آوریل 24, 2021
حرکت خودرویی کشاورزان اصفهان در اعتراض به عدم تحقق حقآبههای خود، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
«ما اراده کردیم و زایندهرود را بر میگردانیم»
حرکت خودرویی کشاورزان اصفهان در اعتراض به عدم تحقق حقآبههای خود، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
«ما اراده کردیم و زایندهرود را بر میگردانیم»
نزدیک به شش ماه میشود که قطرهای آب به کشاورزان اصفهانی برای کشت داده نشده است. آنها در این شش ماه فقط با وعدههای توخالی مسئولان دولتی روبرو بودهاند. در چنین وضعیتیست که آنها تصمیم بر جاری کردن آب در بستر رودخانهی زایندهرود به عزم خود و برداشت حقآبهی کشت خود کردهاند. این اعتراضات که هفتهی گذشته در شهرهای مختلف اصفهان به صورت جداگانه برپا شده بود، از امروز صبح طبق فراخوان قبلی، با حرکت همه کشاورزان شرق و غرب استان از میدان کشوری اصفهان به سوی چادگان ادامه پیدا کرده است.
چند روزیست که دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری شاهد تجمعات و اعتراضات به محوریت انتقال آبها و نبود آب برای کشاورزی و شرب است. پرداختن به این مساله پیچیدگیهای خود را دارد.
کشاورزان اصفهانی سالهاست که خواهان تحقق حقآبههای خود هستند. از سویی دیگر مردم چهارمحالوبختیاری، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد نیز که با نابودی خاک، آب، پوشش گیاهی و کشاورزیهای خود به سبب انتقال آبهایی که از سوی دولتها انجام گرفته روبرویند، دست به تجمعات و اعتراضات بسیاری زدهاند. فرونشستهای فاجعهبار زمین، کاهش پوشش گیاهی و سطوح زیرکشت کشاورزان، ریزگردهای شدید و بسیاری از فجایع دیگر در این چهار استان و استانهای همجوار دیگر وضعیت را به بحرانی عظیم بدل ساخته است.
در شرایط کنونی صدای مخالفتها به محوریت یک چیز است، نه به انتقال آب؛ اما با تفاوتهایی. برخی خواهان برچیدن انتقال آبهای کوهرنگ سه، بهشتآباد، خرسان، سولگان و … و برخی خواهان برچیدن انتقال آبهای بن بروجن، گلاب و آب انتقالی به یزد و کرمان و برخی خواهان برچیدن کلیهی انتقال آبها هستند.
این انتقال آبها با اسم رمز تامین آب شرب اجرایی میشوند، اما در پی آن توسعه صنایع آببر از جمله فولاد، صنایع کاشی، شیمیایی و نظامی اجرایی میشود. از سوی دیگر ذیل مالکیتهای حکومتی و نظامی، این مناطق شاهد گسترش سطوح زیرکشت کشاورزی و افزایش دامداریها و دامپروریهای بزرگ هستند. ردپای نهادهایی چون #بنیاد_مستضعفین، #سپاه و ارگانهای دولتی نه تنها در این توسعهها به چشم میخورد، بلکه مانند روشنایی روز عیان است. این نهادها لحظه به لحظه توسعههای هار و افسارگسیختهی خود را گسترش میدهند و سبب ویرانی طبیعت و زندگی مردم این مناطق میشوند.
سالهاست که کشاورزان چشم امید خود را از دولتها بریدهاند و تا جایی که توانستهاند خود به مقابله با این بحران و مدیریت برداشتهای آب رفتهاند. اما در این میان آنچه که از سوی نهادهای ذیربط چوبی لای چرخ این اراده بوده است دامن زدن به تضادهای قومی و منطقهای بوده است. بسیارند از مسئولان دولتی تا رسانههای رسمی که بر این طبل جنگ قومیتی کوبیدهاند. کوبیدن بر این طبل برای ذینفعان بالادستی و مجریان سیاستهای ضد مردمی و محیط زیستی همیشه سودآور بوده است. پیش کشیدن درگیریهای قومی و منطقهای، حرکت پیشروندهی ارادهی مردمی و همسو را برای مقابله با سیاستهای بالادستی کند و ایستا میکند و امکان به دست گرفتن مدیریت آب توسط شورای میرآبها و کشاورزان را به تعویق میاندازد.
در چنین شرایطی تقویت ارادهی مردمی برای زنده کردن توامان کارون، زایندهرود و دز و برچیدن هر انتقال آبی بیشک روشنکنندهی راهیست که میتواند مانع نابودی زندگی اقتصادی و زیست-محیطی مردمان این مناطق شود؛ ارادهای که نه از سوی قوای مجریه، قضاییه و مقننه بلکه فقط و فقط از سوی کشاورزان و مردم این مناطق امکانپذیر است. این ارادهها و ایستادگیها در برابر انتقال آبها، سدسازیها و توسعههایِ سودمحورِ سرمایهدارانه احیای زندگی را برای این مردمان خواهد داشت.
متن ارسالی به #سرخط