امروز به مدد انتشار انواع و اقسام کتابهای مارکسیستی و نیز وجود سایتهای مختلفی که به ترجمه و تألیف آثاری در حوزهی مارکسیسم میپردازند، به نظر میرسد که وضع نظریه چندان بد نیست. با اینهمه دیده میشود که در ارتباط با سه موضوع «وضعیت مبارزات طبقهی کارگر ایران»، «چگونگی سازماندهی طبقاتی و کمونیستی» و «تدارک انقلاب سوسیالیستی» به نقد و بررسیهای بیشتر و بهروزتری نیازمندیم. در واقع سه مسئلهی «طبقه»، «حزب» و «انقلاب» به نوعی موضوعاتی بود که مارکس میپنداشت دستآوردهای تحلیلیاش است و آن را در نامهی معروفش (۵ مارس ۱۸۵۲) به ژوزف ویدمایر نوشته بود
ادامه مطلب را بخوانيد »
بیش از هفت سال است انبوه بازنشستگان درمانده از تامین معیشت مناسب و هزینه های سنگین پزشکی، نا امید از تشکل های رسمی، خسته و مایوس از پیگیری در کانال های اداری و مراجعه به مقامات مسئول و محروم از داشتن تشکل های مستقل و با تن هایی خسته و بیمار برای تحقق مطالبات برزمین مانده قانونی خود فغان و دادخواهی به خیابان می اورند. هزاران بار توهین و تحقیر شنیده و فشار و گاز اشک آور و فلفل به جان خریده اند. تهدید به دادگاه و محکوم زندانی شده اند. رسانه های رسمی و غیر رسمی هزاران بار این مطالبات و حرکات اعتراضی را بازتاب داده و به گوش های کم شنوای مسئولان رسانده اند. پرسش بسیار مهم اینجاست چرا هیچ مقام مسئولی پاسخگو نیست و درد را درمان و مشکل را حل نمی کند؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
پروپاگاندا در مورد «تهدید حماس» که اکنون در حال انجام است یک هدف روشن را دنبال میکند: تفرقهافکنی و بیاعتبار کردن مبارزات مردم فلسطین. نتانیاهو و اسراییل مدتهاست که با حماس بهعنوان یک دارایی رفتار میکنند، نه تهدید. در مواقع حساس، آنها به جای تضعیف، نفوذ آن را تقویت کردهاند. این رابطه طی سالها مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است، اما هدف اسراییل یکی بوده است: استفاده از حماس بهعنوان دژکوبی علیه عناصر دموکراتیک، سکولار، سوسیالیست و کمونیست مبارزات آزادی فلسطین
ادامه مطلب را بخوانيد »
موضوع جالب توجه در باره پلتفرم ضدامپریالیست جهانی آن است که با این فرض که روسیه سرمایهداری است اما کشور امپریالیستی نیست و اینکه سوسیالیسم در چین ساخته میشود، برای این هدفها، به جنبش جهانی کمونیستی، به سازمانهای کمونیستی و کارگری متوسل میشوند تا برای مقابله با محورتحت هدایت امریکا راهبرد مشترکی اتخاذ کنند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بحران آزادیِ آکادمیک که امروز با آن روبهرو هستیم، به اندازهی دوران مککارتی به بعد در ایالات متحد آمریکا، حاد است. اتهام یهودستیزی که به طرزی ابزاری بهمنظورِ خفهکردن صداها به کار میرود بایست بهشدت هشداردهنده باشد؛ هشداردهنده به هر کسی که برای آزادی بیان در عرصهی عمومی ارزش قائل است و نیز برای آنان که به آزادی آکادمیک در عرصههای دانشگاهی اهمیت میدهند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه برای سانسور سیستماتیک نظام سرمایه داری مهم است ایجاد فضایی برای مطیع بودگی و مطیع سازی است تا بر اثر آن نیروی کار قدرت اعتراض پیدا نکند. چرا که قدرت اعتراض با دانایی کلید میخورد. پس بزرگترین ماموریت برای دستگاه سانسور به عنوان یک ساز و برگ مکمل برای بازتولید نیروی کار و مناسبات و روابط اجتماعی و سیاسی، کنترل و محدودیت دانایی در حد نیاز سرمایهداری است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
برای حرف زدن در مورد فلسطین باید با خود فلسطین مواجه شد: نه صرفن فلسطین آرمانی و نه فقط فلسطین تاریخی، بلکه فلسطین موجود و واقعی در پرتو آرمان و تاریخ مبارزات رهاییبخش آن. همان موجودیت و واقعیتی که بخش عمدهای از چپ ایرانی را دچار بحرانی کرده است که حاضر نیست با آن مواجه شود بلکه تلاش میکند آن را نادیده بگیرد و به همین دلیل اغلب موضعگیریهای این چپ سلبی، رویایی و در بسیاری مواقع غیرسیاسی است به این مفهوم که به «سیاست» نمیپردازد بلکه مشابه با بیانیههای عفو بینالملل به «محکوم میکنیم» و «کشتار نکنید» و خواست فوری آتشبس ختم میشود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
گفتیم که اگر کارگران خواهان رهائی از بندهای ستم و استثمار جامعۀ کنونی هستند لازم است با خواست های طبقاتی خود وارد میدان مبارزه شوند. مبارزۀ اصیل و مستقل کارگری باید بر اساس تشکل های اصیل طبقاتی خود کارگران سازمان داده شود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
خانم نرگس محمدی! اگر آب از چشمه زلال حقوق انسان جوشیده بود نیازی به اینگونه پیامها نبود. آخر چرا چشمه نرگس محمدی که همیشه در اعتراض به ظلم می جوشید، اینبار خاموش است و حتی حبابی از آن خارج نشده است؟ چرا این چشمه در رابطه با ظلمی که بر زنان و مردان و کودکانی که با آتش مخربترین بمبها و موشکها می سوزند و تکه تکه می شوند از جوشش افتاده است؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
گویا بسیاری نمی خواهند به اصل مسئله، به منشأ این ستم، به این که چه کسی بنیاد این فاجعه را گذارده است توجه کنند، تزویر و فریبکاری بزرگ این است که یورش اخیر حماس و حوادث این چند روزه را از زمینه و متن تاریخی و طبیعی آن، از تاریخچهٔ مسئلهٔ فلسطین و از مسیری که منجر به حوادث اخیر شده است جدا می کنند؛ مسئلهٔ فلسطین و تاریخ فاجعه بار آن را در پشت یورش اخیر حماس پنهان و استتار، و از آنچه در این چند روزه رخ داده است برای تصفیه حساب های معوقهٔ سیاسی خود استفاده می کنند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
همین گروههای اسلامی که با حمایت آمریکا و اسرائیل برای مقابله با سازمان آزادیبخش فلسطین، ناسیونالیسم عربی و سکولاریسم در خاورمیانه شکل گرفتند پس از پیروزی «انقلاب اسلامی» در ایران به سان «شمشیر دو دم که میتواند با غرب بستیزد» عمل کردند. همانند کاری که در افغانستان صورت گرفت؛ تقویت گروههای بنیادگرای اسلامی برای مقابله با دولت چپگرای مورد حمایت شوروی و پس از آن دههها جنگ و بیثباتی سیاسی.
MOHAMMED SABER-EPA-SHUTTERSTOCK
ادامه مطلب را بخوانيد »
بدیهی است که اعتبار این نوبل صلح و اعتبار نرگس محمدی تاثیرات متقابل دارند؛ نوبل صلح از اینکه کفه ترازوی صلح دوستان واقعی اش سنگینی بیشتری یابد از اعتبار نرگس محمدی به خود ببالد و نرگس محمدی هم با پایبندی به اصول آرمانی حقوق بشری بدور از آنچه امروز “صنعت حقوق بشر” شناخته شده است! اعتبارش را حفظ کند، آنچه که امروز معرف آنست.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در جامعهی سیاستزدهی ایران همهچیز بهسرعت «سیاسی» میشود. گرچه ما کسانی را که بر این مبانی تصمیم شخصی میگیرند ملامت میکنیم ولی میدانیم و بهتجربه دریافتهایم که بهجز کسانی که «ضداجتماعی» هستند و یا منافع شخصی دارند، سایرین را میتوان مجاب کرد که نه صرفاً بهخاطر افغانها بلکه بخاطر نجات انسانیت خود به مسائل به نوع دیگری بنگرند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در مجله مهرنامه، مطلبی زیر عنوان «استالینیست مهربان یا چه گوارای داستان نویس، به قلم شخصی به نام مهدی یزدانی خرم درباره زنده یاد صمد بهرنگی منتشر شده است. «مجله نویسان» مهرنامه از آن قماش قلم بدستانی هستند که گمان می کنند، «هر چه دورتر تف بیندازند، بزرگ تر شده اند»، تصور می کنند هر چه بیشتر گنده گوئی کنند، خود نیز بزرگ تر می شوند: استالین، چه گوارا، چریک های فدایی خلق و سر آخر تخطئه بهرنگی با تحریفات ناشیانه و اطلاعات و اظهارنظرهای سطحی و آبکی. نوشته مدعی آنقدر بی سر و ته و مطالب او آنقدر فاقد چهارچوب و نظم و ارتباط درونی است که نقد منطقی آن غیر ممکن است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
یک ویدئو کوتاه از جلسه دفاع لیلا حسینزاده بهانهای شده است برای حمله سازمانیافته به او و جریان چپ دانشجویی. حملهکنندگان نیروهایی به ظاهر متضاد اما همراستا هستند: راستهای برانداز، راستهای درون نظام و دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بیش از دو هفته قبل، حدود 30 نفر از اهالی روستای آقدره وسطی در تکاب، در جریان تجمعی که با مداخله نیروی انتظامی همراه شد، بازداشت و به زندان ارومیه انتقال داده شدند. این اتفاق در پی حضور دو نفر از اهالی جویای کار در مقابل معدن سنگ تراورتن رخ داد. در روزهای اخیر خبر رسیده که حکم دادگاه برای متهمان صادر شده و برخی از آنان با اتهاماتی چون «اخلال در نظم عمومی»، «اقدام علیه امنیت داخلی کشور» و حتی «آدمربایی» مواجه شدهاند و برای آزادی 26 نفر از آنها تا 600 میلیون تومان وثیقه تعیین شده است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
از نگاه جامعه شناختی در جامعه جنبش ها یکسان نیستند. همیشه جنبش ها متفاوت و با ویژگی خود هستند هر چند ممکن است آنها همزمان باشند. افزون بر آن هیچ جنبش کلانی یکدست نیست و دارای اجزایی است که از یک منطق پیروی نمی کنند. بنابراین شاخص های اصلی و اهداف آنها را باید تشخیص داد تا محتوا و ماهیت آنها روشن گردد. در سال ۱۴۰۱ در ایران جنبش های گوناگونی بوقوع پیوست. انقلاب زن زندگی آزادی یک انقلاب سیاسی ملی، دمکراتیک، لائیک و زنانه است. همزمان با این انقلاب، ما در ایران شاهد جنبش های گوناگون کارگری، بازنشستگان، معلمان، مال باختگان و غیره بودیم. جنبش کارگری در چارچوب خواستهای صنفی و اقتصادی و در میدان مطالبات سندیکایی و در اعتراض علیه سرکوب کارگری باقی ماند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
تجربه نشون داده اگه تشکُلهای مدنی و صنفی بتونن از تفاوتها و اختلافات اولیهشون عبور کنن و گفتگوی سازنده داشته باشن، میتونن در کنار هم به دستاوردهای چشمگیری برسن.
ادامه مطلب را بخوانيد »
لنین با ظرافت بسیار نشان میدهد که امپریالیسم نظام جهانی پویایی است که دائم در حرکت است و کشورهای جهان، بهصورتهای گوناگون و متعدد، در این نظام شرکت میکنند. الزامهای سرمایهٔ انحصاری همهٔ کشورهای سرمایهداری را ملزم میکند که در رقابت برای دستیابی به منابع، بازارها، و نیروی کار برای کسب برتری بکوشند. در این مبارزه، عدهای به بزرگترین قدرتها تبدیل میشوند و از راه اعمال قدرت، بر دیگران تسلط پیدا میکنند. قدرتهای کوچکتر به قدرتمندترینها میبازند و با وجود این، ممکن است بکوشند در برابر قدرتهای کوچکتر از خودشان عرض اندام کنند یا قدرت خود را بر آنها اعمال کنند. این نظام طوری است که همهٔ اقتصادها را در روابط سلطه و وابستگی درگیر میکند. رقابت باعث تجاوزگری و جنگ میشود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، موضوع «پوشش» اجباری در ایران را بیش از همیشه مسئلهدار کرده است. یک روز پس از مرگ مهسا (ژینا) امینی در 26 شهریور، زنانِ عزادارِ گورستانِ آیچیِ سقز، ایستاده بر مزار ژینا، با درآوردن روسریها و چرخاندن آن بالای سرشان، فصل جدیدی را در مبارزه با «حجاب» اجباری رقم زدند. این مبارزه بهسرعت، و با اوج گرفتن دامنهی اعتراضات، نهتنها بهپهنای ایران گسترده شد و جنبش «زن، زندگی، آزادی» را رقم زد، بلکه تبدیل به یکی از ستونهای اصلیِ حیاتِ این جنبش شد. اگرچه اعتراضاتِ فعال و گسترده در خیابان رفتهرفته فروکش کرده، اما آنچه که هنوز ادامه دارد، همین مبارزه و مقاومت هرروزهی زنان ایرانی علیه «حجاب» و «پوشش» اجباری است. سؤال اصلی این پژوهش نیز حول شناخت این مبارزات و مقاومتها شکل گرفته است
ادامه مطلب را بخوانيد »
جهان به راست چرخیده است و چپ نیز در یکی دیگر از بحرانهایش بهسر میبرد. و این برای هر انسان پیشرو هم پرسشهای متعددی را مطرح میکند و هم کوششهایی برای ارائهی پاسخ مناسب به آنها. همهی ما در جستوجو بودهایم. زنجیرهای از مسائل و معضلات در ارتباط با چپ جهانی وجود دارد که گریبان ما را نیز میگیرد؛ در عین حال و علاوه بر آنها مشکلاتی هم هست که ویژهی خود ماست.
Wanderer Above the Sea of Fog 1817 – Caspar David Friedrich
ادامه مطلب را بخوانيد »
طبقه حاکم چه میکند وقتی که حکومت میکند، و چه میکند اگر بخواهد همچنان حکومت کند؟
هرگاه دربارهی آیندهی جمهوری اسلامی بحث میشود، معمولاً توجه متمرکز است بر اینکه پس از مرگ خامنهای بهعنوان رهبر نظام، چه خواهد شد. در این رابطه معمولاً طرفهای بحث درگیر این پرسش میشوند که نظام مشکل جانشینی او را چگونه حل خواهد کرد، زعمای حوزه چه سهمی خواهند خواست یا خواهند داشت، سپاه چه نقشی خواهد یافت و در آخر سر مردم چه واکنشی نشان خواهند داد به تغییری که صورت میگیرد.[1] در تحلیلها جای “طبقه حاکم” خالی است، حتّا معمولاً در تحلیلهای گروهها و نویسندگان مارکسیست. به نظر میرسد گرایش به این گمان غالب باشد که در رژیم آخوندی درواقع یک باند از تبهکاران حکومت میکند و اکنون باید دید پدرخواندهی گروه مافیایی که بمیرد، “خانواده” چه خاکی بر سر خود خواهد ریخت. این شیوهی نگاه تنها گواه تنفر از رژیم است. اما تنفر را نباید راهنمای تحلیل کرد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
برنامه هفتم توسعه و همهبرنامه های تاکنونی برای تامین مقاصد سرمایه دارانه در ایران دچار فاحشترین رویکرد غیر قانونی است. این برنامه ها تا کنون دستاوردهای توسعه و پیشرفت قابل توجهی نداشته اند اما بلا استثنا حقوق کار را به اشکال مختلف نقض کرده اند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در روایتی که در این متن با تکیه بر چیدمانی از این «انقلاب»ها عرضه میشود، تلاش میگردد تا درهمتنیدگی این غایت، استراتژی اجراییِ پیوسته به آن و تولید و استمرارِ نهادهای انقلابیِ ملازم با آن نشان داده شود و به این معنا روایتی از شیوهی حکمرانی نظم مستقر رؤیتپذیر گردد. بنابر ادعای این متن نه غایتی بهنامِ انقلاب فرهنگی، که تمام نمیشود، نه اهمیتِ استراتژی پاکسازیِ مدام، نه بحث دربارهی جایگاهِ «قانونی» شورای عالی انقلاب فرهنگی، بهعنوان یک نهاد انقلابی، و نه سخن از شیوهی تولید و استمرارِ نهادهای انقلابی که درون و بیرون نهادهای دولتی ضامنِ تحقق مداوم انقلاباند، هیچیک بدون درنظر گرفتن درهمتنیدگیشان با یکدیگر و دادوستد مداومشان بهتمامی فهمپذیر نیستند. ما تا برکشیدن شورای عالی انقلاب فرهنگی در مقام یک نهادِ قانونگذار پیش میرویم و به زعمِ متن حاضر در آن دقیقهی تاریخی بههمپیوستگیِ انقلابهای مداوم برای تحقق مدامِ استراتژی پاکسازی، تکمیل میشود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
زمان نگارش این مقدمه به پیش از وقایع خرداد ۱۳۶۰ مربوط میشود. در آن مقطع، دونایفسکایا کماکان براین باور بود که علیرغم ظهور ضدانقلاب از درون انقلاب، هنوز انقلاب جانی در بدن دارد و نباید پیشاپیش آن را پایانیافته تلقی کرد، بلکه هم در عرصهی عملی و هم نظری، باید راهی برای تداوم انقلاب یافت. او بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰، مطالب متعددی دربارهی انقلاب و ضدانقلاب در ایران نوشت که در همان زمان زیر عنوان «نامههای فلسفی-سیاسی رایا دونایفسکایا» ترجمه و منتشر شد. بازخوانی این «مدخل ویژه» نشانگر آن است که بهرغم گذشت زمان و شرایط تغییریافتهی ایران و جهان، اصول نظری آن کماکان برای امروز حائز اهمیت است. ازاینرو، برآن شدم تا ترجمهی آن را بهروز کرده، در اختیار علاقهمندان قراردهم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه در ادامه میخوانید «بیانیهی جریان «کمونیستهای انترناسیونالیست روسیه» است که در کشاکش رویاروییهای روز شنبه با عنوانی برگرفته از سرود انترناسیونال «نه خدا، نه شاه، نه قهرمان» صادر شد. گفتنی است این جریان از سال 2019 با وحدت تشکیلاتی سازمانهای «اقدام مارکسیستی» و «سرخهای نو» شکل گرفت و در سالهای اخیر در جنبشهای اعتراضی و نیز در اعتراضات ضدجنگ 2022 در مسکو و سنپترزبورگ فعال بود. ترجمهی این بیانیه با هدف آگاهی از «دیدگاهی از درون چپ روسیه» به تحولات جاری در این کشور منتشر میشود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
اخیراً صدا و سیما بهعنوان بخش مهمی از سازوبرگ پروپاگاندای ایدئولوژیک حاکم، به برگزاری مناظرهی پرسروصدایی بین یک نولیبرال ضدچپ و شبه «الهیاتی» با یک چهرهی رسانهای رسوا مبادرت کرد. مضمون اصلی این بهاصطلاح مناظره از جانب موسی غنینژاد در مقام «لیبرال» بهچالشکشیدن گفتمان چپ بود و علی علیزاده هم در مقابل در این نمایش نقش بهاصطلاح برند (قلابی) چپ را برعهده داشت.
ادامه مطلب را بخوانيد »
به جرئت میتوان گفت دانشگاه حالا کانون اصلی مبارزهای روزمره است میان حکومتی که خیال میکند به مدد سر خم کردن در خارج و سرکوب و اعدام در داخل از انقلاب «زن، زندگی، آزادی» جان سالم به در برده و مردمی که قصد کردهاند بازگشت و توسعهی اندامهای سلطهی حکومت را نپذیرند. حکومت و مسئولان دانشگاه میکوشند با انواع و اقسام سازوکارهای سرکوبگرانه، از صدور احکام انضباطی سنگین تا تحمیل شدیدتر سیاستهای حجاب اجباری و تفکیک جنسیتی، دانشجویان را «تنبیه» کنند. در مقابل، مقاومت دانشجویان ادامه دارد؛ مقاومتی که با ایستادگی دانشجویان دانشگاه هنر در برابر ممنوعالورودی دانشجویان زن و تحمیل پوشش مقنعه و حمایت دانشجویان دانشگاههای دیگر از آنان، نشان داده است که هنوز قوت بالایی دارد. در ماههای اخیر در دانشگاه هنر چه گذشته است؟
ادامه مطلب را بخوانيد »