سمینار «نئولیبرالیسم ایرانی: نقد اقتصاد سیاسی ایران» دانشگاه شیراز، یکم خرداد 1402
ادامه مطلب را بخوانيد »
تشکیل ائتلاف و ایجاد نهاد مؤثر رهبریکننده، نه از خلال توییتنوشتن در فضای مجازی یا تصویرسازی در شبکههای ماهوارهای، که از دل سالیان سال مبارزه در میدانهای واقعی به دست آمده و به دست خواهد آمد. باید امیدوارم باشیم و بکوشیم تا کنشگران آگاه قادر باشند ضمن استمرار خیزش «زن، زندگی، آزادی» مسیر مستقل خود را برای آزادی و عدالت اجتماعی در ایران پی بگیرند و توأمان به امپریالیسم و استبداد «نه» بگویند
ادامه مطلب را بخوانيد »
به سبب گسستهای روند توسعهی سرمایهداری در ایران، توسعهی تولید و توزیع خرد بهویژه در دههی نخست انقلاب و پیوندهای ایدئولوژیک شاهد شکلگیری وصال و ماه عسلی طولانی بین خردهبورژوازی بازار و حاکمیت بودهایم. اما مدتهاست این ماه عسل به پایان رسیده است. نه منافع عینی این لایههای گسترده دیگر در چارچوب استمرار ساختارها و سیاستهای موجود قابل تحقق است و نه نگرشها و ارزشهای نسل جدید آنان سنخیتی با ایدئولوژی حاکم دارد. بحران هفتههای اخیر میتواند تنها پیشدرآمد ظهور تنشی حاد در رابطهی خردهبورژوازی و دولت در ایران باشد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
در مقالهی حاضر تلاش میکنم با توضیح ویژگیهای بحرانهای کنونی اقتصادی – اجتماعی در ایران نشان دهم که چرا انواع بدیلهای راست قادر به ارائهی راهحل مؤثری که به برونرفت از وضعیت بحرانی بینجامد نیستند. طرح چنین مسألهای بهمعنای نادیده گرفتن توازن بالفعل قوای طبقاتی در ایران امروز نیست، بلکه نشان دادن مسیر برونرفت از وضعیت بحرانی و اشاره به راهحلهایی است که استمرار حیات درازمدت در ایران را امکانپذیر میسازد. در این مقاله، تأکید میکنم که در برابر بحرانهای امروز ایران که در مواردی به بحرانهای ویرانگر و «حیاتزدا» بدل شدهاند اکنون دیگر هیچ بدیل راهگشایی، بهجز بدیل چپ و رادیکال، وجود ندارد.
ادامه مطلب را بخوانيد »
به دلیل همین «اهمیت» است که بخش غالب جناحهای موسوم به «اصلاحطلب» و «میانهرو» به هیچ عنوان از انتخابات دل نمیکنند چراکه به عنوان بخشی از طبقهی فرادست نیاز دارند حتیالامکان در دستگاه دیوانسالاری حضور و در تصمیمگیریها نفوذ داشته و از منافع ناشی از توزیع منصبها و منابع مالی منتج از آن بهرهمند باشند. آنان هر حقارتی را میپذیرند اما از قدرت دل نمیکنند. اگرچه هیچ برنامهی ایجابی برای حلّ بحرانهای پیش رو ندارند. اگر بسیاری از آنان و سخنگویانشان در آن سوی مرز، لحظهای از «تکرار» خطای مکرر دست برنمیدارند، مهمتر از هر چیز، مسأله منفعت مالی است، برادر!
ادامه مطلب را بخوانيد »
در این یادداشت بهمناسبت نخستین سالگرد خیزشهای آبان 98 میکوشم بهاختصار انسداد ساختاریِ سیاسی و اقتصادی در وضعیت کنونی و نیز امکانات و تنگناهای جنبشهای بالقوهی اجتماعی را بررسی کنم. هدف این نوشته، ترسیم کلیات وضعیت درونی هر دو جبههی حاکمان و محکومان در مقطع کنونی و راههای برونرفت از انسداد فعلی است. ادامه مطلب را بخوانيد »
با توجه به شواهد تجربی موجود، به نظر میرسد که بخش بزرگ معترضان جوانان بیکار و بیثباتکار هستند. این گروهها در شرایط کنونی پتانسیل بسیار بالایی برای رادیکالیسم دارند اما علاوه بر آن انواع بروز انواع حرکتهای وندالیستی میتواند بهطور بالقوه استمرار اعتراضات و پیوستن سایر طبقات و گروههای اجتماعی به آن را تهدید کند. ادامه مطلب را بخوانيد »