ژانویه 15, 2023
یادداشت رسیده: “علنی گرایی غیر ضروری کمیته های انقلابی!” – امضا: محفوظ
پیش از آغاز قیام ژینا و خیزش تودهای علیه جمهوری اسلامی، تجارب اندوخته شدهی سیاسی معترضین، بهویژه پس از آبان ۹۸، این مساله را به خوبی روشن ساخته بود که وجودِ کمیتههای انقلابی و تشکیل گروههای مقاومت مردمی ضرورتی غیرقابل انکار در جهت استمرار مبارزه علیه حکومت است.
یادداشت رسیده:
“علنی گرایی غیر ضروری کمیته های انقلابی!”
امضا: محفوظ
پیش از آغاز قیام ژینا و خیزش تودهای علیه جمهوری اسلامی، تجارب اندوخته شدهی سیاسی معترضین، بهویژه پس از آبان ۹۸، این مساله را به خوبی روشن ساخته بود که وجودِ کمیتههای انقلابی و تشکیل گروههای مقاومت مردمی ضرورتی غیرقابل انکار در جهت استمرار مبارزه علیه حکومت است.
آبان خونین ۹۸ با تمام پستی و بلندیهایش این نکته را به ما نشان داد که راه درست مبارزه از کمیتهسازی و هماهنگی تشکیلاتی میگذرد.
اگر نقاط مثبت و منفی این تجربه را کنار هم بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که کمیته و تشکیلات در جایی که اصول درست فعالیت مخفی و نیمهعلنی در شرایط تفوق دیکتاتوری عریان جمهوری اسلامی ، به بهترین شکل ممکن توانسته مبارزه خود را تداوم بخشد و آنجایی که شاهد سطح پراکنده و فردی کنشورزی سیاسی در آنها بودهایم، دستکم تداوم حیات یک کمیتهی انقلابی دچار خدشه شده است.
از آنجایی که هیچ یک از دستاوردهای سیاسی ساخته شده در تمامی این سالها بهطور کامل از بین نمیروند، همدلی دغدغهمندانه تودهها به سطح همگرایی سیاسی/تشکیلاتی سوق پیدا کرد و در موارد قابل توجهی ما شاهد فعالیتهایی از قبیل دیوارنویسی، شعارنویسی، نصب بنر و… در خیابانهای کشور بودیم که هر کدام از این اقدامات بدون شک نیازمند برکشیده شدن سطح فعالیت سیاسی به اصول تشکیلاتی و همگرایی جمعی است.
گره اصلی اما بر سر آفتهای احتمالی این نگاه به کمیتهسازی و تلاش برای همگرایی میان کمیتههاست؛ جایی که مسالهی علنی بودن یا نبودن این همگرایی و یا چگونگی سازوکارهای حفظ اصول مخفی و تشکیلاتی در عین اعلام همبستگی میان دو یا چند کمیته بیشترین بروز را پیدا میکند.
با گذشت حدود ۴ ماه از آغاز قیام ژینا، یکی از مهمترین مسائل مشترکی که میان انواع تاکتیکهای به کار گرفتهشده از سوی معترضان وجود دارد، مسالهی هماهنگی در سطح کلانتر میان گروههای مختلف مردمی و کمیتههای انقلابی است. اپوزیسیونِ راست با تقلید توخالی از معنای کمیته و تشکیلات، آن را بدل به واژهای از معنا تهی کرده که گویی با صرف اعلام وجود یک کمیته یا گروه در سطح بیانیه و بازنشر پرتکرار رسانهای، بدل به مجموعهای خواهد شد که توان مقابله جدی با حکومت و سازماندهی معترضین را دارد؛ حال آنکه معنای راستین یک کمیته بیش از هر چیز با ارتباط تشکیلاتی و عملکرد واقعا موجود و مستمرِ آن کمیته گره خورده است.
فارغ از بعد معنایی یک کمیتهی انقلابی، درک بروز درست یک اقدام تشکیلاتی در شرایط دیکتاتوری مطلق و خفقانآور جمهوری اسلامی یکی از ضروریات اصلی و اساسی مخالفان حاضر در خیابان است تا با تکیهی بر آن، بتوانند ضمن حفظ امنیت خود شکل اقدامات را به سطح یک هماهنگی بزرگترِ درون تشکیلاتی ارتقا دهند. و در عین حال و بیتردید آنچه در نگاه نخست بهنظر میرسد، اهمیت اعلام چنین پیوندهایی میان کمیتههای یک شهر و یا حتی شهرهای مختلف است؛ به شکلی که برای مخاطب بیرونی و نیروهای انقلابی موجود، تداعیگر سطح علنیای از یک فعالیت مشخص باشد.
چنین شکلی از فعالیت سیاسی، مزایا و معایب خود را دارد. مهمترین ویژگی احتمالیای که مدافعان اعلام علنی کمیتههای انقلابی آنرا بیان میکنند، جلوگیری از مصادرهی فعالیت کمیتههای مذکور توسط اپوزیسیون راست خارج از کشور است.
از ابتدای این قیام، رسانههای بزرگ و جریان اصلی اپوزیسیون مدام در تلاش بودند تا با جعل انواع کمیتههای غیرواقعی و درجازدن در سطح بیان رسانهای نقش آنها را به شکل دروغینی مهم جلوه دهند. اما مدت زمان کوتاهی نیاز بود تا ثابت شود عیار راستین چنین گروههایی چقدر است. فراخوانهای متعدد منتشر شده توسط گروههای دروعین و تفلبی(فیک) در فضای مجازی و به تبع آن عدم وجود پشتوانه ارگانیک و مادی برای آن دعوتها، نشان داد که ماندن در سطح اعلامیه و فراخوان بدون در نظر گرفتن عوامل اصلی شکلگرفتن یک کنش اعتراضی، چه تبعات منفیای در کلیت پیشروی قیام دارد.
نکتهی مهمتر اما آن بود که برخی از گروههای به ظاهر مخالفِ اپوزیسیونِ راست که خود مدام بر اهمیت کنشورزی عملی و واقعی در میدان مبارزه تاکید میکردند، بهمرور تحت تاثیر اعلام موجودیت ائتلافهای متعدد جعلی قرار گرفته و خود به اسم افزایش همبستگی میان کمیتههای فعال، بیشتر به سمت اعلام رسانهای شبهائتلافهای مختلف رفتهاند.
اما در حالیکه شاهدیم کمیته ها تقلبی اپوزیسیون راست با یک موضع گیری ناشیانه از سوی رسانه جریان اصلی افشا میگردد؛ دیگر جای نگرانی برای مصادره فعالیت و نام و هویت کمیته های انقلابی منتفی است. آنچه مهم است اینکه نشانه های جعلی و بلاموضوع فراخوان دادنهای این کمیتههای فیک به درستی شناخته و به مردم توضیح داده شود. همچنین این ارزیابی از عملکرد خودِ کمیتههای انقلابی صورت گیرد که آیا بازخورد فعالیت آنان در بین مردم دیده میشود؟ آیا محتوی و مضمون شعار نویسی ها و نصب بنرها و یا هر اقدام دیگری در کنش انقلابی تودهها قابل مشاهده است؟ اگر پاسخ مثبت است دیگر چه جای نگرانی از مصادرهی کنش ورزی کمیته های انقلابی است؟
لازم به تاکید است که مسالهی اصلی بحث پیرامون اهمیت کنشورزی همگرا و تلاش برای ایجاد ائتلافهای مختلف میان کمیتههای انقلابی فعال در سطح کشور نیست. بلکه نقدِ ماجرای اعلام علنی این موجودیتها است؛ به تعبیری پرسش اصلی این است که در شرایط دیکتاتوری و وضعیت ویژه امنیتیای که جمهوری اسلامی به شکلی کاملا عریان دست به سرکوب تمام عیار هر شکلی از مقاومت جمعی میزند، با فرض اینکه صرف اعلام عمومی یک ائتلاف امکان مصادره به مطلوب فعالیت این کمیتهها توسط اپوزیسیون خارجنشین را منتفی میکند، چطور میتوان اعلام موجودیت پیش از انجام یک اقدام مشترک میان کمیتههای انقلابی را توجیه کرد؟
پرسش دوم نیز به این نکته برمیگردد که در شرایط نبود هژمونی سیاسی و تشکیلاتی توسط گروههایی که مروج این ایده هستند، چطور میتوان این اعلام علنی را وسیلهای برای جلوگیری از مصادره دانست در حالیکه وزنه و اعتبار ارگانیک این جنس از دعوتکنندگان به شکلی نیست که اجماع حداکثریای را پیرامون کمیتههای انقلابی ایجاد کند؟
با چرخش صورت مسالهی علنیگرایی و اعلام عمومی ائتلاف میان کمیتهها به این دو پرسش کانونی، باید دوباره به نسبت میان فعالیت تشکیلاتی در شرایط دیکتاتوری و اهمیت همگرایی میان سازمانها و گروههای مبارز موجود اندیشید. در واقع معنای ائتلاف و همگرایی کمیتهها و تشکیلات انقلابی در اعلام عمومی آن و انتشار یک اعلامیه و… نیست بلکه همانگونه که اصل اساسی کار تشکیلاتی در جهان سیاست ایجاب میکند، بهمنظور افزایش بازدهی سیاسی و البته حفظ امنیت کمیتههایی که بسیاری از آنها در مرحله درگیریهای انقلابی شکل گرفتهاند و خطر نابودی آنها در دوران رکود بسیار محتمل است، مهمترین موضوع حفظ آنها و در صورت امکان برقراری پیوندی در سطح مخفی و معطوف به عمل مشترک و هماهنگ میباشد؛ نه بیان علنی آن در شرایطی که ذینفع اصلی چنین اقدامی نهاد امنیتی و سرکوب جمهوری اسلامی خواهد بود.
آنچه در مورد کمیتههای انقلابی چه در محلات و مناطق و سطح شهرها و همچنین در محیط های کار و فعالیت های اجتماعی و در مدارس و دانشگاه ها، امروز از اهمیت بسیار برخوردار است بترتیب ایجاد این کمیتهها، گسترش و توسعهی فعالیتهای آنها با توجه به امکاناتِ موجود، ارتقاء فهمِ کار سیاسی و تشکیلاتی درون آنها، برنامه ریزی دقیق و اطمینان بخش نوع فعالیت آنها، نقدِ خلاق این فعالیتها در راستای تقویت اعتماد به نفس افراد و شناخت هر چه عمیق و همه جانبه آنها از شرایط هر دم تحول یابندهی جنبش مردمی و عملکرد جریان های راست و حکومت خواهد بود.