آگوست 21, 2024
مقاله برگزیده: نویسنده مستقل و کار جمعی – حسین اکبری
نوشتن یعنی ثبت تراوشات ذهن آدمی به گونه ای که بیانگر آنچه در ضمیر او درارتباط با جهان خارج از ذهنش جریان دارد،بیان کند. به ویژه وقتی قرار است بی هیچ اجبار و تکلیفی از بیرون و محیط پیرامون آن تراوشات محتوایی را تولید کند که برخاسته از بیان زیست و تجربه زیستهی فردی یا اجتماعی است که نویسنده آن را بازنمایی می کند. اگر معیار به همین سادگی باشد، که هست، اصل پذیرفته شده آنست که منعی برای نویسنده پیش، بههنگام و پس از نگارش وجود نداشته باشد. در اینصورت می توان گفت نویسنده آزاد عمل کرده است. اما آیا او مستقل است؟ چه ارتباطی بین آزادی بیان و استقلال نویسنده وجود دارد؟ برای اینکه حق مطلب در حدّ مقدورات یادداشتی کوتاه بیان شود ابتدا معنای استقلال و در ادامه رابطه آن را رفتار های جمعی و شکل های آن و سپس به کارجمعی و رابطهی آن با استقلال خواهم پرداخت.
نویسنده مستقل و کار جمعی
حسین اکبری
مقدمه: قرار برارائه مقاله ای با این عنوان از سوی بیان آزاد نشریه اینترنتی کانون نویسندگان ایران در لحظه ذهن نویسنده را با این چالش درگیر میکند که منظور از مستقل چیست؟ و چرا این روزها استقلال در ادبیات نوشتاری ما آنقدر پُراهمیتتر از گذشته کاربرد دارد؟ و چرا در کنار آن موضوع کار جمعی طرح شده است؟ چه رابطهای بین این دو هست که طرح آن نیازمند نوشتن و تحلیل و تفسیر میشود؟ آیا جمع بودن و کار جمعی خود نافی استقلال نیست و یا برعکس آیا برای تضمین استقلال نویسندگان، کار جمعی ضرورت است؟ بااین حد از چالش های ذهن، بهاین عنوان می پردازم.
نوشتن یعنی ثبت تراوشات ذهن آدمی به گونه ای که آنچه در ضمیر او در ارتباط با جهان خارج از ذهنش جریان دارد را بیان کند. به ویژه وقتی قرار است بی هیچ اجبار و تکلیفی از بیرون و محیط پیرامون آن تراوشات محتوایی را تولید کند که برخاسته از بیان زیست و تجربه زیستهی فردی یا اجتماعی است که نویسنده آن را بازنمایی می کند. اگر معیار به همین سادگی باشد، که هست، اصل پذیرفته شده آنست که منعی برای نویسنده پیش، بههنگام و پس از نگارش وجود نداشته باشد. در اینصورت می توان گفت نویسنده آزاد عمل کرده است. اما آیا او مستقل است؟ چه ارتباطی بین آزادی بیان و استقلال نویسنده وجود دارد؟ برای اینکه حق مطلب در حدّ مقدورات یادداشتی کوتاه بیان شود ابتدا معنای استقلال و در ادامه رابطه آن را رفتارهای جمعی و شکل های آن و سپس به کار جمعی و رابطهی آن با استقلال خواهم پرداخت.
استقلال نویسنده به معنای چیست؟
معنای استقلال را در برابر متضاد آن یعنی وابستگی بهتر می توان فهمید. وابستگی نوعی چسبندگی به پدیده یا مجموعهی پدیده های سامان یافتهای برای بقا و ادامه آن است و گاه تصور این نیاز برای ادامهی بقا، مثال وابسته بودن نوزاد به مادر برای تغذیه و آرامش و امنیت و گرمایی که وجود چتری از حمایت را برابر محیط به کودک می فهماند و انواع عواطف ناشی از این وابستگی که تصورات و ذهن کودک را به چالش وامیدارد و رشد می دهد. این وابستگی تا هنگام رسیدن به حدی از رشد برای اتکای به خود کاملا منطقی و طبیعی است ولی از آن پس چنانچه بر ادامه حیات فرد سایهای سنگین و مداوم داشته باشد و بنا به الزامات زندگی فردی_اجتماعی بازدارنده شود بی تردید زیان بخش است. اولین اثر زیان بخشی چنین وابستگی نبود اعتماد به خود (اعتماد به نفس) و در نتیجه زایش دیرهنگام خلاقیت و پویایی در برابر آنچه بیرون از خود وجود دارد.
در همین جا حدی از رهایی تدریجی برای گسستن از وابستگی کودک ضروری است این رهایی با وابستگی نسبت عکس دارد هر میزان از دستیابی به رهایی می تواند به بریدن از وابستگی انجامد. به این ترتیب این رابطه شکل منطقی خود را پیدا میکند و میرود تا در سپهر زندگی اجتماعی تاثیر گذارد.
طبعا عوامل گوناگونی در زندگی فردی و اجتماعی میتواند موجب استقلال یا نبود آن شود. در جوامع مختلف بسته به اینکه این رابطه بین آزادی و استقلال تا چه حدّ رشدیافته باشد و شیوه و حتی سبک زندگی تابع چه حدی از رشد مناسبات اجتماعی_ فرهنگی و اقتصادی قرار داشته باشد، این استقلال قابل دسترس و یا دور از دسترس خواهد بود.
در نظامهای سیاسی که جامعه و زندگی اجتماعی هنوز از سلطه استبداد و دیکتاتوری خارج نشده است و روندِ آزادیخواهی مراحل تکوین تاریخی خود را طی نکرده است و آزادی به نسبت هایی نهادینه نشده است، موضوع استقلال فردی و اجتماعی دچار چالشهای جدی است.
در اینگونه نظامها بیشترین مسوولیت اجتماعی به دوش اندیشه ورزانی است که خواهان خیر اجتماعی و رشد و پیشرفت انسانی هستند. راه انجام این مسوولیتهای اجتماعی بیان و نوشتن ایده ها و ترویج آنها در میان مردم است و به همین دلیل این اندیشهورزان در ناگزیری بیان و نوشتن آنچه این اهداف را تحقق میبخشد، هویت مشخصی پیدا میکنند و این هویت در عمل شخصیت آنان را به عنوان نویسنده به جامعه معرفی خواهد کرد. در عین حال با این تشخّص اجتماعی همواره با فشار و انواع تضییقات و موانع قانونی، فراقانونی روبرو خواهندبود. این تضییقات و موانع گاه مخاطرات جدی را در بردارد. در چنین شرایطی نوعی از با هم بودن اجتماعی ضرورت مییابد تا به فراخور نیاز متقابل نویسندگان آنها را برای دفاع در برابر شرایط مخاطره آمیز یاری رساند. این با هم بودن و یا همبستگی صنفی همان ضرورت کار جمعی برای انجام مسوولیت اجتماعی را سازمان خواهد داد.
شاید شاخص ترین این کنش همبسته بین نویسندگان در ایران را بتوان در نامه 134 نویسنده به روشنی دید. در نامه 134 نویسنده آمده است:
«هنگامی که مقابله با موانع نوشتن و اندیشیدن از توان و امکان فردی ما فراتر میرود، ناچاریم بهصورت جمعی-صنفی با آن روبرو شویم، یعنی برای تحقق آزادی اندیشه و بیان و نشر و مبارزه با سانسور، به شکل دستهجمعی بکوشیم. به همین دلیل معتقدیم: حضور جمعی ما، با هدف تشکل صنفی نویسندگان ایران متضمن استقلال فردی ماست؛ زیرا نویسنده در چگونگی خلق اثر، نقد و تحلیل آثار دیگران، و بیان معتقدات خویش باید آزاد باشد. هماهنگی و همراهی او در مسائل مشترک اهل قلم به معنای مسئولیت او در برابر مسائل فردی ایشان نیست. همچنانکه مسئولیت اعمال و افکار شخصی یا سیاسی یا اجتماعی هر فرد بر عهدهٔ خود اوست.»
و در پایان نامه تاکید شده است:
«…حاصل آنکه حضور جمعی ما ضامن استقلال فردی ماست، و اندیشه و عمل خصوصی هر فرد ربطی به جمع نویسندگان ندارد. این یعنی نگرش دموکراتیک به یک تشکل صنفیِ مستقل. پس اگرچه توضیح واضحات است، باز میگوییم: ما نویسندهایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناسید.»
——————————————-
منبع: وبلاگ کار در ایران