پیش از آغاز قیام ژینا و خیزش تودهای علیه جمهوری اسلامی، تجارب اندوخته شدهی سیاسی معترضین، بهویژه پس از آبان ۹۸، این مساله را به خوبی روشن ساخته بود که وجودِ کمیتههای انقلابی و تشکیل گروههای مقاومت مردمی ضرورتی غیرقابل انکار در جهت استمرار مبارزه علیه حکومت است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
هنر و ادبیات مبارز هرگز در برابر تهاجمات پاسداران نظم مسلط سر خم نخواهد کرد، هنر و ادبیات مبارز کنشی است بر اساس اندیشه آزادیبخش که در حوزه فرهنگ مسلط و کارگزاران و مدافعان آن قابل تعریف نیست چراکه مبارزه و کنشگری در ذات هنر مقاومت است، برخلاف هنر مسلط که سکوت و سازش پذیری در ذات اش عرض اندام می کند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بیان نظر قطعی نسبت به رخداد در هنگامهی شدنش، چون جنبشی که از شهریورماه 1401 در ایران آغاز شده است، کاری بس شتابزده و نابخردانه است. به قول هگل، جغد مینِروا، این نماد الههی خرد و حکمت نزد رومیان، با غروب آفتاب است که بالهای خود را برای پرواز میگستراند. معنای تمثیل این است که فلسفه تنها در تاریکیِ شبانگاه یعنی پس از وقوع رخداد است که میتواند دست به بررسی، نقد و بازبینیِ آن زند. اکنون اما، با گذشت بیش از صد روز از آغاز خیزش معروف به زن زتدگی آزادی در ایران، زمان آن فرارسیده است که بتوانیم، با پذیرفتن همهی مخاطرات ناشی از مشروط بودنِ هر گونه داوری، نکاتی را در بارهی این مهمترین خیزش بزرگ اجتماعیِ ایران در چهل سال گذشته در میان گذاریم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
احزاب و شخصیتهای مهم سیاسی میتوانند بی توجه به نظر دیگران، و بدون اما و اگر، آیندهای را برای مردم ایران ترسیم کنند که در آن اعدام جایی ندارد. نمیتوان و نباید چنین عهدی را منوط به نظر مردم در آینده، مثلا در طی یک رفراندوم، نمود. این بخشی از برنامه این گروهها در فردای جمهوری اسلامی است. طبعا گروههایی که امروز با یکدیگر همکاری دارند میتوانند در بیانیههای مشترکی بدون آسمان و ریسمان بافتن و به طور مشخص مواضع خود را اعلام کنند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
امروز برای برخی این پرسش مطرح شده است که چرا رهبران اصلاحات از همان روز اول از جنبش کنونی حمایت نکردند؟ مگر نه آنکه زنان و جنبش زنان از همان ابتدای شکلگیری اصلاحات از طرفداران پروپاقرص آن جنبش بودند؟ مگر ندا آقاسلطان معروفترین قربانی جنبش سبز محسوب نمیشد. پس چرا تعلل؟ گاه سکوت و گاه دفاع نیمبند؟ از سوی دیگر این پرسش نیز مطرح است، آیا همه کسانی که از جنبش «زن، زندگی، آزادی» حمایت میکنند طرفدار برابری زنان و مردان هستند؟ یا طرفدار آزادی هستند؟ جمهوری اسلامی بنا بر ماهیت خود دشمنان بسیار رنگارنگی را نه فقط در داخل بلکه خارج نیز در کنار هم قرار داده است. این نوشته درنگی دارد بر مسئله زن و یا دقیقتر برابری زنان و مردان در آثار اصلاحگران متاخر دینی در ایران.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در واقع بایستی گفت که از دوران افشاگری میتوان به حوزه اقدام عملی و مستقیم علیه این نهادهای ضد بشری رژیم گذر کرد و هم اکنون نیز موجی جدید از این اقدامات را شاهد هستیم. تغییر مکان آکسیونها از میدانهای نمایشی که تا دیروز خوب و ضروری و افشاگر بوده اند اما بمرور در برابر سفارتخانه و کنسولگری ها, مراکز ضد فرهنگی آنان و مراکز کسب و کار آنها و حتی درب منزل مزدوران خارج کشوری رژیم را شاهد هستیم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
جنبش انقلابی امروز هر چه بیشتر بر توان و پتانسیل اقدامات خود پی برده و با روحیه تر و پرخروش تر فراخوان سه روزه اش را آغاز خواهد کرد. همه شواهد نشان میدهد که شعار چه با حجاب, چه بی حجاب, پیش بسوی انقلاب براه خود ادامه میدهد و به گفته های فریبنده حکومتیان بسنده نخواهد کرد زیرا تجربه نشان داده است که تغییرات در بنیانهای ایدئولوژیک آنها مرگ محتوم اسلام سیاسی را بدنبال خواهد داشت.
ادامه مطلب را بخوانيد »
آن چه امروز می تواند امید بخش باشد برافراشتن پرچمی به نشانه اتحادی حول اشتراکات سیاسی نظیر یک جمهوری سکولار متضمن حقوق و آزادی های اساسی فردی، اجتماعی، سیاسی، مدنی و خواستهای ملل و طبقه کارگر و زحمتکشان باشد. هر روز که می گذرد دیر می شود و دیر و دیرتر.
ادامه مطلب را بخوانيد »
معضل حکومت آن است که فکر میکند هر عقبنشینی در این عرصه، آن را در سراشیب سقوط حتمی قرار میدهد، این اگر چه در ظاهر یک جنگ نمادین است، اما جنگی است که بسیاری از نیروها در دو طرف سنگربندی کردهاند. اما برخی از طرفداران جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدهاند که جلو شکست را از هر کجا که بگیرند، یک پیروزی است. مسئله دیگر آن است که چه موضوعی را باید جایگزین مسئله حجاب کرد که هم به راحتی نیروهای باقیمانده خود را بسیج میکند، هر چند کمتر و کمتر، و هم قدرت حکومت را نشان دهد؟ این یکی دیگر از معضلات است. در هر حال رهبران اصلی جمهوری اسلامی مایلند صفحه گرامافون قدیمی و خط خورده خود را مبتنی بر خانواده سنتی که حجاب در آن نقش مهمی بازی میکند، مبارزه ضدامپریالیستی و ناسیونالیسم ایرانی مرتبا پخش کنند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
جنبش اجتماعی در ایران، در اعتراض به قتل انزجار برانگیز مهسا – ژینا امینی توسط گشت ارشاد جمهوری اسلامی، باری دیگر، اما به گونهای جدی، موجودیت این رژیم را، پس از چهار دهه دیکتاتوری و دینسالاری، سخت به زیر سؤال برده است. مسألهی چگونگی سرنگونیِ نظام و بدیلهای جانشینی، امروزه به چالش اصلی گروهها و کنشگران سیاسی، اجتماعی و مدنی تبدیل شده است. در زیر، من سعیمیکنم، به سهم خود و در 7 نکته اصلی، ملاحظاتی را دربارهی اوضاع کنونی ایران و طرح ایجابی در میان گذارم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
از شکاف میان حکومتیان تا به امروز نمیتوان بوضوح سخن گفت. تداوم مبارزات خیابانی و همبستگی کارگران در امتداد اعتصابات سراسری آنها و بویژه صنعت نفت و پتروشیمی میتواند از سویی بنیه قیام با شکوه مردم کشورمان را افزایش دهد و از سوی دیگر شکافهای درون حکومتی را تعمیق کرده و شفافتر سازد. چنانچه شاهد این روند باشیم سپس و بر اساس تعاریف کلاسیک تاکنونی میتوان از شرایط عینی انقلاب اجتماعی در ایران سخن گفت. فراموش نکنیم که این موقعیت زمانی است که پائینی ها نخواهند و بالایی ها نتوانند. هنوز نمیتوان از شرط دوم با قطعیت سخن راند زیرا بخشی از نهادهای سرکوب جمهوری اسلامی هنوز بکار گرفته نشده اند و
ادامه مطلب را بخوانيد »
«حق اختیار بر بدن» حقی بدیهی و ابتدایی انسانهاست و هیچ سنخیتی با «کشف اجباری حجاب» و تحمیل کلاه فرنگی به مردان و …. آنچنان که رضاشاه انجام داد و تحمیل «حجاب اجباری» و سلب حقوق اجتماعی و مدنی از زنان و مردان آنگونه که حکومت اسلامی برقرار کرده است ندارد
ادامه مطلب را بخوانيد »
در این نوشتار، من سعی میکنم تزهایی در تبیین دیگری از دموکراسی، متفاوت از دموکراسی نمایندگی و تعاریف سنتی یا کلاسیک آن، به دست دهم. در عین حال و در پایان، نگاهی کوتاه به مسأله دموکراسی در تاریخ معاصر ایران و موانع برآمدن آن، حتا در شکل نمایندگیاش، میاندازم. موضوعی که جدا از پرسش اصلی ما در این جا نیست: آن چیست که دموکراسی مینامیم؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
پراگماتیسم یک مکتب فلسفی امریکایی است و نباید آن را با مصلحتگرایی در معنای مرسوم آن اشتباه گرفت. پراگماتیسم را باید مانند یک متد در نظر گرفت، از این رو افراد با عقاید کاملا متضاد میتوانند از این روش در موارد متفاوت استفاده کنند. آن به معنای رفرمیسم هم نیست. به همین علت نمیتوان نحلههای مختلف آن را با یک چوب راند. جان دیویی که در آخر عمر از سوسیالیسم دمکراتیک دفاع میکرد، نظرات قابل تامل و مهمی مطرح کرده است. این پدیده در ایران بسیار گستردهتر از آن است که به نظر میآید. پراگماتیسم میتواند در سیاست هم راهگشا و هم خطرناک باشد. پراگماتیسم از ابزار لازم و مناسب در سیاست است که متاسفانه در اکثر موارد از آن برای موفقیتهای کوتاه مدت و بدون توجه به پیامدهای بد آن در طولانی مدت، استفاده میشود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
نهایتا دریاچه ارومیه، مانند بسیاری از رودخانهها و حوزههای آبی ایران، در کنار عوامل محیطی، مانند خشکسالی، از مدیریت غیراصولی منابع آبی نیز، از جمله ساخت سد و تامین بیش از اندازه آب زمینهای کشاورزی از طریق حفر چاههای غیرمجاز در منطقه، آسیب جدی دیده است. وضعیت دریاچههای هامون، کافتر، بختگان، مهارلو، و طشک، در کنار تالابهایی همچون انزلی و هورالعظیم، نمونههایی از محیط زیست نابودشده ایران است که دریاچه ارومیه هم به نظر میآید با سرنوشتی مشابه آنها درگیر است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
امروز پنجشنبه چهاردهم یولی 2022 – بیست و سوم تیر 1401، دادستان دادگاه استکهلم، حکم حمید نوری(عباسی) را اعلام کرد. حبس ابد در سوئد، 20 سال است.
امروز:
حکومت اسلامی ایران عزادار است
اما اکثریت مردم ایران در حال جشن و سرور اند!
ادامه مطلب را بخوانيد »
قوه قضاییه حکومت اسلامی ایران، یکشنبه 19 تیر ماه 1401-10 یولی 2022، از تلاش برای آزادی حمید نوری خبر داد! چهار روز مانده به اعلام حکم حمید نوری، متهم به دست داشتن در اعدام دستجمعی زندانیان سیاسی سال 1367 با فرمان جنایتکارانه آیتالله خمینی، کاظم غریبآبادی، معاون بینالملل و به اصطلاح دبیر «ستاد حقوق بشر؟!» قوه قضاییه گفت که جمهوری اسلامی ایران «نهایت تلاش خود» را برای آزادی او انجام خواهد داد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بیگمان اگر این لایحه در پارلمان بلژیک تصویب شود و مبادله زندانیان صورت گیرد از یکسو هرچه بیشتر جان و موقعیت دو تابعیتیها را در ایران به خطر خواهد افتاد و از سوی دیگر، تروریستهای حکومت اسلامی ایران نیز حریصتر، بیپرواتر و هارتر از گذشته، دست به تهدید و ترور مخالفین خواهند زد. بنابراین تصویب و اجرای چنین لایحهای، بزرگترین جایزه دولتهای غربی به حکومت جهل و جنایت و ترور اسلامی ایران محسوب میشود!
ادامه مطلب را بخوانيد »
موضوع گفتار من در این جا تفاوت بین لائیسیزاسیون و سکولاریزاسیون، یا در بیانی دیگر لائیسیته و سکولاریسم، چون دو مقوله فلسفی - سیاسی- اجتماعی است. این فرایندهای اجتماعی، هر دو در غرب شکل گرفتند. هر دو نیز با اشتراکها و اختلافهایی، هم در مضمون و هم در شکل، خروج از سلطه دین در جوامع غربی را فراهم کردند.
میان لائیسیته و سکولاریزاسیون سه تفاوت عمده وجود دارند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
مقدمهای بر ترجمهی «یادداشتهای زندان گرامشی» در مورد کتاب بوخارین
امروز یادداشتهای گرامشی در مورد اثر بوخارین صرفنظر از نیت گرامشی و محدودیتهای دریافت او منجمله عدم بررسی کارکرد تاریخی از ریختافتادگی مارکسیسم در روسیه و تبدیل آنان به یک ایدئولوژی توتالیتر یا مارکسیسمی بدون مارکس، بویژه بدون دیالکتیک، که در زیر در بخش جداگانهای به آن تحت عنوان محدودیت گرامشی پرداخته خواهد شد، از دو جهت اهمیت دارند: الف) برای فهم مارکسیسم گرامشی. ب) برای نقد مارکسیسم روسی به مثابه بنیاد نظریهی موید سلطه در روسیه (و گسست از آن) در روند فعلی، یعنی روند بازشناسی مارکس و مارکسیسم در قرن حاضر به عنوان نظریهی انتقادی اهمیت ویژهای دارند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در این نوشته سعی میشود تا بر بعضی از نکات مورد اختلاف در برخورد با مسئلهی امپریالیسم تامل شود. نوشته حاضر به خاطر طولانی بودن به دو قسمت تقسیم شده است. قسمت اول آن به طرح چند موضوع در تئوریهای مارکسیستی از امپریالیسم که موجب شکاف در جنبش کارگری شده است، میپردازد. قسمت دوم این نوشته به طور خیلی مختصر به بررسی تئوریهای مختلف امپریالیسم در طی یک قرن گذشته خواهد پرداخت.
ادامه مطلب را بخوانيد »
گفته میشود: برفوس ادامهی دوررنمات و ماکس فریش است. این دو معروف به «وجدان» انتقادی سوئیس بودهاند. به نظر میرسد آنچه برفوس را از دو سلفش متمایز میکند، حداقل حوزهای است که او بدان پا نهاده است. او در داستان «صد روز» به نقد یک وجه از «حیات» سوئیس و سوئیسیها اما در جهان میپردازد. شاید بتوان از او در قالب این رمان به عنوان «وجدان سوئیس» در پهنهی جهان یاد کرد. برفوس نسبتا «جوان» است و باید منتظر آثار دیگرش ماند و دید تا چه حد در نقد هنری-اجتماعی جهان پیگیر میماند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
با فروپاشی سوسیالیسم واقعاً موجود در پایان قرن بیستم که چیزی جز سرمایهداری دولتی و استبداد نبود و با افول سوسیالدموکراسی که چیزی جز مدیریتِ اجتماعی نظم موجود نیست، امروزه نظریه و عمل رهاییخواهی، در گسست از چپِ سنتی، اقتدارگرا و توتالیتر، بیش از پیش چون ضرورت مطرح میشود. اما بهرغم شکستهای جنبش سوسیالیستی و انقلابی در درازای تاریخ گذشته، که گاه فاجعهبار بوده است، ایده و عمل رهاییخواهی در برابری و آزادی را امروزه، در عصر سرمایهداری جهانیشده، دیکتاتوریها، دینسالاریها و سلطههای گوناگون، باید با نیرو و ارادهای تمام ادامه داد و در میدانهای مختلف مبارزات جمعی به پیشراند. در پیکار سوژههای اجتماعی برای در دست گرفتنِ مستقلانه «امر مشترک»، فلسفهی برابریطلب و رهاییخواهِ ژاک رانسیِر، با نگاه ویژهاش بر اوضاع زمانهی ما، میتواند به یاری ما آید.
ادامه مطلب را بخوانيد »
از درب ورودی منزل فعالین کارگری و معلمان گرفته تا مسیر منتهی به محل برگزاری معین شده آن مراسم نیروهای ویژه رژیم حاکم بطور بی سابقه ای بسیج شدند تا این روز تاریخی را همچنان از مردم زنجدیده کشورمان بگیرند. تا مبادا این کابوس همیشگی شان بواقعیت مبدل شود و خروش میلیونی توده ها علیه ماشین ستم و غارت و چپاول و کشتار در اسمان کشورمان طنین بیافکند. علیرغم جو امنیتی و بازداشتها و ضرب و شتم های موردی فعالین کارگری و معلمان اما میل عمومی برای برگزاری این روز تاریخی بقدری گسترده بود که نیروهای جمهوری اسلامی جهت کنترل و سرکوب آنها درمانده بودند و در برخی از نقاط این مراسم برگزار گردید
ادامه مطلب را بخوانيد »
در یک قرن گذشته روسیه نه یکبار بلکه چند بار جهان را به لرزه درآورده است. فقط انقلاب اکتبر نبود که دنیا را تکان داد بلکه مقاومت دلیرانه مردم اتحاد شوروی در برابر فاشیسم، و در نهایت نقش محوری آن کشور در پیروزی بر فاشیسم، موجب ریزش اشک شادی بسیاری شد. از سوی دیگر انقلاب اکتبر که پیروزی نهایی آن با سالها جنگ و مبارزه با مخالفین داخلی و خارجی همراه شد، بدون شلیک یک تیر و با سرعتی حیرتآور به پایان رسید. اگرچه این عقبگرد در ظاهر بدون خونریزی بود اما در عمل موجب مرگ زودرس بسیاری گشت. و در نهایت، صاحبان کنونی کرملین با حمله به اوکراین، جهان را در آستانه یک جنگ جهانی دیگر قرار داده است. این «حرکت آخر» مباحث زیادی را در مورد ماهیت طبقه حاکم کنونی روسیه دامن زده است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
انقلاب ایران یکی از رخدادهای مهم سدهی بیستم به شمار آمد. 43 سال پس از آن، امروز، اندیشیدن به این انقلاب را در چه شرایطی انجام میدهیم؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
خواست پیوستن اوکراین به ناتو بهانهی روسیه بر حمله و اشغال کشور (و یا بخشهائی از آن) در جهت ایجاد یک منطقهی «بیطرف» در اطراف خود است. اوکراین امروز برای روسیه از یک نظر شبیه کوبای دیروز برای آمریکاست. در این راستا استدلال روسیه شبیه استدلال آمریکا در بحران کوبا (خلیج خوکها) در دوران کندی-خروشچف است که آمریکا استقرار موشکهای روسی را در همسایگی خود نمیپذیرفت. آمریکا اما بی وقفه سناریوی پیوستن اوکراین به ناتو را دنبال کرده است. چرا؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
چرا موضوعاتی چون «تقابل تجدد و سنت» و فلسفه توجه بخش قابل توجهی از مردم را به خود جلب میکند؟ چرا شخصیت روشنفکری چون حمید هامون در تاریخ سینمای ایران، بر خلاف نظر مقامات و در اوج قدرت یک حکومت دینی، در سینمای ایران ماندگار میشود؟ چرا موضوع مدرنیته جذابیت خود را برای ایرانیان از دست نمیدهد؟
طرح محمود جوادی
ادامه مطلب را بخوانيد »
این اپیدمی نه تنها بر نوع نگاه ما به جهان و جامعه، بلکه بر طرز تفکر و رفتار ما تأثیر گذاشته است. هر کس که اکنون میتواند از راه دور کار کند، این کار را از ایمنی و ایزوله در خانه خود انجام میدهد و نقش رسانههای اجتماعی (فیس بوک، توییتر، اینستاگرام و غیره) در بسیج اقدامات آنلاین و اعتراضات خیابانی تشدید شده است. با این حال، فاصله گذاری اجتماعی و مقررات مربوط به آن میتواند منجر به طرد افراد از جامعه شود و اجرای ایمن این گونه قوانین نیز به سازگاری افراد بستگی دارد تا انحراف اجتماعی.
ادامه مطلب را بخوانيد »
از طالبان متنفرم
آنها به جنگ «بلی» میگویند و مخالف هرگونه صلح در افغانستان است؛ گروهی که منافعاش در جنگ باشد، هرگز بخاطر صلح کاری نمیکند. آنها نوکر سرسخت «امپریالیزم» هستند. آنها میگویند جنگ را بخاطر «خدا، دین، پیامبر و شریعت اسلامی» به راه انداختند، ولی در جنگ دینی طالبان، مردم فقیر و زحمتکش باید جانشان را از دست بدهند. آنها به جنگ «بلی» میگویند چون در جنگ دینی آنها زنان، کودکان و اقلیتهای مذهبی و قومی را قتل عام میکنند. آنها خواهان «امارت اسلامی» هستند؛ کُشتار در قالب ساختار.
ادامه مطلب را بخوانيد »