دسامبر 18, 2022
تداوم خیزش انقلابی در گرو خلاقیت بکارگیری انواع شیوه های اعتراضی است!
با گذشت کمتر از دو هفته از اعتصابات و اعتراضات سهروزه 14، 15 و 16 آذرماه، چالشها و مسائل مهمی پیرامون تاکتیکهای اتخاذ شده راهپیمایی سکوت از سوی معترضان مطرح است که بررسی آنها، در فهم بهتر واقعیت به ما کمک خواهد کرد. در این یادداشت قصد داریم به شکل مختصر تاکتیک تجمعات میلیونی، برخی از شیوه های تا کنون بکارگرفته شده را موشکافی کنیم تا نقاط مثبت و منفیِ برجسته و در عین حال نهفته در آن مشخص شود.
تداوم خیزش انقلابی در گرو خلاقیت بکارگیری انواع شیوه های اعتراضی است!
با گذشت کمتر از دو هفته از اعتصابات و اعتراضات سهروزه 14، 15 و 16 آذرماه، چالشها و مسائل مهمی پیرامون تاکتیکهای اتخاذ شده راهپیمایی سکوت از سوی معترضان مطرح است که بررسی آنها، در فهم بهتر واقعیت به ما کمک خواهد کرد. در این یادداشت قصد داریم به شکل مختصر تاکتیک تجمعات میلیونی، برخی از شیوه های تا کنون بکارگرفته شده را موشکافی کنیم تا نقاط مثبت و منفیِ برجسته و در عین حال نهفته در آن مشخص شود.
با گذشت بیش از ۹۰ روز از آغاز خیزش انقلابی معترضان به قتل ژینا (مهسا) امینی و خلق جنبش زن، زندگی، آزادی از اعتراض به این قتل جنایتکارانهی حکومتی، آنچه بیش از هر روش دیگری تاکید و توافق نانوشتهی معترضان را نمایان کرد، شیوهی مبارزهی محلهمحور با ویژگی غیر متمرکز و پراکندگی گسترده آن در سطح مناطق مختلف شهری بود. بدون تردید جدای از امکانات گسترده و در اختیار معترضان ناشی از این شکلِ قیام، شرایط خشن سرکوب عریان از سوی حکومت به نوعی بهینهترین راهحل را در همین محلهمحور بودن پیشروی معترضان قرار میداد؛ در نتیجه یکی از شناسههای اصلی این قیام همین فاکتور بوده است.
با تداوم بیسابقه خیزش انقلابی و البته وارد شدنِ تلفات قابل توجه به دستگاه سرکوب، با استناد به اصل برحق دفاع مشروع، معترضان به جذب انرژی و توان بیشتری در استمرار قیام، با به کارگیری روشهای مختلف و متنوعی از مبارزه پیشروی کردند. یکی از این روشها که مهمترین مصداق عینی بروزش در فراخوان سهروزهی ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر، که بهویژه روز آخر و در کلانشهرها مشاهده شد، تظاهرات میلیونی و راهپیمایی و تجمع سکوت بود. با توجه به سابقهی این تاکتیک مبارزاتی در سال ۸۸، مشخص بود که از همان ابتدا حرف و حدیثها پیرامون تاکتیک مذکور زیاد خواهد بود. عدهای آن را بازگشت به عقب و در راستای فریبهای اطلاعاتی حکومت دانستند و برخی دیگر نیز با توجه به همراهی بخش خاکستری جامعه با این حرکت، آن را مثبت قلمداد کردند.
اما نکتهی مهم آن است که جایگاه ما به عنوان ناظر میدانی، و نه یک حزب و یا سازمان بزرگ که دارای هژمونی حداکثری میباشد، ما را وا میدارد که بدون داشتن توهمی از نقش خودمان بهجای تایید و یا نفی یکسره یک تاکتیک مبارزاتی، ایرادات و امکانات آن را بررسی کنیم. در واقع با چرخش نگاهمان به تظاهرات میلیونی و سکوت به عنوان یک ابزار موقت، میتوانیم به همان شکل نیز از مطلقانگاری دو سویه، چه مثبت و چه منفی، پرهیز کنیم. با همین نگاه، میتوان برخی فواید این شکل از خیزش را برشمرد؛ از جمله اینکه به عنوان مثال نمایش فراوانیِ جمعیت معترضان در حدفاصل خیابان انقلاب تا آزادی تهران نقش قابل توجهی در روحیهبخشی به مخالفان حکومت دیکتاتوری داشت. اینکه معترضان توانستند یکبار در میدان مشخصی حضور پیدا کنند و همدیگر را ببینند، بدون شک اثرات مثبتی دارد که در راستای تداوم خیزش انقلابی ثمربخش خواهد بود.
اما آنچه تردیدهای برحق را نسبت به اتخاذ این تاکتیک جلوهگر میکند، ایرادات ذاتی نهفته در این بکارگیری تاکتیک بعنوان ابزار موقت به شکل دایم آنست، به تعبیر دیگر اگر تجمعات سکوت به رویهای همیشگی و دائم برای معترضین بدل شود، با توجه به سه اصل کمخطرتر و کم هزینه بودن آن برای حکومت، پیشبینیپذیر بودن مسیر و محل اجتماع و امکان خنثی سازی آن از سوی پلیس (مثل راه بندان هایی در طول مسیر در راهپیمایی اخیر از سوی سرکوبگران انجام شد) و بیدفاع بودن اکثریت جامعه در برابر تمرکز نیروهای سرکوب در محل تعیین شده، احتمال کسب دستاوردهای قابل اعتنا در این شکل از مبارزه کمتر خواهد کرد. در واقع مساله اصلی آنجاست که در نهایت پیشروی انقلابی و قدرت نمایی و بیان شعارهای مطالباتی ضرورتی برای به ثمر نشستن خیزش مردم و عیاری برای سنجش میزان پیشروی خیزش انقلابی و عقب نشینی حکومت در برابر آن است و بدون این ملاحظات جدی احتمال پیروزی کاهش خواهد یافت.
اما آنچه ما را وادار به دیدن واقعیت میکند، پیروی عدهی زیادی از معترضین از این تاکتیک در روزهای نامبرده است؛ در نتیجه برخورد منطقی و سیاسیتر با این تاکتیک آن است که به جای نفی مطلق آن، استفادهی موقتی از تاکتیک مذکور را مورد توجه قرار دهیم؛ به تعبیر دیگر میتوان به عنوان مثال ضمن استفاده از این حضور حداکثری، آن را همراه با در دست داشتن پلاکاردهای با مضمون شعارهای اعتراضی چون اعتراض به ادامه بازداشت و شکنجه و اعدام معترضان و آزادی زندانیان سیاسی را بی صدا و در سکوت فریاد کرد و با از ظرفیت موجود در راستای کشاندن جمعیت معترض به مناطق اطراف و استفادهی ترکیبی از قیام محلهمحور و تجمع سراسری در برخی از بزنگاههای نمادین نیز استفاده کرد.
این برخورد بدون تردید هم هشدارهای لازم در جهت خطرناک بودن تداوم تجمعات سکوت بدون ترکیب آن با تاکتیکهای دیگر را در خود دارد هم به عنوان یک تاکتیک مورد استفاده از جانب معترضان میتوان از امکانات آن بهرهبرداری حداکثری کرد.
بدونِ شک پیشبرد خیزش انقلابی وابسته به عوامل گوناگون و متعددی است که همین گوناگونی و تعدد عوامل، پیچیدگی زیادی را به همراه خواهد داشت. مهمترین این عوامل توجه به بازخوردهایی است که هر یک از دو سوی این میدان به دست می دهد و بیانگر آنست که واقعیت هر دور مبارزه با بکارگیری تاکتیک ها از نظر کمی و کیفی تا چه میزان توانایی مردم را در این خیزش آزادیخواهانه بیشتر کرده و تا چه میزان برای دیکتاتوری حاکم محدودیت بهبار آورده است. چنانچه تغییرات کیفی ناشی از حضور کمی مردم معترض به درستی ارزیابی نشود نمی توان تاکتیک های اطمینان بخش بعدی را به درستی بهکار برد و در نتیجه ما بدون دیدن واقعیت هر تحول و دستاورد سیاسی و یا برخورد تقلیلگرایانه با آن، توان تداوم خیزش انقلابی را نخواهیم داشت.