آگوست 25, 2021
“از منطقهی آزاد تا کپرنشینهای کوتآباد” – چابهار ما، چابهار آنها
با عضویت با حق رأی چابهار در در سازمان مناطق آزاد جهان، احتمالا بار دیگر خاورمیانه محل نزاعهای جدیدی بر سر تسلط بر انرژی خواهد شد. اگر علاقهی کنونی جمهوری اسلامی به ماندن در اتحاد با چین و پاکستان را درنظر بگیریم، آنگاه باید منتظر فشارهای ایالات متحده آمریکا برای جلوگیری از تسلط کامل چین بر بازارهای آسیای مرکزی و انرژی باشیم که این امر میتواند حتی تا مرز درگیریهای نظامی هم تصور شود.
از منطقهی آزاد تا کپرنشینهای کوتآباد
چابهار ما، چابهار آنها
خبر از این قرار است که:
«عضویت منطقه آزاد چابهار بهعنوان یک عضو دائم با حق رای در سازمان مناطق آزاد جهان پذیرفته شده است.»
مناطق آزاد تجاری در ایران، پس از پایان جنگ با عراق و از سال ۱۳۶۸ ایجاد شد و با این همه، طرحهایی مشابه هم از چند دهه پیش در این مورد وجود داشت.
چابهار را به عنوان شهری میشناسند که جمعیت حاشیهنشین به حدود ۶۰ هزار نفر میرسد. بلوکنشینی، کپرنشینی و حتی سرپناه با گذاشتن چند تایرِ ماشین رویهم تصویر سکونتگاهههای میرآباد و کوتآباد و عثمانآباد است.
از سال ۱۳۸۰ که دریاچهی هامون خشک شد، هزاران نفر از این شهرستان مهاجرت کرده یا به بیماریهای سخت مبتلا شدند. حالا کار اصلی راهداری، ماسهروبی از جادههاست و منطقهی آزاد همچنان در حال دستاندازی به آب چابهار.
مرداد ۱۳۹۶ بود که اکبر ترکان دبیر پیشین شورای عالی مناطق آزاد در یک برنامه تلویزیونی «خشک کردن حدود ۱۰ هزار هکتار از دریا» را از دستاوردهای توسعه این منطقه عنوان کرده بود!
آنان برای تکمیل پروژهشان از آتش زدن کپرها و تخریب زاغههای حاشیهنشینان هم ابایی نداشتند تا همه چیز در خدمت سیمای زیبای مناطق آزاد باشد.
سال گذشته بود که خبرهای متعددی از آتشسوزی در کپرنشینها منتشر شد.
اهالی «جنگلوک»، «مرادآباد»، «کُمب»، «هوتآباد» و … بیشترشان کارگر روزمزد و دستفروشاند و گرانی خانه و نبود کار و درآمد ثابت باعث شده کپرنشین شوند. کپرنشینهایی درست پشت شرکتهای نفت و مناطق آزاد.
بیشناسنامههایی که شهرشان حالا جهانی شده و احتمالا آنان بدبختتر از قبل خواهند شد.
چابهار نمونهی بارزی است از افسانهی «نَشت به پایین سرمایهگذاریهای صنعتی در مناطق فرودست». افسانهای که میگوید فراهم شدن شرایط مساعد برای سرمایهگذاری وضع مردم را خوب میکند!
پشتپردههای رقابتهای امپریالیستی جهانیشدن چابهار
این همه بدبختی اما فارغ از ستم قومیتی که ناشی از نگاه امنیتی به بلوچهاست، پا در رقابت امپریالیستی جدی میان چین و هند و آمریکا دارد.
چابهار واقع در سرزمین ساحلی مکران است که در جنوب شرقی ایران و جنوب غربی پاکستان و در امتداد سواحل دریای عمان قرار گرفته است. اهمیت سواحل مکران در سطح بینالملل از آن جهت است که این منطقه کم و بیش از تنشهای خاورمیانه در امان است و بر مهمترین مسیرهای انتقال انرژی تسلط دارد. اتصال خلیج عمان و بندر چابهار در ساحل شرقی مکران به کریدور بینالمللی شمال- جنوب، نقش ویژهای در مبادله کالا به شرق و کشورهای آسیای مرکزی دارد.
نیاز فزاینده چین به منابع انرژی باعث شده است تا این کشور به منظور تأمین امنیت انرژی و نیازهای خود، به دنبال مسیرهای ترانزیتی مطمئن باشد. چین برای وارد کردن روزانهی میلیونها بشکه نفتخام از مسیر خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان، اقیانوس هند، تنگه مالاکا و در نهایت سواحل جنوبشرقی چین، هزینهی سنگین دلاری حملونقل پرداخت میکند. هزینههای بالای حملونقل و نگرانی چینیها از احتمال محاصره دریای چین توسط کشورهای رقیب، مانند ژاپن و هند در اتحاد با آمریکا، باعث شده تا چین دنبال راهحلی برای گریز از این وضعیت باشد. با احتساب این موارد بندر گوادر پاکستان است، بهترین گزینهی برای دور زدن محدودیت مذکور است. بندر گوادر در جنوبیترین بخش ایالت بلوچستان پاکستان واقع شده که در نزدیکی مرزهای ایران قرار دارد. فاصله این بندر با شهر چابهار ایران ۷۰ کیلومتر است. تسهیل انتقال انرژی از خط لوله نفت و گاز بندر گوادر به استان سینکیانگ چین محوریترین دعوای امپریالیستی بر سر انرژی به میانجی چابهار است.
با عضویت با حق رأی چابهار در در سازمان مناطق آزاد جهان، احتمالا بار دیگر خاورمیانه محل نزاعهای جدیدی بر سر تسلط بر انرژی خواهد شد. اگر علاقهی کنونی جمهوری اسلامی به ماندن در اتحاد با چین و پاکستان را درنظر بگیریم، آنگاه باید منتظر فشارهای ایالات متحده آمریکا برای جلوگیری از تسلط کامل چین بر بازارهای آسیای مرکزی و انرژی باشیم که این امر میتواند حتی تا مرز درگیریهای نظامی هم تصور شود.
نکتهی حائز اهمیت سیاسی در این میان این است که بازندهی این رقابتها اکثریت جمعیت چابهار است که متأثر از همین سیاستهای آزادسازی اقتصادی، زندگیهایشان در بند شده است.
چین و آمریکا هر دو امپریالیستهایی هستند که کشورهایی مثل ما زمین رقابتهای آنان برای تسلط بر انرژی و خاورمیانه است. آنان بر سر اشغال بازارهای ما، دوشیدن ما و نابودی محیط زیست ما با یکدیگر به رقابت میپردازند و چقدر کثیف خائنانه خواهد بود که گروهی متمایل شدن به سمت چین را مصداق مقاومت دربرابر امپریالیسم بدانند و گروهی دیگر متمایل شدن به سمت آمریکا را مصداق آزادی و رهایی.
معیار قضاوت، وضعیت ساکنان میرآباد و کوتآباد و عثمانآباد هستند که همچون همگنان اهوازیشان به کوچ اجباری و کپرنشینی و تایرنشینی وادار شدهاند.