بر محوریت پایان اعتراضات مردمی میچرخید. در ادامه برخی از نکات و تاکیدات خامنه ای سرفصلهای مهم نظرات او را مرور خواهیم کرد.
روند اعتلایی خیزش زن، زندگی، آزادی و سنگربندی دیکتاتوری وامانده در برابر توده ها
خیزش انقلابی مردم بار دیگر رهبری دیکتاتوریِ جمهوری اسلامی را به واکنش واداشت. خامنه ای در روز 28 آبان در حضور جمعی از مردم دستچین شده ی اصفهانی سخنانی ایراد کرد. دیکتاتور که در سخنرانی های قبلی این خیزش مردمی را تمام شده اعلام کرده بود با پذیرش ادامهی آنچه او اغتشاشات می نامد به بخشی از واقعیات موجود اعتراف کرد. اما تاکید او این بار بیشتر از دفعات قبل بر محوریت پایان اعتراضات مردمی میچرخید. در ادامه برخی از نکات و تاکیدات خامنه ای سرفصلهای مهم نظرات او را مرور خواهیم کرد.
چرا اصفهان؟
علیرغم مصادف شدن مناسبت سخنرانی او با آنچه “جمعی از مردم اصفهان به مناسب سالگرد عملیات محرم در این ایام و اعزام جوانان اصفهان به جبههها در ۲۵ آبان ۱۳۶۱” خوانده شده، بهنظر میرسد انتخاب چنین تاریخی برای استان اصفهان در شرایط فعلی معنای سیاسی مهمی داشته باشد؛ حکومت با تکیه بر قوای سرکوب مجهز خود در تهران، تلاش کرده تا این کلانشهر را عقب نگه دارد و همچنین در مشهد نیز با اتکای بر بافت مذهبی و امپراتوری آستان قدس، این خوشباوری را دارد که به نسبت سایر استانهای پرتلاطم کنترل بیشتری بر آن دارد. در اصفهان به عنوان سومین کلانشهر کلیدی کشوری که استعداد فراگیری اعتراضات به سبب موضوع آب، مشکلات کشاورزان همچنین وجود صنایع مهم اعم از صنایع سرمایه برچون فولاد و ذوب آهن و در کنار آن انبوه صنایع دستی پراهمیت و فراگیری سرمایه های خرد در این بخش بهنظر میرسد حکومت بهدنبال تلاش در جهت خنثی نگه داشتن این شهر میباشد؛ مصادف شدن این سخنرانی با تشییع جنازه سرکوبگران کشته شده در روزهای اخیر این استان و همچنین ارجاعات مکرر خامنهای به سابقه تاریخی اصفهان به عنوان نخستین استانی که وضعیت حکومت نظامی در آن برقرار شد و همچنین تعداد “شهدای بالای این استان” این باور را ایجاد میکند که حکومت میخواهد وضعیت اصفهان را به شکل خاکستری حفظ و کنترل کند. حکومت به خوبی میداند برخاستن کلانشهرهای کلیدی کشور برایش به چه معناست و در این جهت وی وعده پیگیری مساله آب اصفهان را “شخصا” به مخاطبین میدهد.
فرافکنی همیشگی
مطابق روند قبلی، خامنهای معترضین را “خط گرفته از خارج و عده قلیل” خواند. اما نکته برجسته و متفاوت این بود که وی اعتراف کرد چارهای جز بیان اینکه “امتداد این خطدهی در داخل و با تکیه بر بعضی از ضعفها بوده” ندارد. در واقع او با پل زدن اعتراضات اخیر به ایرادات موجود در حکمرانی، مساله معیشت را پررنگ میکند و ناحیهای که حکومت میتواند از آن ضربه بخورد را اقتصاد معرفی میکند؛ چراکه به بیان خود وی، “دهه ۹۰ از جهت اقتصادی برای کشور دههی خوبی نبوده”.
شناسایی دشمنان آتی
خامنهای در ادامه ضمن تاکید مجدد بر “جمع کردن بساط شرارت” نخستین بار در ۲ ماه گذشته ادعا میکند که “فعلا این مسائل جمع نشده اما بساط این شرارت بدون شک جمع خواهد شد.” او به خوبی میداند که وضعیت فعلی برخلاف رجزخوانیهای گذشتهی او در تمام قیامهای قبلی است که به نوعی مثل حکم آخر بود و معنای پایان اعتراضات را به خود میگرفت. به همینخاطر ضمن تاکید بر “جمع شدن قطعی” اعتراضات، ادعا میکند “اشکال دیگر دشمنی” ادامه خواهد یافت و صریحا حیطه زنان و کارگران را خطراتی عنوان میکند که حکومت میتواند از آنجا ضربه بخورد و نیاز به “کنترل و هدایت” دارند. این مساله به خوبی نشان میدهد نقاط آسیبپذیر حکومت در میزهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی شناسایی شده و آنها با فرض خاتمه پیدا کردن اعتراضات، قدم بعدی خود را کجا خواهند گذاشت. یکی از این مسائل، یعنی حوزه کارگری، در ارتباط مستقیم با شناسایی معیشت به عنوان جدیترین مشکل حکومت است که قبلا به آن اشاره کردیم.
سخن نهایی
خامنهای با تهدید به اینکه “این بساط تنها مردم را خسته خواهد کرد و نظام عقب نخواهد نشست و خسته نخواهد شد بلکه خسران آن به سمت مردم روانه خواهد شد” ترس خود از فراگیری قیام جاری را در سه کلید واژه اصلی پنهان میکند: نخست فرمان “جمع کردن” که به موازات آن از فردای همان روز شکل سرکوب حکومت، بهویژه در کانونهای اصلی درگیری، خشنتر و عریانتر میشود، شناسایی اقتصاد به عنوان عاملی که میتواند با تاثیر گرفتن از وضعیت فعلی به بحرانی جدی و غیرقابل مهار تبدیل شود و نیاز به کنترل و نظارت جدیتر رژیم بر حوزه کارگری و زنان در آینده به عنوان تهدیدات بالقوه از جانب این گروهها برای جمهوری اسلامی است.