ما گروهی از سوسیالیست‌های ایران، باورمند به دگرگونی‌های بنیادین اجتماعی_اقتصادی برآنیم با ارایه بدیل سوسیالیستی برخاسته از گویه‌ی جمعی پویا، خلاق و بهم پیوسته و با درس آموزی از تجارب انقلابی تاریخ بشری در جهان و تاریخ معاصر جامعه ایرانی، راه حل های اساسی را از دل واقعیت‌ها، تعارضات و تضادهای طبقاتی موجود، کشف، ارائه و به کار بندیم.



زینب جلالیان: آغاز چهاردهمین سال حبس، شکنجه و تبعید

زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد وارد چهاردهمین سال حبس خود شده و در طول این مدت از حق مرخصی محروم بوده است. جلالیان را علی‌رغم بیماری‌های مختلف از حق درمان نیز محروم کرده‌اند. او تنها زندانی سیاسی زن دارای حکم حبس ابد در ایران است.

 


 

 

زینب جلالیان: آغاز چهاردهمین سال حبس، شکنجه و تبعید

فرزاد صیفی‌کاران

رادیو زمانه:
زینب جلالیان تنها زندانی سیاسی زن دارای حکم حبس ابد در ایران است. زینب جلالیان در حالی وارد چهاردهمین سال حبس خود شد که همچنان محروم از مرخصی و رسیدگی‌های پزشکی است و چشم‌اندازی برای آزادی او وجود ندارد.

این زندانی سیاسی در حال حاضر در زندان یزد حکم حبس ابد خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم سپری می‌کند تا همچنان تنها زنی باشد که طولانی‌ترین مدت حبس بدون مرخصی را تحمل کرده است. زینب جلالیان اما با چشم‌هایش که این روزها سویی برای آنها نمانده، همچنان سرود مقاومت و فریاد زندگی‌ در برابر سرکوب است.

هرانا در گزارشی به مناسبت چهاردهمین سال زندان زینب جلالیان اطلاع داده که با وجود مشکلات پزشکی همچون ناخونک چشم، ناراحتی کلیه و بیماری زمینه‌ای آسم، این زندانی سیاسی کُرد از رسیدگی مناسب پزشکی محروم است.

یک منبع آگاه درباره آخرین وضعیت زینب جلالیان به هرانا گفته است:
«علاوه بر مشکلات گذشته بر روی زبانش نیز جوش‌هایی مشاهده شده که می‌تواند نشان از مشکل کبدی باشد. همچنین مشکلاتی در زمینه قاعدگی خود هم دارد. گاهی برای رسیدگی به این بیماری‌ها به خارج از زندان هم اعزام می‌شود، اما بدون درمان اساسی و رسیدگی پزشکی مناسب به زندان بازگردانده می‌شود.»

زینب جلالیان در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ در حالی که دوران محکومیت خود را در محل زندگی‌اش، شهر خوی سپری می‌کرد، به دلایل نامعلوم از زندان خارج شد و پس از چند روز سرگردانی در جاده‌ها با چشم‌بند و دست‌بند، نهایتا به زندان زنان قرچک ورامین منتقل شد. پس از گذشت دو ماه در حالی که به بیماری کووید-۱۹ مبتلا شده بود و با خواست انتقال مجدد به زندان خوی یا زندان اوین و حق برخوردای از خدمات درمانی دست به اعتصاب غذا زد و مسئولان زندان در تاریخ پنجم تیر ۹۹ او را به زندان کرمان منتقل کردند.

جلالیان بعد از تحمل سه ماه انفرادی در زندان کرمان، به زندان کرمانشاه منتقل شد و در نهایت برای چهارمین بار تنها طی شش ماه، به صورت ناگهانی در تاریخ ۲۰ آبان ۹۹ و در حالی که مسئولان زندان به او وعده انتقال به زندان ارومیه را داده بودند، به زندان یزد تبعید شد.

در طول این مدت علاوه بر آزارهای روحی و جسمی شخص زینب جلالیان و عدم امکان ملاقات با خانواده به دلیل دوری مسافت، خانواده او نیز توسط نهادهای امنیتی بارها تحت فشار قرار گرفته‌اند. بعد از انتقال ناگهانی زینب جلالیان به زندان یزد، پدر سالخورده او به علت اطلاع‌رسانی در مورد شرایط دخترش و مصاحبه با رسانه‌ها به مدت ۲۴ ساعت در ماکو بازداشت شد.

سازمان عفو بین‌الملل در تاریخ دوم فوریه ۲۰۲۱ / ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ در نامه‌ای به ابراهیم رئیسی، رئیس وقت قوه قضاییه (رئیس جمهور فعلی) ضمن درخواست آزادی فوری زینب جلالیان، اعلام کرد وزارت اطلاعات از رسیدگی پزشکی به این زندانی سیاسی ممانعت به عمل می‌آورد تا او را به اعتراف تلویزیونی وادار کند.

زینب جلالیان ۳۹ سال دارد. او زمانی که ۲۵ سال داشت، در روز ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ در جاده کرمانشاه به سمت سنندج توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از ماه‌ها نگهداری در سلول انفرادی اداره اطلاعات این شهر و تحمل شکنجه‌های شدید جسمی و روحی، توسط دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «محاربه» از طریق عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) به اعدام محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر توسط قاضی علی‌‌محمد روشنی، رئیس شعبه چهار دادگاه تجدیدنظر کرمانشاه عینا تأیید شد، اما در نهایت حکم اعدام او به حبس ابد تغییر پیدا کرد.

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر که اکنون بیش از دوماه است که در سلول انفرادی زندان اوین نگهداری می‌شود، زمانی با زینب جلالیان هم‌سلولی بوده و آثار شکنجه جسمی را بر بدن او مشاهده کرده است. به گفته نرگس محمدی، زینب جلالیان شرایط بسیاری سختی را پشت سر گذاشته اما حاضر نشده اتهام انجام عملی را بپذیرد که مرتکب نشده. نرگس محمدی پیش‌تر در گفت‌وگویی به زمانه گفته بود:

«زینب حاضر به اقرار کذب و ‌مورد نظر بازجو نبود. من بر اساس صحبتی که از نزدیک با او داشتم، معتقدم قصد داشتند زینب را در پروژه‌های اعدام بعد از وقایع سال ۸۸ قرار دهند. ما متأسفانه همان موقع شاهد بودیم شیرین علم‌هولی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان و تعدادی دیگری اعدام شدند. حتی من یادم است پای خانواده‌اش را به میان کشیدند تا او را به اعتراف کذب علیه خودش وادارند. زینب مقاومت کرد و این اعتراف‌های دروغ را علیه خودش نکرد، حتی در شرایطی که به او وعده آزادی ‌دادند.»

نرگس محمدی همچنین درباره تحت فشار قرار دادن این زندانی سیاسی به زمانه گفته بود:
«من سال ۱۳۸۹ زمانی که در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ نگهداری می‌شدم، چند شب با زینب جلالیان هم‌سلولی بودم. دختر بسیار مقاوم و محکمی است. زینب مدت زمان طولانی در سلول‌های انفرادی در کردستان نگهداری شده بود. برای من تعریف کرد چه شرایط سخت و هولناکی را پشت سر گذاشته؛ در سلولی که حتی از نور کافی و طبیعی برخوردار نبوده و او تشخیص روز و شب را از دست داده. زینب در حالی که شکنجه جسمی شده در شرایط سخت سلول هم تحت شکنجه روانی قرار گرفته. چند ماه در کردستان بوده و بعد از آن به بند عمومی منتقل شده.»

زینب جلالیان در طول مدت زندان و در اثر شکنجه‌ها در زمان بازجویی، به بیماری ناخنک چشم مبتلا شده و ممکن است در صورت عدم رسیدگی پزشکی مناسب هر لحظه بینایی‌اش را از دست بدهد. شلاق زدن بر بدن و کابل زدن به کف پا، بازجویی با چشم‌بند، دست‌بند و پابند، کوبیدن سرش به جسم سخت و تهدید به تجاوز، از جمله شکنجه‌هایی‌ است که زینب جلالیان در سال‌های گذشته در معرض آنها بوده.

آخرین خبر از زینب جلالیان به اردیبهشت ماه سال جاری بازمی‌گردد و از آن زمان تاکنون بیش از هشت ماه است که از شرایط او در زندان یزد اطلاع دقیقی در دسترس نیست.

در میان زندانیان سیاسی زن در ایران، زینب جلالیان به چهره‌ مقاومت، صدای رسای آزادی‌خواهی زنان و مبارزه در مقابل سرکوب تبدیل شده است. شرایط و قوانین در ایران بر پایه تبعیض علیه زنان استوار است و در این میان زنان آزادی‌خواهی چون زینب جلالیان که حاضر نیستند زیر بار این ستم سیستماتیک بروند، مورد ظلم و ستم مضاعف حاکمیت قرار می‌گیرند.

 


 

دسته : سياسي

برچسب :

مقالات هیات تحریریه راهکار سوسیالیستی





























آرشیو کلیپ و ویدئو راهکار سوسیالیستی

html> Ny sida 1