نوامبر 28, 2022
در نبرد مغزها می توان و باید دیکتاتوری جمهوری اسلامی را کیشِ پیاپی داد!
ما اعتقاد داریم که بخشی از نبردی که در میان مردم آزادیخواه با دیکتاتوری جمهوری اسلامی در جریان است نبرد مغزهاست. در نبرد مغزها پیش از آنکه امکانات مادی و لجستیگی اثرگذار باشد، شناخت رفتارهای دشمن بهویژه در بخش اطلاعاتی آن اهمیت دارد. بههمینخاطر به همهی نیروهای ترقیخواه و آزادیخواه و عدالت جو و بهویژه به همهی نیروهای مبارز میدانی یادآور میشویم یکی از راه های مقابله درست با دشمن مردم، شناخت درست دستگاه فکری و تولیدات اتاق های امنیتی و اطلاعاتی و همچنین کارکردهای رسانهای آن است
در نبرد مغزها می توان و باید دیکتاتوری جمهوری اسلامی را کیشِ پیاپی داد!
در تاریخ 24 آبان 1401 فایل صوتیای از جلسهی برخی معاونین و مسئولین ارشد وزارت اطلاعات در یزد افشا شد و در آن “شکوهی” معاون وزارتخانه بخشی از سخنان خود را به اهمیت “شلوغ کردن میز اطلاعاتی دشمن” اختصاص داد. فارغ از چند و چون انتشار چنین فایلی، توجه به این نکته ضروری است که حکومت همواره در صدد درگیرکردن جامعه با اطلاعات مختلف و ملغمه ای از داده های راست و دروغ ، مبالغه آمیز و گمراه کننده است و از این کار پروپاگاندایی، قصد تاثیرگذاری هرچه بیشتر بر جبهه مقابل خود را دارد تا جایی که آنچه واقعا اهمیت دارد و مساله عمده تلقی میشود، را با آنچه به ظاهر جلوه ای از واقعیت را بازنمایی می کند جایگزین سازد بصورتی که متمایز کردن موضوع عمده و فرعی برای مخاطبین با دشواری همراه گردد و جامعه به جای توجه به اصلی ترین موضوع از متن به حاشیه هدایت شود.
با ارجاع به این نکته، مسالهی پیروزی و یا باخت تیم جمهوری اسلامی در جام جهانی نیز قابل تحلیل است. اکنون و با افشا شدن دادههای هک شده از خبرگزاری فارس، مشخص شده که تصمیمگیران این حوزه حساب ویژهای بر جام جهانی باز کرده بودند تا با آن بتوانند به تعبیر خودشان اوضاع ناآرام را عادی جلوه دهند و روحیه شادی را به جامعه و به ویژه به آن بخش از نیزوهای میدانی سرکوب تزریق کنند.
پر واضح است که آنها قبل از اتخاذ چنین تعابیری به خوبی میدانستند که عمدهی مردم از پیروزیهای این تیم خوشحال نخواهند شد. در مقابل باز هم برایشان روشن بود که فرستادن نیروهای سرکوبگرشان به عنوان کسانی که قرار است پرچم به دست بگیرند و شادی کنند، نفرت زیادی را ایجاد خواهد کرد. پس چرا دست به چنین کاری زدند؟
یکی از اقدامات نیروهای اطلاعاتی، فارغ از اینکه دو جبهه دوست و دشمن در کجای میدان موضعگیری قرار بگیرند، تعدد موضوعات گوناگون است که عملا مخالفین را نیز وادار به گرفتن یک موضع مشخص میکند. در این مورد مشخص، موافقین پیروزی تیم جمهوری اسلامی در قامت مدافعان ایران و غرور ملی ظاهر خواهند شد و در مقابل جمعیت بیشتری از مردم نیز از باخت آنها خوشحال میشوند. اینکه چه احساسی از این پیروزی یا شکست حاصل شود، میتواند الزاما به معنای موافقت یا مخالفت با حکومت نیز نباشد؛ چراکه ممکن است برخی همچنان در مختصاتِ تحلیلی خودشان این تیم را به علت یدک کشیدن نام ایران، موضوعی برای خوشحالی بدانند اما در عین حال هیچ همراهیای با حکومت ندارند. نکته مهم آنجایی برای حکومت ظاهر میشود که مخالفین را نیز وارد این میدان کند و مساله فرعی را چنان جلوه دهد که حیاتیترین موضوع حال حاضر جامعه برای مشخص کردن جهت ایستادن مخالفین گردد.
هنگامی که معترضین وارد میدان فرعیای شوند، اینکه چه موضعی بگیرند در وهله دوم اهمیت پیدا میکند؛ مهمتر اما ورود به چنین میدانی است که خواه ناخواه سطحی از غفلت را از موضوعات عمده در وضعیت فعلی که سیر تحولات بسیار سریع است و فرصت بررسی همهی آنها برای عموم افراد فراهم نیست، ایجاد میکند. در نتیجه هشیاری در برابر این بازی اطلاعاتی حکومت میتواند انرژی جبهه معترضین را به خوبی نگه دارد و از هدر رفتن آن جلوگیری کند. موضع این تیمی که اکنون در جام جهانی بازی میکند و طرفداران اعزامی هدایت شده آن به قطر، اکنون بیش از هر زمان دیگری روشن است؛ از قضا خواندن سرود و خوشحالی سرکوبگران و قاتلان از این پیروزی و اسنادی که یکی پس از دیگری از برنامههای حکومت در این حوزه افشا میشود نیز دیگر جایی برای شبهه باقی نگذاشته است در نتیجه ورود به میدان کاذب و فریبنده حکومت در جهت اتلاف انرژی بر سر این مساله، اشتباه تاکتیکیای است که میتواند تبعات منفی کوتاه مدت و دراز مدت در پی داشته باشد.
در این رابطه بیش از هر چیز به دلیل وجود رسانههای فراگیر چون ایران اینترنشنال این تاکتیک رژیم میدان عمل بیشتری پیدا میکند و اگر اتفاقاتی چون هک شدن برخی منابع اطلاعاتی رژیم نمیبود، ادامهی تاثیرات مخرب مواضع این رسانه میتوانست مکمل بسیار مناسبی برای اجرای این تاکتیک جمهوری اسلامی باشد!
ما اعتقاد داریم که بخشی از نبردی که در میان مردم آزادیخواه با دیکتاتوری جمهوری اسلامی در جریان است نبرد مغزهاست. در نبرد مغزها پیش از آنکه امکانات مادی و لجستیگی اثرگذار باشد، شناخت رفتارهای دشمن بهویژه در بخش اطلاعاتی آن اهمیت دارد. بههمینخاطر به همهی نیروهای ترقیخواه و آزادیخواه و عدالت جو و بهویژه به همهی نیروهای مبارز میدانی یادآور میشویم یکی از راه های مقابله درست با دشمن مردم، شناخت درست دستگاه فکری و تولیدات اتاق های امنیتی و اطلاعاتی و همچنین کارکردهای رسانهای آن است. توصیه ما این است که قطب نما را می باید بر روی جهت اعتلایی جنبش قرار داد و از هرگونه درغلطیدن به ترفندهای فریبکارانه دشمن مردم تحت هر شرایطی بدون تحلیل همجانبه و نسبت آن با اعتلای انقلابی جنبش زن، زندگی، آزادی به شدت دوری جست.