ما گروهی از سوسیالیست‌های ایران، باورمند به دگرگونی‌های بنیادین اجتماعی_اقتصادی برآنیم با ارایه بدیل سوسیالیستی برخاسته از گویه‌ی جمعی پویا، خلاق و بهم پیوسته و با درس آموزی از تجارب انقلابی تاریخ بشری در جهان و تاریخ معاصر جامعه ایرانی، راه حل های اساسی را از دل واقعیت‌ها، تعارضات و تضادهای طبقاتی موجود، کشف، ارائه و به کار بندیم.



مقاله برگزیده: شبحی که بر کارزار انتخاباتی سایه افکنده / بازگشت کارگران به صحنه سیاسی آمریکا – نویسنده: Rick Fantasia

نفوذ دونالد ترامپ در میان اقشار مردمی، به ویژه در ایالت‌های حساس غرب میانه، حزب دموکرات را وادار کرد تا روابط خود را با جنبش کارگری تقویت کند. همزمان اتحادیه‌ها نیز فعالیت‌های میدانی خود را افزایش دادند. به‌ویژه از آن‌رو که اعتصاب‌کنندگان اغلب به خواسته‌های خود دست یافتند.

 


 

 

شبحی که بر کارزار انتخاباتی سایه افکنده

بازگشت کارگران به صحنه سیاسی آمریکا

نویسنده: Rick FANTASIA
برگردان: شروين احمدي 

 

کارزار کنونی ریاست جمهوری به‌ويژه به دلیل جایگاه مرکزی که دفاع از کارگران در سخنرانی‌ها به خود اختصاص داده، از مبارزات قبلی متمایز است. در طول نیم قرن گذشته، یکی از دستاوردهای مهم ایدئولوژی نئولیبرال این بود که حضور طبقه کارگر را در تفکر سیاسی آمریکا محو کند. دو بازیگر اجتماعی-اقتصادی دیگر جایگزین آن شدند که اکنون به راحتی قابل شناسایی هستند: مصرف‌کننده و مالیات‌دهنده؛ که مرجع تعیین خطوط بحث عمومی و همچنین جهت‌گیری سیاست‌های اجتماعی هستند. هرچه حضور نمادین و حقوق اقتصادی طبقه کارگر کاهش یافت، وزن این‌دو بیشتر شد(۱).

زدودن روشمند حقوق کارگران، منجر به راکد شدن دستمزدها، افزایش توسل به نیروی کار «موقت»، کاهش مزایای ارائه شده توسط کارفرمایان و تضعیف حق اعتصاب شد. بنابراین ارزیابی پیشرفت اقتصادی بر اساس افزایش حقوق مصرف‌کننده (حق انتخاب، کسب اعتبار، خرید در هر زمان، تحویل درب منزل و غیره) در ایالات متحده امری عادی شده بود و برای توجیه کاهش کمک‌های اجتماعی (سیاست‌های انقباضی) و رد روشمند هرگونه خدمات عمومی همواره به منافع مالیات‌دهندگان استناد می‌شد، به گونه‌ای که این اقدامات به‌نوعی در راستای تشویق «سرمایه‌گذاری» و در واقع سود بخش خصوصی قلمداد می‌گردید. دولت های دموکرات جیمی کارتر، ویلیام کلینتون و باراک اوباما با همان شور و هیجان همتاهای جمهوریخواه‌شان، رونالد ریگان و جورج بوش پدر و پسر، این تغییر جهت گفتمان حاکم را تشویق می‌کردند.

با این حال، ورود جوزف بایدن در سال ۲۰۲۱ به کاخ سفید، با گسستی همراه بود که کارزار انتخاباتی‌اش را مشخص می کرد. رئیس‌جمهور جدید با اعلام این که کارگران و دفاع از حقوق صنفی‌شان برای وی یک اولویت است، طبقه کارگر را دوباره در کانون توجه قرار داد. تغییر جهت مجدد به وضوح در پاییز ۲۰۲۳ در طی اعتصاب شش هفته‌ای رخ داد که توسط اتحادیه اصلی کارگران خودرو، United Auto Workers (UAW) سازماندهی شد. این جنبش امتیازات متعددی را زیر سوال می‌برد که طی بیست سال گذشته به «Big Three» – سه تولیدکننده بزرگ کشور – اعطا شده بود: جنرال موتورز، فورد و استلانتیس، که حاصل ادغام فیات، کرایسلر و پژو است. این امتیازات موجب کاهش دستمزد و بدتر شدن شرایط کار شده بود. حدود شش ماه قبل از این اعتصاب، کارگران صنعت خودرو، شاون فاین، یک برقکار ماهر ۵۴ ساله را به عنوان رهبر اتحادیه خود انتخاب کردند، او که پدر و پدر بزرگش نیز کارگر خودروسازی بودند خواستار برکناری مدیریت مطیع و فاسدی شد که منشأ همه این یورش‌ها به حقوق کارگران بود. رهبر جدید به ویژه بصورتی خصمانه، بلافاصله قصد خود را برای تشدید مبارزه برای به دست آوردن مجدد مزایای از دست رفته اعلام کرد.

مذاکرات پیرامون تمدید قراردادهای جمعی بین اتحادیه‌ها و کارفرمایان در شرایطی آغاز شد که شرکت‌های خودروسازی در بستری رو به رشد، افزایش سود چشمگیر را نشان می‌دادند. سرزمین رویائی جدید آنها باتری برای وسایل نقلیه الکتریکی بود که برای تولید آن شش کارخانه مشترک بین سه سازنده، در حال ساخت بود. در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳، به دنبال بن بست مذاکرات با کارفرمایان، اتحادیه اصلی کارگران خودرو(UAW) دست به کار شد و به جای فراخوان برای اعتصاب همزمان در سطح ملی، اعتصاب چرخشی را انتخاب کرد: توقف کار نوبتی و هدفمند در کارخانه‌ها و انبارهای قطعات خودرو در سراسر کشور، از جمله در جاهائی که مونتاژ سودآورترین مدل‌ها انجام می‌شد. این شکل اعتصاب مزیت محدود کردن آسیب سقوط دستمزدها را داشت، زیرا کارگران به نوبت کار را متوقف و در عین حال خط تولید را به شدت مختل می‌کردند. از آنجایی که UAW از یک هفته قبل نام کارخانه یا انبارهایی که باید اعتصاب کنند را مشخص و اعلام می‌کرد، «Big Three» تصمیم گرفت که هزاران کارگر کارخانه‌های دیگر را که احتمال داشت خط تولیدشان تحت تاثیر قرار گیرد، در بیکاری موقت قرار دهد. اتحادیه در اقدامی تلافی جویانه تصمیم گرفت که با عدم اعلام از پیش محل اعتصاب آینده، از هرگونه برنامه‌ریزی برای تولید جلوگیری کند. در اوج جنبش، از حدود ۱۵۰ هزار کارگر این صنعت، ۴۵ هزار نفر در اعتصاب بودند. رئیس جمهوری که در تظاهرات شرکت می‌کند

تنها دو هفته پس از شروع اعتصاب‌ها، رئیس جمهور بایدن برای حمایت از کارگران کارخانه جنرال موتورز در بلویل، به میشیگان آمد. فاین از او استقبال کرد و با افتخار بر بی‌سابقه بودن این دیدار تاکید کرد. پیش از این هرگز، یک رئیس‌جمهورِ در قدرت به اعتصاب‌کنندگان نپیوسته بود. روز بعد، دونالد ترامپ در یک ضد حمله در مقابل کارگران (غیراعتصابی و غیر عضو اتحادیه) یک پیمانکار فرعی قطعات یدکی در فاصله کمتر از صد کیلومتری محل حضور بایدن، سخنرانی کرد. او بدون پرداختن به هیچ‌کدام از مشکلاتی که باعث نارضایتی کارگران شده بود، فقط از علاقه بایدن به خودروی برقی انتقاد کرد و افزود که UAW باید از نامزدی وی حمایت کند. پیامی که باعث شد فاین در مقابل آن بگوید: «من دلیلی برای ملاقات او (ترامپ) نمی‌بینم، زیرا فکر می‌کنم این مرد هیچ اهمیتی برای آنچه ما برای آن می جنگیم، طبقه کارگر برای آن می جنگد، قائل نیست. او خدمت‌گزار میلیاردرها است و این دقیقاً همان چیزی است که در این کشور مشکل زاست»(۲).

کارگران برندگان بزرگ این اعتصاب تاریخی بودند. در قراردادهای منعقد شده با تولیدکنندگان، افزایش حقوق ۲۵ درصدی در طی چهار سال، افزایش مستمری بازنشستگی، بازگرداندن اقدامات تعدیل هزینه‌های زندگی که در طول همه‌گیری حذف شده بود، و در نهایت کنار گذاشتن سیستم منفور استخدام با پایه حقوقی دوگانه گنجانده شد. این سیستم به شرکت‌ها اجازه می‌داد که نیروهای جدید را با حقوقی بسیار پایین‌تر از کارگران قدیمی‌ استخدام کنند. مهم‌تر از همه، حقوق‌های پائین‌ترین دستمزدها تا ۱۶۰ درصد افزایش یافت. دستاوردهای این پیروزی نه تنها کارگران متشکل در اتحادیه‌، بلکه همه بخش وسیع صنعت خودروسازی خصوصی را که در آن نیروی کار هیچ نماینده‌ای نداشت، شامل شد (مقاله «موسم اعتصاب» را در همین شماره بخوانید).

اکثر ناظران موافقند که بایدن در نزدیک به چهار سال حضور در کاخ سفید، بیش از هر رئیس جمهور دیگری از زمان فرانکلین دلانو روزولت(۳)، برای کارگران آمریکایی کار انجام داده است. دوران کودکی متواضعانه او در اسکرانتون، یک شهر صنعتی در پنسیلوانیا، در یک خانواده کاتولیک ایرلندی، با پدر تاجر کوچکی که تنزل رتبه‌اش را تجربه کرده بود، می‌تواند جایگاه دغدغه‌های طبقه کارگر را که همیشه در بینش سیاسی بایدن وجود داشته است حداقل از نظر احساسی توضیح دهد. اما این ریشه طبقاتی او به خودی خود کافی نیست. در سال ۲۰۱۶، انتخاب ترامپ تأییدکننده این امر بود که رای طبقه کارگر دیگر در انحصار دموکرات‌ها نیست. هنگامی که بایدن در سال ۲۰۲۰ وارد رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری شد، نیاز به احیای این ارتباط سنتی با طبقه کارگر آشکار بود.

اما این کار، به راحتی میسر نمی‌شد. حزب دمکرات از نظر ایدئولوژیک رای‌دهندگان خود را بر حسب هویت‌شان برجسته می‌کرد و در نتیجه بر تجارب متضادش در شمولیت یا طرد گروه‌های مختلف تکیه داشت. بدین ترتیب به مفهوم همبستگی طبقاتی و اشکال خاص خشم آن، پشت کرده بود (به جز در طول دوران کوتاه اوج حضور برنی سندرز). این حزب همچنین اجماع اقتصادی نئولیبرالی را پذیرفته بود که «نیروهای بازار» را داوران کاملاً مشروع معیارهای ارزشی و اخلاقی می‌دانست. در نهایت، حزب دمکرات باید با حزب جمهوری‌خواه متحول شده‌ای روبرو می‌شد که پایه‌های فرآیند دموکراتیک و سنت سیاسی را زیر سوال می‌برد و ادعا می‌کرد که از کارگران آمریکایی در برابر «ویرانگری» تجارت آزاد و جهانی‌شدن محافظت می‌کند.

بایدن پس از آنکه به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، با انجام کاری سخت توانست در کمتر از سه سال، کارگران و اتحادیه‌ها را در قلب اقتصاد قرار دهد. نیروهای مخالف این امر قدرتمند بودند، چه در وال استریت، که به طور سنتی به سمت مخالف متمایل است، چه در سنا، که دموکرات‌ها اکثریت بسیار محدودی داشتند. از سوی دیگر جمهوری‌خواهان بر مجلس نمایندگان تسلط داشتند و راست افراطی حاضر در آن، آشکارا برای خراب‌کاری در کار دولت تلاش می‌کرد. دادگاه عالی نیز عمدتاً تابع محافل تجاری بود. اما به لطف ترکیبی هوشمندانه از فشار سیاسی در شرایط اضطراریِ بی‌سابقه‌ی ایجاد شده توسط همه‌گیری، دولت بایدن موفق شد نوعی «استراتژی شوک معکوس» را آغاز کند و یک برنامه بلندپروازانه‌ی حمایت مالی را به تصویب برساند.

تقریباً نیمی از حدود ۳۵۰۰ میلیارد دلار، صرف کاهش مالیات با هدف جبران پیامدهای منفی ناشی از کووید-۱۹ شد، و ۱۰۰۰ میلیارد دلار به بازسازی زیرساخت‌های حمل‌ونقل ملی (جاده‌ها، پل‌ها و راه‌آهن‌ها برای جابه‌جایی مسافران و کالاها، فرودگاه‌ها و شبکه‌های حمل‌ونقل عمومی) در طول ده سال اختصاص یافت. بودجه عمومی همچنین به حمایت از پروژه‌های توسعه انرژی سبز، افزایش یارانه‌های فدرال برای کاهش هزینه‌های پوشش سلامت و راه‌اندازی یک برنامه مذاکره با شرکت‌های دارویی به منظور کاهش قیمت برخی داروهای تجویز شده برای ذینفعان مدیکر (بیمه سلامت بازنشستگان) اختصاص یافت. به این موارد، بسته چند صد میلیاردی اضافه شد که می‌بایست امکان جذب سرمایه‌گذاران خصوصی و ایجاد تقریباً از صفر، صنعت تراشه‌های الکترونیکی آمریکایی را فراهم کند تا بتواند یک پنجم تولید جهانی پیچیده‌ترین قطعات را تا سال ۲۰۳۰ تضمین کند.

هدف دراز مدت سرمایه‌گذاری‌ها، از جمله، بازسازی و نوسازی بخش تولید در مناطقی بود که در آنها تولید رو به کاهش بود و یا وجود نداشت. صنعتی‌زدایی مناطق وسیعی از کشور، همراه با دهه‌ها ضد اتحادیه‌گرایی شدید کارفرمایان، باعث افزایش شکاف بین سازمان‌های صنفی و سنگرهای سنتی طبقه کارگر شده بود. همزمان با آن، طبقه کارگر هر چه بیشتر از حزب دمکرات فاصله می‌گرفت‌، از جمله در مناطقی که با انواع پیوندهای سیاسی، فرهنگی و نهادی محلی به آن وابسته بود(۴). بنابراین، «بایدنومیکس» (واژه‌ای ترکیب‌شده از بایدن و اقتصاد) مجموعه‌ای از سیاست‌های صنعتی را دنبال کرد که هدف آن کسانی بود که به رفاه دسترسی نداشتند، شهروندانی که هرچه کمتر تمایل به رأی دادن به دموکرات‌ها داشتند و بیش از پیش به طرد دموکراسی علاقه نشان می‌دادند (۵).

علاوه بر این، اقدامات خاصی با هدف تسهیل تأسیس اتحادیه‌ها انجام گرفت، به ویژه با محروم کردن شرکت‌های ضد اتحادیه از دسترسی به قراردادهای فدرال (وجود آنها در ایالات متحده امری عادی است) (۶). در سیستمی که چانه‌زنی جمعی و گفتگوی اجتماعی به شدت غیرمتمرکز (و متناقض) باقی مانده است، تنها یک دهم نیروی کار عضو اتحادیه هستند – ۷٪ در بخش خصوصی و ۳۵٪ در بخش دولتی – (۷)، در حالی که بسیاری از مزایای اساسی فقط در دسترس کارکنان شرکت‌هایی است که دارای نمایندگی اتحادیه می‌باشند.

از سوی دیگر شخصیت‌هایی که به خاطر تعهدشان به کارگران شناخته می‌شوند، به صفوف National Labor Relations Board (NLRB) پیوسته‌اند که آژانس فدرالی است که مسئولیت نظارت بر اعمال قانون کار و انجام درست مذاکرات جمعی را بر عهده دارد، حوزه‌ای که در آن نقض‌های بسیار زیادی دیده می‌شود. بایدن همچنین لینا خان را در راس کمیسیون تجارت فدرال (Federal Trade Commission -FTC) قرار داد، که وکیل جوانی است و هیچ مخالفتی با تمرکز صنعتی، به ویژه در بخش فناوری نشان نمی‌دهد.

بایدن با «کارگرگرائی» خود که از جناح چپ اردوگاه دموکرات الهام گرفته و در مقابل گرایش نئولیبرال خاندان کلینتون قرار دارد، طرفداران خود را برای مبارزه در کارزار انتخاباتی شدیدی آماده کرده بود، نبردی بسیار متفاوت از مبارزات قبلی، زیرا حزب جمهوری‌خواه دیروزین اینک به حزب ترامپ تبدیل شده بود. نامزد جمهوری‌خواه دوست دارد اعلام کند که «هیچ رئیس‌جمهوری به اندازه او برای کارگران خوب نبوده است». ترامپ و معاونش جیمز دیوید ونس – سرمایه‌دار خطرپذیر سابق سیلیکون ولِی و نویسنده کتاب پرفروشی که در آن دوران کودکی فقیرانه خود را در آپالاشیا بازگو می‌کند(۸) – در نقش ناجیان آمریکا ظاهر می‌شوند و به کمک هموطنانشان می شتابندکه در چنگ یک سری شخصیت‌های «وحشتناک و شیطانی» اسیر شده‌اند، کسانی که مهاجر، دموکرات، متخصص، دانشگاهی، چپ، مترقی یا کمونیست هستند. برای این دو، کارگر نیروی اجتماعی ملموسی نیست که بتوان از آن دفاع یا آنرا بسیج کرد. این تمثیلی برای لفاظی است که به کار پوشاندن طرح‌های سیاسی نفرت‌انگیز می‌آید.

« کافیه، همه شما اخراجید، همه»
ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود عملاً هیچ کاری برای بهبود وضعیت مادی آمریکایی‌ها به ویژه فقیرترین آنها انجام نداد. گذشته از یک مذاکره مجدد بی‌اهمیت در مورد توافق‌نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)، دولت او هدایای مالیاتی سخاوتمندانه‌ای را به شرکت‌ها و ثروتمندان اهدا کرد و با ابزارهای مختلف در جهت تضعیف قدرت اتحادیه‌ها تلاش نمود. آژانس NLRB در دوران او، در حالی که به دنبال از بین بردن حق اعتصاب بود، به کارفرمایان اجازه سوء‌استفاده از طبقه‌بندی «کارگران مستقل» را داد -کسانی که شامل الزام حق تشکیل اتحادیه نمی‌شوند-، اما همچنین اخراج کارکنان به دلیل فعالیت‌های صنفی آنها را تسهیل کرد (در نبود دلیل رسمی دیگری). ترامپ، نامزد جمهوری‌خواه، اوت گذشته، طی مصاحبه‌ای با ایلان ماسک که از شبکه ایکس (شبکه اجتماعی متعلق به او) پخش شد، نظر واقعی خود را در مورد حق اعتصاب فاش کرد. در حالی که ایلان ماسک گفت که آماده است در دولت آینده ریاست کمیسیونی را در مورد کارآیی دولت بر عهده بگیرد، ترامپ از رفتار قاطعانه رئیس تسلا و اسپیس ایکس نسبت به کارمندانش تمجید کرد: «من شما را دوست دارم – شما از همه بهتر چربی‌زدائي(اخراج) می‌کنید. در عمل می‌بینم که این کار را می‌کنی، می‌رسی و می‌گویی: «باید استعفا بدهی؟» و وقتی آنها اعتصاب می‌کنند، شما می‌گویید: «کافیه، همه شما اخراجید. همه». شما قوی‌ترین هستی!».

ترامپ که نتوانست زندگی روزمره کارگران را متحول کند، به نارضایتی، ترس‌ها و تعصبات آنها دامن زد. یکی از رفتارهای مورد علاقه او این است که با لکه‌دار کردن علنی چهره‌ها یا نهادهای شناخته شده، مخاطبان خود را شوکه کند. و شکی نیست که این نوع رفتار برای کسانی که احساس می‌کنند توسط «سیستم» طرد و به حاشیه رانده شده‌اند، نشانه و گواه قدرت اوست. از سوی دیگر، ان ترامپ و ونس در طول سفرهای مبارزاتی‌شان به شهرهای کوچک روستایی یا صنعتی، مراقب هستند که علناً نظرات خود را در مورد کارگران و جنبش کارگری بازگو نکنند و دلیل خوبی هم برای اینکار دارند: آنها مانند تمام جمهوری‌خواهان سنتی با هر چیزی که بتواند موقعیت طبقه کارگر را در جامعه تقویت کند مبارزه می‌کنند. تنها استثناهای این قاعده اتحادیه‌های پلیس و اتحادیه رانندگان تیمستر (Teamsters) است، که تصمیم گرفته به هیچ کدام از نامزدها رای ندهد. شان اوبراین، رئیس این اتحادیه تاریخی کامیون‌داران که اکنون اصناف دیگر را نیز دربر می‌گیرد، در ماه ژوئیه برای سخنرانی قبل از کنوانسیون جمهوری‌خواهان دعوت شده بود. او به دنبال محکوم کردن قدرت نامحدود شرکت‌ها، توسط نمایندگان به شدت هو شد. به طور خلاصه، «کارگرگرائی» جمهوری‌خواهان ترفندی ساده برای بیان نظر یک کارگر خیالی است: مرد سفیدپوست قوی و سرسختی که در برابر شر مقاومت می‌کند، این شخصیت فقط بصورت فردی وجود دارد و به‌هیچ‌وجه نماینده یک طبقه یا یک جنبش نیست.

در اردوگاه مخالف، کامالا هریس و معاون او، تیموتی والز، تلاش می‌کنند تا نشان دهند که طرفدار طبقه کارگر و در نتیجه اتحادیه‌ها هستند. تحت رهبری والز، مینه‌سوتا قانون کاری را تصویب کرد که از حامی‌ترین قوانین دهه‌های اخیر از کارگران است، امری که به طور گسترده از سوی سازمان‌های کارگری تحسین شد. هریس در کاخ سفید به عنوان معاون رئیس‌جمهور، «گروه ویژه اتحادیه‌ها و توانمندسازی کارگران» را رهبری کرد(۹). با چنین پیشینه‌ای و نرخ بیکاری که برای یک سال در حدود ۴ درصد بوده است، می شود تصور کرد که دموکرات‌ها مطمئن هستند می‌توانند روی آرای کارگران حساب کنند. با این حال، شیوه رای‌گیری پیچیده امریکا، غیرسیاسی‌شدن آشکار رای‌دهندگان و قطبی شدن فزاینده جامعه تحت تأثیر رسانه‌های جمعی، فریادهای اعتراضی ترامپ قدرت اغواگری را می‌یابد که بسیار بیشتر از آنچه باید باشد، است. اگر به این موارد، اعتصابات مختلف ماه‌های اخیر را هم اضافه کنیم که باعث تزلزل اقتصادی شد، به نظر می‌رسد همه شرایط برای ایجاد فضای عدم اطمینان عمیق در دوره پس از انتخابات و شاید حتی آینده طبقه کارگر آمریکا فراهم باشد.

 

————————————————-

۱- Cf. Rick Fantasia, « Dictature sur le prolétariat. Stratégies de répression et travail aux États-Unis », Actes de la recherche en sciences sociales, n° 138, Paris, juin 2001.

۲- Tom Perkins, « Trump urges UAW to endorse him in a speech at non-union car parts maker », The Guardian, Londres, 28 Septembre 2023.

۳- Eyal Press, « Biden is the most pro-labor president since F.D.R. Will it matter in November ? », The New Yorker, 18 avril 2024.

۴- Lainey Newman et Theda Skocpol, Rust Belt Union Blues. Why Working-Class Voters Are Turning Away from the Democratic Party, Columbia University Press, New York, 2023.

۵- Aurelia Gass et David Madland, « Communities that lost manufacturing jobs are main beneficiaries of Biden Administration’s new industrial policy », Center for American Progress, 6 mars 2024, www.americanprogress.org

۶- Jonathan Weisman, « Flush with federal money, strings attached, a Deep South factory votes to unionize », New York Times, 12 mai 2023.

۷- Cf. Rick Fantasia et Kim Voss, Des syndicats domestiques. Répression patronale et résistance syndicale aux États-Unis, Raisons d’agir, Paris, 2003.

۸- James David Vance, Hillbilly Élégie (initialement publié chez HarperCollins, en 2016 ; rééd. Evergreen, 2017), Le Livre de poche, Paris, 2018.

۹- Steven Greenhouse, «Why Harris’ VP choice is good news for workers », 6 août 2024, https://slate.com

Rick Fantasia: استاد جامعه شناسي در اسمیت کالج نورت هامپتون و يکی از نويسندگان کتاب « سنديكاهاي رام شده : سركوب كارفرمائي و مقاومت سنديكاها در ايالات متحده آمريكا » پاريس ٢٠٠٣

————————————————-

منبع: لوموند ديپلماتيک

 


 

دسته : بین المللی, جهان, سياسي, مقالات برگزيده

برچسب :

جوابي بدهيد

مقالات هیات تحریریه راهکار سوسیالیستی





























آرشیو کلیپ و ویدئو راهکار سوسیالیستی

html> Ny sida 1