ما گروهی از سوسیالیست‌های ایران، باورمند به دگرگونی‌های بنیادین اجتماعی_اقتصادی برآنیم با ارایه بدیل سوسیالیستی برخاسته از گویه‌ی جمعی پویا، خلاق و بهم پیوسته و با درس آموزی از تجارب انقلابی تاریخ بشری در جهان و تاریخ معاصر جامعه ایرانی، راه حل های اساسی را از دل واقعیت‌ها، تعارضات و تضادهای طبقاتی موجود، کشف، ارائه و به کار بندیم.



مقاله برگزیده: در اعتصابات کارگران پیمانی نفت چرا پاره ای گزارشات اعتراضی کارگری باورپذیر نیست؟ – حسین اکبری

برای پاسخ به علل باورناپذیری گزارشات اعتراضی در صنایع نفت وگاز … ابتدا به شرح اعتراضات کارگری ۱۴۰۰ و خواسته ها و مطالبات کارگران و عوامل درگیر در این اعتصابات (دولت و مدعیان رهبری و سازماندهی و نمایندگی کارگران) و نقش هر یک می پردازم. سپس به خواسته‌های کارگران و ارزیابی آن در فاصله ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ تا کنون خواهم‌ پرداخت و کوشش می‌کنم دخالتگری‌ها و نوع و شیوه و اهداف آن را در حدّ داده‌های موجود ارزیابی کنم. در پایان به دو نقصان اصلی ِ یکم: نبودِ گردش آزاد اطلاعات و ممنوعیت فعالانه خبرنگاران در تهیه گزارشات میدانی اعتراضات و اعتصابات و دوم: فقدان سازمان‌های کارگری مستقل و ضعف خود سازماندهی کارگران در مقابل نهادهای جعلی و تمایلات جانشین گرایانه پیرامون کارگران خواهم پرداخت.

 


 

 

در اعتصابات کارگران پیمانی نفت چرا پاره ای گزارشات اعتراضی کارگری باورپذیر نیست؟

حسین اکبری

این نوشته را تقدیم می کنم به بانو شریفه محمدی دانش‌آموخته‌ی رشته نقشه کشی صنعتی دانشگاه تهران و کنشگر و فعال کارگری که از سوی دادگاهی در گیلان به اتهام «بغی» به اعدام محکوم شده است. ضمن اظهار تاسف عمیق برای دادگاهی که چنین دست و دل بازانه حکم نابودی زندگی انسان را (نظیر حکم باطله ای که برای توماج صالحی در اصفهان داده شد) صادر می‌کند، آرزومندم و می‌خواهم که شریفه محمدی هرچه زودتر آزاد و به کانون ِگرم خانواده نزد همسر و یگانه فرزندش برگردد.

از پایان خرداد ماه ۱۴۰۳ اخباری از اعتصابات وسیعِ کارگران شرکت‌های زیر مجموعه صنایع نفت منتشر شدکه حاکی از اعتصاب بیش از ۲۲۰۰۰ کارگر در بیش از ۱۰۰ شرکت است. در ابتدا خواست این کارگران در دو مورد شرکت‎های پیمانی و برقراری ۲۴ روز کار در برابر ۱۴ روز استراحت خلاصه شده بود. این اعتراضات تحت عنوان کمپین ۱۴/ ۱۴ شهرت یافته است.

برای پاسخ به علل باورناپذیری گزارشات اعتراضی در صنایع نفت وگاز … ابتدا به شرح اعتراضات کارگری ۱۴۰۰ و خواسته ها و مطالبات کارگران و عوامل درگیر در این اعتصابات (دولت و مدعیان رهبری و سازماندهی و نمایندگی کارگران) و نقش هر یک می پردازم. سپس به خواسته‌های کارگران و ارزیابی آن در فاصله ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ تا کنون خواهم‌ پرداخت و کوشش می‌کنم دخالتگری‌ها و نوع و شیوه و اهداف آن را در حدّ داده‌های موجود ارزیابی کنم. در پایان به دو نقصان اصلی ِ یکم: نبودِ گردش آزاد اطلاعات و ممنوعیت فعالانه خبرنگاران در تهیه گزارشات میدانی اعتراضات و اعتصابات و دوم: فقدان سازمان‌های کارگری مستقل و ضعف خود سازماندهی کارگران در مقابل نهادهای جعلی و تمایلات جانشین گرایانه پیرامون کارگران خواهم پرداخت.

اعتصابات خرداد _ تیر ۱۴۰۰
با اعلام کمپین اعتراضی و اعتصابات ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ در بیش از ۶۰ مرکز صنعتی از جمله کارگران پتروشیمی بوشهر، شرکت‌های نفت و گاز پارس جنوبی٬ اورهال پالایشگاه نفت تهران٬ پالایشگاه تندگویان٬ پالایشگاه آبادن٬ پالایشگاه آبادان به وقوع پیوست. خواست کارگران موضوع افزایش دستمزد و ۲۰ روز کار در برابر ۱۰ روز استراحت به اضافه موضوعات رفاهی در استراحت‌گاه‌ها بود.

در اولین واکنش به اعتصاب کارگران پیمانکاری گزارشات حاکی از اخراج ۷۰۰ کارگر پالایشگاه نفت تهران‌ بود. کارفرما سپس اعلام کرد که این موضوع “شایعه” است. اما نظر کارگران قراردادیِ‌ این‌شرکت چنین ‌بود: «منظور از “اخراج” این است که برگه تسویه حساب را دست آنها داده‌اند چون آنها قرارداد ثابت ندارند و طبق فرمان کارفرما هر لحظه امکان تسویه حساب با آنها وجود دارد.»

کارگران رسمی شرکت نفت هم به دولت هشدار داده بودند در صورت عدم اجرای ماده ۱۰ اعتصاب خواهند کرد. که با فاصله یک هفته حسن روحانی رئیس جمهور وقت خطاب به کارگران رسمی صنعت نفت و گاز گفت “به این کارکنان شرافتمند صنعت نفت قول می‌دهم مشکل آنها را حل می‌کنیم، نمی‌گذاریم از نظر حقوق و دستمزد مشکل داشته باشند”.

حسن روحانی در باره این اعتصابات کارگران پیمانی اظهار داشت: «برخی کارکنان و کارگرانی که در اختیار پیمانکاران هستند در مناطق نفتی حضور دارند که اگر مشکلی دارند، به وزیر کار دستور می‌دهم آنها را حل می‌کند البته مشکلات آنها شاید ربطی به وزارت نفت نداشته باشد و فقط در مناطق نفتی‌اند».

اخبار غیر رسمی در آن زمان حاکی از آن بود که پیمانکاران با بهره گیری از یک گروه تلگرامی به نام پایپینگ (که کار واسطگی و دلالی تامین نیرو کار برای پیمانکاران را انجام می دهد) نیروی کار لازم را در اختیار گرفته و در مقاومتِ کارگران پیمانی را در هم شکسته اند. هیچگاه به درستی مشخص نشد که خواست ۲۰ روز کار و ده روز استراحت تا چه اندازه تحقق یافت.

اشکال موجود در این دوره از اعتصابات کارگران پیمانی نبودِ یک تشکل به انتخاب خود آنان برای پیگیری مطالباتشان بود. یک کانال تلگرامی به نام «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت» ادعای هدایت مبارزات کارگران پیمانی را داشت. این شورا در معرفی خود در صفحه تلگرامی چنین می‌گوید:

«شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت به منظور اطلاع رسانی مستقیم و بی واسطه پیرامون اعتصاب و مطالبات کارگران صنعت نفت، یک کانال تلگرامی مستقل به آدرس https://t.me/shoranaft ایجاد کرده است. «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت» که خود را «نماد و نماینده اتحاد و همبستگی همه بخش‌های کارگران در صنعت نفت» خوانده است، می‌گوید: بیانیه‌ها، اخبار اعتصاب و پیام‌های همبستگی با اعتصاب را در این‌ کانال گردآوری کرده‌است. کارگران، فعالان کارگری و سایر حامیان و علاقمندان به‌ مبارزه در این صنعت می‌توانند از طریق عضویت در این کانال در جریان خبرهای اعتصاب فراگیر نفت و مطالبات کارگران قرار گیرند».

این صراحت در خودنمایندگی. جانشین‌گرایی این «شورا» تنها بیانگر جعلی بودن آن و نداشتن هیچ گونه نمایندگی مستقیم از سوی کارگران است. در ادامه شوراهای دیگری نیز به همین عنوان در بخش های دیگر ایجاد شدند که جلو‌تر به آن خواهم پرداخت.

همچنین یکی از مدیران کانال تلگرامی پایپینگ نیز در یک ویدئو مدعی بود ۸۰۰۰ کارگر پیمانی با امضای خود به او ماموریت پیگیری خواسته هایشان را داده اند و او این درخواست‌ها را به دفتر نمایندگیِ ولی فقیه در بوشهر داده است.

«شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت» در بیانیه ‌ی شماره ۸ خود با عنوان: طرح “پیگیری مطالبه گرایی در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران” را نمی پذیریم. به طرح چگونگی نمایندگی مازیار گیلانی نژاد مدیر کانال پایپینگ چنین می پردازد: «در حالیکه اعتصاب سراسری کارگران پروژه ای پیمانی نفت ادامه دارد و تجمعاتی از سوی همکاران ما در جاهای مختلف با تاکید بر ادامه اعتصاب تا رسیدن به مطالبات خود برگزار می‌شود، مدیریت تلگرامی موسوم به ”بزرگترین ابرگروه کاریابی و پایپینگ و اکیپ پروژه” طرحی تحت عنوان طرح پیگیری مطالبه گرایی در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی ایران ارائه داده و گفته است با نوشتن‌ِ نامه و طرح درخواست ها و مشکلات کارگران پارس جنوبی به وزارت نفت و وزارت کار می‌خواهد آنها را پیگیری کند.»

و ادامه می‌دهد «در این نامه با استناد به نامه سال گذشته آنها به مقامات حکومتی و ارسال آن توسط آنان به اداره کار بوشهر جهت حل مسائل کارگران، در هشت بند به مشکلات کارگران اشاره شده است و بعد برای پیگیری این موارد و مذاکره با مقامهای حکومتی از کارگران خواسته شده است که آقای مازیار گیلانی نژاد را به عنوان نماینده خود معرفی کنند. برای ارائه این نامه ۵۰۰۰ امضا نیاز دارند و از کارگران خواسته شده است که با نوشتن اسم و فامیل و شماره ملی خود این نامه را امضا کنند.»

«اولین نکته در پاسخ به طرح مدیران گروه تلگرامی پایپینگ اینست که اتفاقا خلف وعده های داده شده باعث شده اکنون کارگران خشمگین دهها هزار نفره وارد اعتصاب شوند و در طول سال نیز هر جا که توانستند کارگران دست به اعتراض زدند و خواست‌هایشان را پیگیری کردند. باید به اعتصاب ادامه داد تا کارگران بتوانند از موضع قدرت و برای تامین همه خواستهایشان وارد مذاکره بشوند.»

«دوما حواله دادن ما به قانون کار یا قانون اساسی جواب ما کارگران نیست. این قوانین هستند و این وضع و بدبختی ما کارگران است. خود قوانین ویژه اقتصادی، قوانین مصوب هستند که از نظر ما قوانین رسمیت دادن به اسارت کارگر است و ما خواستار برچیده شده آنها هستیم. ما خواستهایمان را روشن و صریح اعلام کرده‌ا‌یم و جواب می‌خواهیم.»

به این ترتیب این «شورا » که خود را «نماد و نماینده اتحاد و همبستگی همه بخش‌های کارگران در صنعت نفت» خوانده است، و کوچکترین نشان و سندی از برگزیده شدن و انتخابی بودن چنین نمادی از سوی هیچ یک از بخش های کارگران صنایع نفت ارائه نداده است، دست نماینده جعلی دیگری که به عنوان شخصیت حقوقی نمایندگی به کارگران تحمیل شده است را رو می کند و حاصل این بازی با خواسته ها و نیازهای کارگران تنها یک نتیجه دارد. اعزام کارگران جدید جذب شده از طریق گروه کاریابی پایپینگ به کارگاه ها و پایان دادن به اعتصابات کارگران پیمانی.

البته «شورا»برای خالی نبودن عریضه از راپورت چگونگی سازماندهی اعتراضات کارگری، در بیانیه پایانی خود چنین می‌گوید: «… بنا بر خبرهای دریافتی راننده های فاز ۱۹ هم اکنون سه ماه است که مزد نگرفته اند و زمزمه های به راه انداختن اعتصاب در میان آنان بالاست. یکی از مطالبات ما کارگران پروژه ای اعتصابی نفت پرداخت بموقع دستمزد همه کارگران در نفت در هر ماه و تسویه حساب بدهی ها بابت طلبهای مزدی مان است.خبرهای دیگر حاکی از بازگشت بخش هایی از کارگران به کار با توافقاتی است که با پیمانکاران انجام می‌دهند. از جمله طبق خبر شمار زیادی از جوشکاران فاز ۱۳ سرِ کار بازگشته‌اند که تاکید ما اینست که مثل همکارانمان در هفشجان و ایذه این کارگران هر چه سریعتر نمایندگان خود را انتخاب کنند و بر خواست‌هایی که داشته اند بویژه وضع کمپ‌ها و کیفیت غذا تاکید کنند.»

و ادامه می‌دهد: «در برخی مجتمع ها کارفرمایان زیر فشار اعتصاب ما به دو برابر دستمزد و بیست روز کار و ده روز مرخصی تن داده اند. این را باید مبنای توافقات خود در سطح سراسری کنیم. همینطور خبر می‌رسد که بخشی از همکاران پروژه ای اعتصابی ما در فاز ۱۴ سر کار برگشته اند. اما جوشکاران هنوز در اعتصاب هستند. نقطه اتحاد ما کارگران اعتصابی خواست‌های مشترک ماست. مبنا قرار دادن بالاترین سطح توافقات صورت گرفته بر سر میزان دستمزدها که توسط کارگرانی که سر کار بازگشته اند با پیمانکاران و اینکه دستمزد هیچ کارگری نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد اولین تاکید ماست. بعلاوه ۲۰ روز کار و ۱۰ روز مرخصی یک مطالبه فوری ماست و تا کنون بسیاری از پیمانکاران حاضر به قبول آن شده اند.»

«همینطور وضع کمپ‌ها باید بهبود جدی پیدا کرده و در هر اطاق بیش از ۴ نفر اسکان نداشته باشند و کیفیت غذا بهبود یابد و غذاخوری برای محل صرف غذا تدارک دیده شود.»

به این ترتیب روشن می‌شود که کارگران اعتصابی در شرکت های مختلف بسته به شرایط خود، با گرفتن برخی امتیازات و گذشتن از برخی دیگر به سر کار برگشته اند و از سرنوشت اخراجی ها و یا کسانی که بعد از کار تجدید قرارداد نشدند نیر خبری منتشر نشده‌ است. هر دو مدعی (رهبری و سازمانده اعتصاب و نماینده امضایی) نه تنها هیچ نقش موثری در هدایت و پیشبرد امر مبارزات نداشته‌اند بلکه در عمل نیر یکی با تامین نیروی انسانی و فریب کارگران، نان خود را می‌پزد و دیگری هم با تغییر ریل برای به نام خود زدنِ مبارزات کارگران ایران جویای نام و آوازه‌ی بلند در «جنبش نوین کارگری» است. اولی با داشتن امتیاز داشتن بِرَند سندیکای جعلی فلزکار _مکانیک و امتیازات ماشی از امکاناتی چون کانال کاریابی پایپینگ شریک دزد و رفیق قافله می شود و دومی برای توانمندسازی «شوراهای سازمانده» نماد همبستگی در بین «فعالان جنبش نوین کارگری» در صنایع نفت در صدد ایجاد آلترناتیو جعلی «شورایی» ستون‌های آینده‌ی «کنفدراسیون کار ایران» را می تراشد و آرزو می‌کند به قامت «کارگر نفت ما و رهبر سرسخت ما» درآید. بیهوده نیست که در ۱۴۰۲ خود سکه‌ی تقلبی به نام «شورای سازمانده اعتراضات کارگران قراردادی» را برای کارگران قراردادی و در سال ۱۴۰۳ سکه‌ قلب «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران غیر رسمی (ارکان ثالث)» رابه مقتضای موقعیت زیر نام بیانیه های خود قرار می دهد.

دور جدید اعتصابات کارگران پیمانی نفت
در پی اعلام اعتصاب از سوی بخشی از کارگران پیمانی درست در روز و ماه مشابه اعتصاب ۱۴۰۰ شروع شد و بنا بر اطلاعیه اولیه ۳۰۰۰ کارگر پیمانی را در برگرفت.

۳۱ خرداد شروع اعتصاب با تحویل ابزارهای بیش از سه هزار همکار در سی شرکت دست از کار کشیدند و گفته شده است که در شرکت های دیگر فراخوان پیوستن به این کارزار با خواسته‌های زیر را به گوش دیگر کارگران رساندند. این خواسته ها: افزایش حقوقها، و ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت مطالبات اصلی کارگران است. همچنین کارگران پروژه ای پیمانی نفت خواست برچیده شدن بساط پیمانکاران و خواستار مزد برابر در برابر کار برابر شده اند.

بی تردید جز یک مورد ۱۴ روز کار در برابر ۱۴ روز استراحت که منطق روشنی ندارد بقیه خواسته‌ها معقول بنظر می‌رسد. البته با این تفاوت که در دور اول اعتصاب «شورای سازمانده..) در آخرین بیانیه اصرار دارد‌ که: «… نقطه اتحاد ما کارگران اعتصابی خواست‌های مشترک ماست. مبنا قرار دادن بالاترین سطح توافقات صورت گرفته برسرِ میزان دستمزدها که توسط کارگرانی که سر کار بازگشته اند با پیمانکاران و اینکه دستمزد هیچ کارگری نباید کمتر از ۱۲ میلیون باشد اولین تاکید ماست».

در مورد خواست ۱۴ روز کار ۱۴ روز بیکاری هیچ مبنای مشخصی برای آن وجود ندارد، چرا که ماههای ۳۱ روز و ۳۰ روزعملا و بترتیب دو روز و سه روز در هر ماه نادیده گرفته شده‌ است و اینکه این خواست را کارفرمای دولتی یا هر کارفرمای خصوصی چگونه می‌فهمد و می‌پذیرد! بنظر مثل آنست که از پیش بین این تعیین مدت کار با نوعی دستورالعمل مشابه آن «این‌همانی» برقرار شده باشد. اشکال بیان این مطالبه در آنست اساسا کارفرمایان که حاضر به انعطاف حتی برای خواست ۲۰ روز کار و ۱۰ روز استراحت نبودند چطور یکباره این منطق ۱۴/ ۱۴ را حتی برای بحث و گفتگو و مذاکره خواهند پذیرفت؟ به ویژه آنکه خواست ۲۰ روز کار با ۱۰ روز استراحت نیز در بسیاری از کارگاه‌ها تامین نشده است. بهرحال خواسته‌ها در کلیت خود موضوعات قابل مذاکره اند مشروط بر آنکه کارگران اعتصابی از سازمانیافتگی ارادی و مستقل خود و با انتخاب آگاه‌ترین نمایندگان و خود سازماندهی تشکیلات شان این امکان را فراهم سازند.

ادامه دارد …

——————————————-

منبع: وبلاگ کار در ایران


دسته : اجتماعي, سياسي

برچسب :

يک نظر

  1. […] پایان بخش یکم به دور جدید  اعتصابات کارگران پیمانی نفت پرداختم. و به استناد اولین بیانیه‌ی خبری «شورای […]

مقالات هیات تحریریه راهکار سوسیالیستی





























آرشیو کلیپ و ویدئو راهکار سوسیالیستی

html> Ny sida 1