این روزها نگرانیهای بسیاری در بین کارگران آگاه و روشنفکران ارگانیک طبقهی کارگر و همچنین آندسته از احزاب و سازمان و گروههایی که خود را مدافع حقوق کارگران و مبارز راه رهایی اردوی کار میدانند از تحرکات ارتجاعی در بین مخالفان نظام سیاسی حاکم بر ایران و همچنین تحرکات ناخوشایند حمایت جویانهی آنان از سرمایهداری جهانی و برآمد نوعی دیگری از نظام سیاسی ارتجاعی پس از فروافتادن نظم سیاسی استبدادی حاکم وجود دارد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در مطلب پیش رو از حسین اکبری، فعال کارگری درباره مسئله مزد و کنشگری کارگر ایرانی پیرامون دستیابی به دستمزدی مطابق با مولفههای قانونی پرسیدهایم.
ادامه مطلب را بخوانيد »
رنجش گرسنگی و فرسودگی قامت تکیده
قلب جهان با درد در می آمیزد
دشمن جانها چه بیهوده
دیده می بندد
ناشنیده می گیرد
فریاد تصویر تکیده را!
ادامه مطلب را بخوانيد »
ششم بهمن ماه جاری بیانیهای به نام کارگران غیر رسمی نفت (ارکان ثالث) دز ستون اخبار کوتاه نشریه اخبار روز منتشر شد که بسیار عجیب و در عین حال تاسف بار بود. عجیب و تاسفبار از این رو که اولا بیانیه ای به نام یکی از مهمترین بخش های صنایع نفت صادر میشود که موضوع آن نه یک رخداد سیاسی که تحلیلی سیاسی است بر پایهی رخدادی صنفی که اساسا در هیچ خبرگزاری و از جانب هیچ منبعی تایید نشده است. در واقع بر پایه گزاره ای تاییدنشده و تنها با این عبارت که: «باخبرشدیم…» خلق شده است!
ادامه مطلب را بخوانيد »
بحث بر سر اینستکه اگر نهادی بنام کارگران ایجاد میشود؛ تنها به اعتبار رای آنها در یک نهاد مرجع بنام مجمع عمومی است که معتبر و دارای وجاهت اجتماعی خواهدشد. نمیتوان بدون نظر و رای کارگران به نام آنها شورا یا سندیکا ساخت و از آن بدتر شورایی برای هدایت اعتراضات آنها سازمان داد! این در بهترین حالت قرار گرفتن در جایگاه وکیل تسخیری و اعلام قیمومیتِ کارگران است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
اینکه چرا عنوان «کلید جستجو برای گمراهی زدایی در خیزش اخیر مردمی!» را برای این متن برگزیدم نیز رابطه مستقیمی با دیدگاه مورد نقد یعنی دیدگاه مدافعان همان مجامع عمومی به عنوان تشکل کارگری دارد. مدافعان این ناتشکل اصرار داشتند که «مجمع عمومی را به عنوان “پدیده ای حاصل رشد و انکشاف طبقه ی کارگر” و “تشکلی که ابزار اعمال اراده ی مستقیم کارگران” برای مبارزات جاری کارگران معرفی کنند. در نتیجه به مخالفت جدی با سازمانهای کارگری از نوع سندیکا و اتحادیه و حتی شوراها (که بخشی از کارگران پیشرو به عنوان تشکل خود مدیریتی طبقه کارگر مطرح میکنند) پرداختند و با دلایل بسیار سطحی ایحاد این تشکل ها را نادرست و ناتشکل مجمع عمومی را بدیل سازمان های کارگری از هرنوع، معرفی میکردند تا آنجا که مدعی شدند «“مجمع عمومی هم میتواند صندوق اعتصاب داشته باشد، میتواند تقسیم کار و وظایف را تفهیم کند و به کارگران آموزش دهد”.
ادامه مطلب را بخوانيد »
انباشت مطالبات و افزودن بر آنها با طرح لوایحی که بنا به سوابق گذشته به قصد نقضِ هرچه بیشتر حقوق کار می انجامد مانند برقراری شروط برای افزایش پایه مزد، افزایش تعداد نمایندگان دولتی در شورای عالی کار به جای دموکراتیزه کردن این ساختار به سود تصمیم سازی در راستای تحقق حقوق کار، پرداختن به تمایلات محافل و تشکلهای سرمایه داری چون اتاق بارزگانی صنایع و معادن و سایر ستادهای آشکار و پنهان سرمایه میلیتاریستی و نقض آشکار تعهدات برابر مقاوله نامه های بنیادین و لازم الاجرای سازمان بین المللی کار و اقداماتی نظیر برقراری نظام استاد شاگردی و کارورزی که به قصد بهره کشی بردهوار از نیروی کار صورت می گیرد به بحران عدم مشروعیت نرخ بالاتری خواهد بخشید.
ادامه مطلب را بخوانيد »
صد روز رفت و باز…
رج میزنیم هر روز رفته را
تا بوی گل بدمد باز در بهار
ادامه مطلب را بخوانيد »
ارگران هم اکنون هم بعنوان شهروندان ناراضی و معترض در کنار فرزندانشان قرار دارند و این حد از ظلم و ستمی را که به جوانان اعم از دختر و پسر، دانشجو و دانش آموز، بیکار و بی هویت و بی آینده میرود، تحمل نخواهند کرد. اما برای حضور اثرگذارتر در این مبارزه یک خلاء اجتماعی بنام شکاف بین النسلی ایجاد شده راه را بر تقویت این همراهی و همدلی بسته است. این شکاف بین النسلی عواملی دارند که باید شناخته و از میان برداشته شوند
ادامه مطلب را بخوانيد »
خصم با این شلیک
می دهد پیغامش
یا همه چشم ببندید و خاموش شوید
یا ز رخسار شما خالی چشم
حسرت دیدن آزادی را
لحظهی شادی را
تا ابد در دل و جان…
ادامه مطلب را بخوانيد »
شعار “زن _زندگی _آزادی”، زن مظهر زندگی است و زندگی بی آزادی، درخور و شایسته هیچ انسانی نیست. سلب آزادی از زنان ما سلب انسانیت از ایران است. و این خود از مصادیق بارز بیعدالتی در حق داشتن حیات است. این حق باید برای هر زن ایرانی فارغ از اینکه خود میخواهد حجاب داشته باشد یا نداشته باشد به رسمیت شناخته شود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
موضوع: کارگران و زحمتکشان و جنبش آزادیخواهی در ایران میهمان: حسین اکبری، پژوهشگر و فعال کارگری
ادامه مطلب را بخوانيد »
دخترکم تو بی آنکه بخواهی
هزاران هزار بار بهتر
هزاران هزار بار بیشتر
از چهره ی کریه جارچی
نقاب برکشیدهای!
ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه در حال حاضر باید درس آموز کارگران و نمایندگان آنان باشد این واقعیت است که در صورت نبود مقاومت در برابر تهاجم به قانون کار و مقررات مشابه این قانون در انواع روابط و مناسبات کاری، طبقه کارگر ایران و بازنشستگان این طبقه، چه در بخشهای دولتی و چه خصوصی چه تحت تابعیت از قوانین کار و یا قوانین استخدام کشوری چارهای جز مقاومت و پایداری ندارند. تجربه سالیان تهاجمات چند لایه و مستمر به قوانین کار و تامین اجتماعی نشان داده است که این ویژگی آشکار سرمایه داری است که به هر میزان میدان داشته باشد؛ بهره کشی را به قصد سود هرچه بیشتر و انباشت آن گسترش خواهد داد. تجربه بعد از انقلاب تا کنون به ما آموخته است که همهی راههای ممکن برای بهرهکشی و استثمار جز از راه مقاومت متکی به آگاهی و شعور طبقاتی و باهمدلی و همبستگی کارگران بسته نخواهد شد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بیتردید یکی ازعلل این ناهماهنگی و بیتصمیمی در اجرای مصوبات شورایعالی کار برای کارگران شاغل؛ فشار بیش از حد کارفرمایان بر دولت از طریق انجمنها و کانون و سندیکاهای کارفرمایی و همچنین از سوی صاحبان قدرت در اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران است. چرا که پس از تصویب اینمصوبه درشورایعالیکار بلافاصله این فشارها بهدولت منتقلشد تا آنجاییکه اقتصاددانان متعهد به نظام جمهوری اسلامی نیز در دفاع از مصوبه شورای عالی کار دلایل مخالفت کارفرمایان را نادرست خواندند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
جان جهان من بیا
رخصت دیگری مراست
رقص میانه ای دگر
گرچه مراست آرزو
لیک چو نیک بنگری
بیتو بهسر نمیشود
ادامه مطلب را بخوانيد »
یریم که تعدادی از افراد دستگیر شده را بتوان تحت عناوین جعلی مجرمانه به زندان های طولانی مدت هم متهم ساخت! آیا زمینه های نارضایی برطرف خواهد شد؟ آیا با ایجاد سکوت قبرستانی میشود به وضع موجود ادامه داد؟ این همه شواهد تاریخی حاکی از آنست که هیچ دولتی در دشمنی با مردم سرزمینی که بر آن حکومت می کند پایدار نمانده است! این قاعده ای استثنا ناپذیر است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
روزهای سخت و دهشتناکی بر ما مردم میگذرد. سالهاست قلم به دست می گیرم و می نویسم، آنچه را که نشاید و از آنچه باید! اما این روزها به سختی برای انتخاب موضوع با خودم می جنگم که چه را باید بنویسم، از چه بگویم؟ که از درجه اهمیت بیشتری برخوردار باشد که دیگری را نیست؟ از کدام درد و غمی که بر جان مردمان ما افتاده و بر کدام ناروایی که این جامعه را فراگرفته است و به قول شاملو بزرگ:
«بر کدام جنازه زار میزند این ساز؟
بر کدام مُردهی پنهان میگرید
این سازِ بیزمان؟»
ادامه مطلب را بخوانيد »
سخن من خطاب به همه ی کسانی است که بنا به احساس وظایفی که در قبال طبقه کارگر ایران دارند، ناخواسته مباحثی را در مورد تشکلیابی طبقه کارگر ایران در همهی عرصههای تولید، خدمات، کشاورزی، کارگران آنلاین در استارتاپ ها و شیوه های گوناگون کار مزدی توسط کارگران سایبری و خلاصه همهی عرصههای کار و تولید، طرح میکنند و یا به پیش می برند که هیچ ارتباطی با خودسازماندهی طبقه کارگر ندارد!
ادامه مطلب را بخوانيد »
مصاحبه ایلنا با حسین اکبری (فعال مستقل کارگری) در مورد مهمترین مطالبهی کارگران به مناسبت روز جهانی کارگر
موقعیت ضعیف کارگران در شورای عالی کار مانع از این میشود که بتوانند تاثیری در تغییر وضعیت معیشتی خود داشته باشند. مزد و معیشت سالها در شرایط بسیار یکجانبه و غیرعادلانه و غیردمکراتیک تعیین شده است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در آستانه ی روز جهانی کارگر برای جلوگیری از بیان خواسته ها و مطالبات کارگران پیشاپیش برابر سیاست های رعب انگیز و بازدارنده ی سالهای گذشته تعدادی از کارگران و هواداران جنبش های کارگری را بازداشت می کنند. گویا با بازداشت تعدادی که تلاش کرده اند صدای کارگران و زحمتکشان باشند صورت مساله پاک خواهد شد و عوامل تعیینکننده در گسترش فقر و نابرابری و تبعیض و افزایش فاصله طبقاتی از میان برداشته میشوند. برای کارگران و زحمتکشان راه برون رفت از این شرایط گرچه دشوار و جانگاه ولی ناگزیر است. هیچ نیرویی در درازمدت قادر به جلوگیری از اتحاد سازمان یافته و همبسته ی کارگران نخواهد بود. همهی تلاشهای دولت های سرمایه داری با استقامت و مقاومت کارگران و بکارگیری دانش و آگاهی های همبسته ساز در این طبقه ی بزرگ اجتماعی؛ ناگزیر عقیم خواهد ماند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
حقوق به معنای امتیازی است که فرد در جامعه دارد حالا ممکن است این فرد کارگر باشد در اینصورت ما شاخهای از حقوق را تحت عنوان “حقوق کار” برای کارگر پذیرفته ایم که منطق خودش و تعریف گسترده ی خودش را دارد. وقتی از “حقوق کار” به عنوان یک علم صحبت می کنیم آنگاه روشن میشود که کاربرد “حقوق” به جای مزد تا چه اندازه می تواند گمراه کننده باشد و اگر از “حقوق کار” به عنوان بخشی از علم که در آن موضوع روابط کار چه انفرادی و چه دسته جمعی شرایط انجام کار را در بر میگیرد؛ صحبت می کنیم! معلوم میشود که علم حقوق در عرصه روابط کار تا چه اندازه بر زندگی اقتصادی و اجتماعی کارگران تاثیر دارد. برای روشن شدن این تاثیر و اهمیت آن و فهمیدن تمایز بین “حقوق” و “دستمزد” آگاهی به تعریف ِ”حقوق کار” اهمیت دوچندان پیدا می کند. ببینیم این حقوق کار چیست؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
دفاع ایدئولوژیک از جنگ، خصلت توده سست برف را دارد که به شکل بهمن ناگزیر از فرو ریختن است. هر چند در مسیر خود خرابی و نابودی موجودات را رقم میزند، اما پایان عظمتی است که بر پایه ی سستی بنا شده است. این سستی و بی پایگی هر چند بخواهد بر سر منتقدش آوار شود؛ پیشتر سستی و فرو ریختن خود را اثبات می کند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
با شگفتی بسیار شاهدیم که جنگ در اوکراین با حمله ی گازانبری بخش های غربی و اروپایی و شرقی جهان سرمایه و پیشقراولی روسیه پوتین در شرایطی پیش میرود که حزب کمونیست روسیه فدراتیو به رهبری گنادی ریوگانف یکی از آتش بیاران آن شده است و در کنار پوتین با فراهم سازی مقدمات سیاسی و دیپلماتیک آن به سود تهاجم قد برافراشته است و خودشیفتگانی نیز در ایران اعم از وابستگان به قدرت دولتی و به اصطلاح محور مقاومتی ها و بخش هایی از چپ اردوگاهی در کنار و به پشتیبانی از حزب برادر! علیه شعار “نه به جنگ” و “دفاع از صلح” را شعاری برخاسته از شیفتگی به غرب و پشیمانی از چپ بودن نمایش دهند!
ادامه مطلب را بخوانيد »
سال هاست این امیدواری که مدعیان چپ بر خطاهای فاحشِ سیاسیِ گذشته خود بازنگری کنند، دیگر میرود تا به آرزو بدل شود. جهان امروز درگیر پیچیده ترین مناسبات امپریالیستی است و شعار “کارگران جهان متحد شوید” جز با تسلیح به آگاهی و دانش طبقاتی که مبتنی بر نفی هر گونه استثمار و ستم طبقاتی باشد و جز با خاموشاندن انواع جنگهای مرئی و نامرئی علیه کارگران و زحمتکشان همراه با کسب آزادی و دموکراسی برای طبقهی کارگر در جهان میسر نمیگردد. آنانکه با دفاع ایدئولوژیک جنگ و استثمار را بر جهان روا میدارند؛ بطور حتم دوست کارگران و زحمتکشان نخواهند بود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بازنشسته ها قبل از هر چیز باید قدرت و توانایی به اختیار گرفتن تشکیلاتی را که به اسم آنان و با پول آنان و با استناد به حقوق اجتماعی آنان شکل گرفته است را پیدا کنند و به شکل واقعی تشکیلات کانون ها را از آن خود سازند و در آنجا صدای واحدی پیدا کنند و رسانهای هماهنگ در هر فضای ممکن اعم از مجازی و غیرمجازی ایجاد کنند و این صداهای پراکنده را یکجا کرده و در عینحال از این رسانه های متفاوت زمینه نقدِ رفتار منتخبان خود را فراهم سازند تا آنجا که شاهد فرصت طلبی گروهی خاص به نام بازنشستگان نباشند!
ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه که تا به حال در چند نظاره بر گفتگوها داشتهام متاسفانه این ارزیابی را به دست میدهد که این ابزار، تیغ دولبهای است که لبهی تفرقه و انتقام جویی و سرکوبش بُرّان تر است و به همین دلیل پرسشهایی را پیش روی بهرهگیران در این کلابها قرار میدهد که با وجود چنین وضعی آیا شرکت در این اتاق ها مفید است؟
ادامه مطلب را بخوانيد »
معلمان آگاه و پیشرو آنجا که مطالبهی یکسانسازی و یا رتبهبندی را فریاد میزنند در واقع حکم به رفع تبعیض و نابرابری توزیعِ درآمدی دارند و به گونه ای خواستِ مزد مساوی در برابر کار مساوی را بیان می کنند و درست همانجا که خواستِ رتبه بندی را مشروط به کمتر نبودن حقوق از 80% حقوق هیاتهای علمی دارند؛ نشان میدهند که نظام عادلانه ای را در این مبناسازی هدف قرار دادهاند. آنجا که با کالایی سازی و خصوصی شدن آموزش مخالفت میکنند دقیقا مبارزهای صنفی و ملی و همگانی را پی میگیرند و آنجا که بر یکسان سازی حقوق بازنشستگان و پیشکسوتان حرفه ای خود اصرار دارن در پی مبارزه با مخاطراتی هستند که تامین آینده ای پس از اشتغال را تهدید می کند. این درست همان مطالباتی است که سایر کارگران نیز با آن مواجه شده اند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
تجربه چهار دهه اخیر نشانگر این واقعیت است که هرچه میگذرد توان طبقه کارگر برای اعمال خواستهها و مطالباتش حتی در چهارچوب این قانون کارِحداقلی بیشتر از دست میرود. تنها موضوع حداقل معیشت و تعیین مزد بر این پایه؛ یکی از مطالباتی است که آماج حریصانه ترین تمایلات سودجویانه سرمایهداری ایران به ویژه طرفداران بازار آزاد نئولیبرالی است.
ادامه مطلب را بخوانيد »