ژوئن 18, 2019
راهكار سوسياليستي ايجاد و گسترش سازمان هاي توده اي (بخش دوم)
راهكار سوسياليستي در بارهي سازمانهاي تودهاي بر اصل خدشهناپذير خود مديريتي تودهها در آن سازمانها متكي خواهد بود كه جز از راه نظارت و كنترل دموكراتيك تامين نخواهد شد.
راهكار سوسياليستي ايجاد و گسترش سازمان هاي توده اي
(بخش دوم)
نوع ديگر سازمان هاي توده اي عبارتند از سازمانهايي که گروههای مختلف زحمتکشان را دربرمیگیرند. این سازمانها گرچه غيركارگري هستند بنا به موضوعیت خود ترکیبی از تودههای مردم زحمتکش که الزاما وابستگی طبقاتی ندارند، شكل ميگيرند و درعين حال دربرگيرنده كارگران نيز ميتوانند باشند.
تشكيلدهندگان آنها به دلیل نیازهای مشترک، ضرورتاً در کنار یکدیگر در یک سازمان دموکراتیک سامان می یابند. اين سازمانها بنا به خصلت خود ساختاري كاملادموكراتيك و محتواي كاملا اجتماعي دارند. در نتيجه بسته به موضوعات حتي چنانچه بخشي از عملكرد آنها اقتصادي هم باشد اما از آنجا كه پاسخ به نيازهاي اجتماعي را پي ميگيرند مضمون وساختاري اجتماعي خواهندداشت. درادامه اينبحث ميكوشيم نمونه هايي سازمان هاي تودهاي از اين دست را مورد بررسي قرار دهيم .
سازمانهاي تودهاي چنانكه اشاره شد مجموعهاي از همه افراد و زحمتكشان جامعه را در بر ميگيرند. برخي از اين سازمانها ممكن است برحسب اهميت و جايگاه اجتماعي در سطوحي از توجه عموم قرار گرفتهباشند كه دولتها در عاليترين سطح نظام بخشيدن به ايجاد و فعاليت آنها در قانونگزاري جايگاه ويژهاي براي اين دسته از سازمانهاي تودهاي قايل شوند، مانند شوراهاي شهر و روستا. در نتيجه درفرايند شكلگيري و ايجاد اين نوع سازمانهاي تودهاي بسته به ميزان دخالتگري دولتها، اين احتمال به درجه بالايي وجود دارد كه آنها به زائدههاي دولتي تبديل شوند و استقلال و تاثيرات ناشي از مستقل بودن را از دست بدهند و از نظر مردم ارگاني دولتي يا وابسته به دولت به حساب آيند. سطح وابستگي و استقلال اين سازمانها بسته بهميزان دموكراتيزاسيون و امكان تحقق مشاركتهاي اجتماعي آگاهانه و مستقلانهي مردم در برگزيني و ادامه فعاليت هاي آنها است.
سازمان هاي توده اي ممكن است يك يا چند منظوره باشند. به اين معنا كه فعاليت آنها در راستاي تحقق هدفي واحد باشد و يا هدفهاي متفاوتي را دنبال كنند. نمونه تك منظوره آن سازمان هايي با هدفهاي زيست محيطي و يا سازمان هاي حمايتي از بيماران خاص است و نمونه چند منظورهي آن چون سراي محلههايي كه در مناطق شهري و روستايي به منظور توجه به نيازمنديهاي فرهنگي، تفريحي ، ورزشي، بهداشتي و زيستي محله ايجاد ميشوند. اين نوع سازمانهاي مردم نهاد هم، چون شوراهاي شهر و روستا در موقعيت دوگانه و بيشتر وابسته به دولت قرار دارند. اما مي توانند مستقل از دولتها و آزادانه شكل گرفته و فعاليت كنند.
سازمان هاي توده ايي نيز وجود دارند كه به رغم آنكه در ارتباط كار و توليد قرار ندارند اما به دليل آنكه كليه اعضاي آنها براساس پيشينه كارگري و مزد و حقوقبگيري در وضعيت بازنشستگي و از كارافتادگي قرار دارند از سازمان هاي توده ايي محسوب ميشوند (مانند كانون هاو اتحاديه هاي كارگران بازنشسته و كانون هاي بازنشستگان ادارات دولتي ) كه ويژگي طبقاتي آنها بر خصوصيت هاي اجتماعي شان هميشه سايه مي اندازد و از همتايان شاغل خود جدايي ناپذيرند اما بيشك در فرايند مبارزات در راه كسب مطالبات خود در چهارچوب سازمان هاي توده اي قرار ميگيرند و ويژگي طبقاتي آنها حمايت هاي بالقوه وبالفعل متقابلي است كه به دليل شناخت و تجارب و يگانگي موقعيت گذشته آنان با كارگران مولد و آينه پردازي آينده نيروهاي مولد با بازنشستگان و از كار افتادگان بروز مي كند. جنبه هاي مشترك چون حضور آنها در سازمان هاي بيمهاي (سازمان تامين اجتماعي و ساير سازمانهاو صندوق هاي بازنشستگي )چسب پيوند طبقاتي اين دسته از سازمان هاي توده اي با سازمان هاي كارگري را ايجاد ميكند.
سازمان هاي تودهاي نوع ديگري كه اين ويژگي دوگانه طبقاتيِ بالقوه و توده اي را همراه دارند. اين سازمان ها ميتواند شامل جمعيت هايي باشدكه به عنوان نيروي كار ذخيره و يا بيكار و آماده كار درجامعه حضور دارند. برخي از اين جمعيت صرفا بيكار و برخي نيروهايي هستند كه در حال آمادگي براي حضور در بنگاههاي اقتصادي در شرايط تحصيل سواد و فن و مهارت قرار دارند(مانند دانشجويان) و هرچه به دوران گذار از فنآوري و دانش پژوهي به اشتغال مولد و كارآمد نزديكتر ميشوند مسووليت اجتماعي بيشتري احساس ميكنند و در نتيجه سازمانپذير و متشكل خواهندشد. از آنجاكه اين نيروها در آينه آيندهنگري خود بيشترين نزديكي را با نيروهاي مولد و شاغل احساس مي كنند ضمن مبارزه براي كسب مطالباتِ آني نيمنگاهي هم به آنچه در انتظار آنهاست، آنان را به صف مبارزه مشترك با كارگران قرار ميدهد . نمونه مشخص آن در سال هاي اخير مبارزات دانشجويي در كنار كارگران عليه كارورزي (به تعبيردانشجويان عليه بيگارورزي) بوده است. اين سازمانها مي توانند با هدايت نيروهاي آگاه و دموكرات دانشجويي و بيكار هريك به صورت مستقل تشكيل شوند. سازمانهاي تودهاي دانشجويي موجود كه پيشينهي تاريخي معتبر مبارزات را در دوره هاي مختلف دارند و اكنون هم در بيشتر مراكز عالي آموزشي (دانشگاهها و دانشكدهها) وجود دارند يكي از آموزشگاههاي سيال در زمانهاي مختلف براي سازمانيابي دانشجويان هستند . سازمان هايي كه بيكاران را متشكل مي كنند متاسفانه جزدر سال هاي اوليه پس از انقلاب ايران هيچ گاه شكل نگرفتند.
وظايف سازمانهاي تودهاي:
اساسي ترين وظايف سازمان هاي توده اي كوشش براي نيل به هدفهايي است كه اعضاي تشكيل دهنده آن سازمان در دستور كار قرار داده اند . اين هدفها هرچه باشند، موجب مي شوند تا آن سازمان در موضع مطالبه گر جدي و گذشت ناپذير در مقابل دولتها قرار گيرند. با چنين رويكردي اعضاي آن سازمان مي آموزند كه براي حل مشكلات اجتماعي و برداشتن موانع موجود جانشين دولت ها نگردند و همواره از دولت ها بخواهند كه وظايف خود را بهانجام رسانند. بعنوان مثال سازمان هاي مردمي محيط زيستي هستند كه دولت ها را واميدارند تا در پاك بودن محيط زيست وظايف خود را انجام دهد. اين دولتها هستند كه مي بايست برنامه ريزي هاي جدي را براي پالايش آب و هوا، پاكيزگي مراتع و جنگلها، رودها و درياچهها را بطور سيستماتيك اجرا كند، شهرها را به بهترين شكل ممكن براي زيست سالم شهروندان ساماندهي كنند .
با اين توضيح روشن است كه سازمانهاي تودهاي علاوه برپيگيري خواست اعضاي خود، نهادي براي نظارت و كنترل مجموعه دولت مستقر هستند وچنانچه بتوانند بنيه و شيوه هاي دموكراتيك رندگي اجتماعي را ارتقابخشند قادر خواهند شد دولت هارا در برابر مردم به پاسخگويي وادارند.
سازمانهاي تودهاي وظيفه دارند مستقل از دولت ها كنش درخور اجتماعي را داشته باشند. در صورتي كه اين سازمان ها برحسب اهميت و جايگاه اجتماعي در سطوحي از توجه عموم قرار گرفتهباشند ( مانند شوراهاي شهر و روستا و يا كانون هاي بازنشستگي ) با دخالتگري دولتها، اين احتمال به درجه بالايي وجود دارد كه آنها به زائدههاي دولتي تبديل شوند كما اينكه در حال حاضر بيشترين سازمان هايي از اين دست متاسفانه فاقد استقلال هستند . راهكار سوسياليستي در باره اين سازمانها، رهاسازي آنها از چنبره قدرت دولتي است .
بسياري ازكانون هاي بازنشستگي سالهاست كه بهدليل وجود گرايشات رفرميستي تابعي از سياستهاي دولت هستند. كانونهاي استاني و كانون عالي بازنشستگان طي دوره رياست جمهوري احمدي نژاد در زنجيرهي فساد و رانت خواري قرارگرفتند. هنوز هم بسياري از پروندههاي مسووليت كانون بازنشستگي همچنان مفتوح است. بدليل نقش كانونها در برابر سازمان هاي بيمهاي، و اينكه اين سازمان ها با سرمايههاي بين النسلي بازنشستگان و شاغلان تشكيل شده اند. سازمان هاي تودهاي معتبر ترين و موجهترين نهادهايي هستند كه بايد نظارت و كنترل بر سازمان هاي بيمهگر را بعهده گيرند. راهكار به دست گيري اهرمهاي نظارتي و كنترلي جز با طرد رفرميسم از طريق ايجاد بديل آن ممكن نيست. شيوه ايجاد سازمان هاي موازي و بي توجهي به امكانات بازنشستگان كه در اختيار كانونها قرار دارد، گرايشي انحرافي و تنها گذاشتن كارگران بازنشسته و مستمري بگيران در برابر گرايش رفرميستي تابع قدرت است. فعالاني كه به جاي صف مستقل در پي سازمان مستقل از كانون هاي موجود فاصله گرفتهاند و همهي منابع بازنشستگان را به كانون ها وامي نهند در واقع همه امكانات موجود را به رفرميسم موجود واگذار مي كنند و بديهي ترين نتيجه اين رفتار، ايجاد فاصله آنها با ساير بازنشستگان خواهد بود.
به همين ترتيب هر سازمان تودهاي با هر موضوع و هدف هاي روشني كه بر مبناي آن ايجاد شده است بايد رابطه بي واسطه اي با اعضا و ذينفع ها ي مرتبط با اهداف سازماني ايجاد كند.
راهكار سوسياليستي در بارهي سازمانهاي تودهاي بر اصل خدشهناپذير خود مديريتي تودهها در آن سازمانها متكي خواهد بود كه جز از راه نظارت و كنترل دموكراتيك تامين نخواهد شد. هدف گذاري ها براي رسيدن به چنين سازمان هايي عبارتند از: پروسه شناخت امكانات موجود _ درك ميزان و حدود زمينههاي سازمانيابي مستقل _ درك نيازمنديهاي آني در حوزه مشخص آن سازمان توده اي همراه با نگاه استراتژيك به موضوع_ برنامه ريزي براي ارتقاء سازماني تشكلهاي تودهاي موجود براساس روابط و مضامين دموكراتيك _ چگونگي برنامه ريزي براي توانمند سازي اعضاي سازمان تودهاي_ برقراري آكسيون هايي با موضوعات و مطالبات مشخص براي همه اعضاي سازمان_ مبارزه با گرايشات انحرافي و آسيب هاي ناشي از آن انحرافات از راه ايجاد ساز و كار هاي گفتگوهاي درون سازماني در مجامع عمومي و شناساندن ريشه هاي آسيب.
راهكار سوسياليستي خواهد كوشيد تا در اين زمينه هم بطور كلي و هم به طور مشخص به سازمان هاي توده اي موجود بپردازد و ضرورت ايجاد سازمان هايي در عرصه هاي گوناگون را مورد توجه قرار دهد.
——————————————————————