شاید یک سال بعد ازرفتن دکتر فریبرز رییس دانا بتوان کمتر «عاطفی» با مرگ او برخورد کرد و کنکاش کرد که چرا با مرگ او مبارز برجسته ای را از دست دادیم که جبرانش برای «چپ» در ایران به سختی ممکن خواهد شد؟ و در کوتاه مدت نیز ناممکن است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
برنامه جمعیت نسوان وطنخواه ایران چند ماه پس از تشکیل جمعیت، در چهار فصل و 34 ماده تدوین شد. هدفها و مطالبات این برنامه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ درخواستهای عمومی، که شامل حال زنان همه اقشار و طبقات جامعه میشد مانند ترویج معارف، تهذیب اخلاق و حفظ حقوق نسوان، تزریق احساسات ملی و وطنی به جامعه ایران، مبارزه با جهالت کلیه نسوان، ازدیاد مدارس دخترانه، تشویق منسوجات وطنی و ترک اشیا تجملی از برای زنان، انتشار مجله و روزنامه و… بخش دیگر این برنامه، به زنان اقشار محروم اختصاص داشت و هدفهایی را مانند تاسیس دارالصنایع، باغچه کودکان برای نسوان بیبضاعت، شیرخوارگاه و یتیمخانه مطرح میکرد. علاوه بر برنامه، این جمعیت دارای اساسنامه و کارت عضویت برای اعضا بود.
ادامه مطلب را بخوانيد »
بسیاری دیالکتیک سرمایهداری برای ملت شدن جامعه (نفی ترکیب ناهمگون/برآمدن جمعیت همگون) را به خاطر اتمام به اصطلاح دعواهای حیدری-نعمتی و استقرار دولتی مرکزی و قدرمند که پایانبخش هرج و مرج است، نشانهای مثبت میبینند که شاید به سبب همان هم باید از رضاشاه ممنون باشیم و خواهان آنکه روحش شاد باشد! اما وَرِ منفی پایان ناهمگونی ترکیب جمعیت، دولت را همواره در مقام طراح مسألهی «امنیت ملی» و توأمان یگانه راهحل این مسأله در افکار عمومی حیوحاضر کرده است. به این ترتیب تو گویی مواجهه با «مسألهی حق تعیین سرنوشت» جایی میان «هرج و مرج یا نظم مستبدانه» قرار میگیرد که دومی به نظر همیشه وسوسهآمیز است. نکته اما اینجاست که طرح مسأله به شکل چنین دوگانهای اساسا غیردیالکتیکی و با سوءگیری به نفع ناسیونالیسم است. ادامه مطلب را بخوانيد »
در جریان قیام آبان، شهریار در حُکم پایتخت مقاومت حاشیهنشینهای تهران نامش درخشید. اعتراضات گستردهی مردم در این شهر به گرانی بنزین، رویاروییشان با نیروهای نظامی ضدشورش، تسخیر شهر برای دستکم دو روز و در نهایت کشتهها و زندانیهای بسیار، همه و همه باعث شد تا شهریار چیزی از جنس پاریس همیشه شورشی اروپا بشود. ادامه مطلب را بخوانيد »
تا مادامی که توپخانه از قلم و تصویر و بیان علیه سوسیالیسم جاریست باید با قلم و تصویر و بیان علیه آن بپا خواست. اگر یک نشریهی ضدسوسالیستی منتشر میشود، ده نشریهی سوسیالیستی تأسیس کنیم. اگر فیلم ضدسوسیالیستی ساخته میشود، فیلم سوسیالیستی بسازیم. اگر ادبیات ضدچپ تولید میشود، خروارها داستان و رمان و شعر چپ در اختیار جامعه قرار دهیم. ادامه مطلب را بخوانيد »
گفتمانسازی حول محور مقاومت اما به حوزه های دیگری، هرچند جزئی نفوذ کرد: سه جریان مجله هفته، نشریاتی دانشگاهی چون «آنک»، «چشمه»، «پایدیا»، «آذر»، «تیمار» در دانشگاههای تهران، نشریه «گولان» در دانشگاه کردستان و سایت کذایی «تدارک کمونیستی» با رئیس فرقه شان آقای بهمن شفیق، از جمله اندامها و پیکرهایی از گفتمان محورمقاومت است که خزعبلات موسوم به “علیه سرنگونی / علیه سرمایه داری” نمیتواند دفاع جانانه شان از طبقه حاکم در ایران را زیر کلی گویی های مارکسیستی لاپوشانی کند. ادامه مطلب را بخوانيد »
در هر حال چه «انتقامی سخت» در کار باشد، «سیلی»ای یا که «صبر استراتژیک»، آنچه روشن است به محاق رفتن گفتمان رهایی بخش علیه این وضع موجود تحت سایهی برجستگی «دکترین امنیت ملی» و به دنبال آن سرکوب از یکسو، و معاشقههای راست اپوزیسیون (از مجاهد تا سلطنتطلب) با امپریالیسم جهانی از سوی دیگر است.
در چنین موقعیتی است که سوسیالیستها باید بکوشند ورای درغلطیدن به دام انواع و اقسام گفتمانهای «موضعگیرانه» (چه علیه امپریالیسم و چه دیکتاتوری داخلی)، اجازهی انحراف افکار عمومی را به دو روی یک سکه ندهیم:
- خواهان جزیرهی ثبات بودن به سبک جمهوری اسلامی با دیگر بار تبلیغ کردن ضرورت شرکت در انتخابات؛
- تقدیر و تشکر از امپریالیسم و طلب آزادسازی کشور از آن.
ادامه مطلب را بخوانيد »
آشکارگی بی کفایتی و ناکارآمدی حاکمیت در تدبیر نظام سلامت در جریان بحرانِ همه گیری ویروس کرونا، و بارها و بارها شنیده شدن روایت هایی از این دست از سوی همراهان بیمار که «گفتن “اول برید فلان میلیون تومان ورودی بیمارستان رو واریز کنید تا براتون جای خالی پیدا کنیم”، گفتیم “تا شب جور می کنیم”، قبول نکردن و ناچار شدیم ببریمش خونه و تا برسیم مُُرد»، بیانگر به اوج رسیدنِ روندِ بیمارگونه و ضدمردمی ای ست که دستکم بیش از 30 سال است در کشورمان جریان دارد و در هنگامه ی بحران هایی از این دست، صرفا تمامی کثافت های پنهان از دیده ها که در پسِ حوزه ی سلامت در جریان است، بی هیچ شرمی در هیأت جملاتی نظیر «اول برید فلان میلیون تومان بریزید، بعد پذیرش میکنیم» متبلور میشود.
در این رساله میکوشیم تا سازوکارهای رسیدن به نقطه ی کنونی را برای شما آشکار کنیم تا از دل آن بتوانیم به گونه ای رادیکال و در عین حال واقعی، به ُافقهای نوین و راهکاری سوسیالیستی بیاندیشیم و در راستای آن به مبارزه ادامه دهیم. ادامه مطلب را بخوانيد »
به نظر میرسد از نظر امضاءکنندگان همدلی با کشتار 67 باید چیزی از جنس تأیید کردن درستی آن اعدام ها باشد که بر زبان فرد جاری می شود. آیا می شود گفت که همراهی موسوی با مجموعه ی نظام پس از وقوف به این اعدام ها را نباید از جنس «همدلی» دانست و او با حفظ «انتقاداتش» در خصوص این اعدام ها به همکاری با نظام ادامه داده است؟! آیا ادامه ی همکاری با رژیمی که واقفی در چنین ابعادی دست به جنایت زده است نوعی «همدلی» محسوب نمیشود؟ ادامه مطلب را بخوانيد »
اینک برای همه روشن میگردد که جز اراده و خِرَد مردمی هیچ نیرویی نمی تواند موجب تحول بنیادین شود. ما در وضعیتی به سر میبریم که به وضوح حاکمان قادر نیستند به سیاق همیشه شان حکومت کنند، و مردم نیز دیگر زندگی تحت لوای حکومتِ آنان را نمیخواهند. ادامه مطلب را بخوانيد »
به گزارش منابع مطلع در اطلاعات سپاه «اکبر طبری» معاون پیشین اجرایی حوزه ریاست قوه قضائیه در دوران آملی لاریجانی رئیس کنونی مجمع مصلحت نظام در جدیدترین اعترافات خود از نقش «علی ترامشلو» به عنوان «قُلک غلامحسین محسنی اژهای» معاون اول رئیس قوه قضائیه پرده برداشت. ادامه مطلب را بخوانيد »
در این مقاله ترجمه بخشی از کتاب «شورش. اعتصاب. شورش: عصر جدید قیام ها»، نوشته جاشوا کلاور را می خوانید …..
«از طرفی صفوف انبوه طردشدگان را داریم و از طرف دیگر ناتوانی در برآورده کردن این قبیل مطالبات را؛ اینها دو روی یک بحران اند. درست همان طور که ایالات متحده آمریکا دیگر نمی تواند در ترازی جهانی انباشت را فراهم کند و از این رو باید به عوض جلب رضایت با زور به سیستم جهانی نظم ببخشد، در داخل نیز دیگر نمی تواند از آن نوع امتیازاتی بدهد که جنبش حقوق مدنی موفق به کسب شان شد و دیگر نمی تواند صلح اجتماعی را بخرد.» ادامه مطلب را بخوانيد »
انتشار نامه ی اعتصاب غذای 72 تن از زندانیانِ قیام آبان ماه و طنین این جمله ی درخشانش که «ما زندگی را مطالبه کردیم و محکوم به مرگ تدریجی در این تبعیدگاه شدهایم» شاید فرصتی است تا «تصویر آبان ماه» را از فاجعه ی «1500 کُشته» یا نام خونین «نیزار» که بدل به «بازنمایی مظلومیت معترضان» گشت، نجات دهد. آنان نه ابژه های قابل ترحمِ خاطره ی دردناکِ «سرکوب یک قیام»، بلکه انوشه هایی جستجوگرِ زندگی و در حال تمسخرِ مرگ اند.
ادامه مطلب را بخوانيد »
تاریخ شورش های نان از مشروطه تا پهلوی، در کنار مبارزات کارگران از برای بهبود وضعیت معیشتی تا حق تشکل یابی از یک سو و نیز تاریخ خیزش های فرودستان در جمهوری اسلامی از «مبارزات حاشیه نشینان تهران با شهرداری برای حفظ سکونت گاه های غیررسمی شان» تا شورش های «کوی طلاب مشهد»، «اسلامشهر»، «خاتون آباد» و «دی 96» و «آبان 98» از سوی دیگر، جملگی گواهی میدهند که تئوری «فقر مساوی است با بی تفاوت شدن و بی عملی»، دستکم درباره ی وضعیت ایران صادق نیست. ادامه مطلب را بخوانيد »
کارگران هفت تپه این بار طولانی تر از دفعات پیشین اعتراض شان به میدان آمده اند اما شرایط سیاسی مبارزاتیِ تحت تأثیر کرونا و همچنین اُفت محسوس «کُنش جریانی» بدنه ی کارگری گواهی می دهد که این اعتراض نه به اندازه ی دفعاتِ پیشینِ خودش توانسته جریان ساز باشد، نه حتی در فضای مجازی حول محورِ آن پروپاگاندای خاصی در جریان است. ادامه مطلب را بخوانيد »
آنچه لحظه ای نباید از منظر سوسیالیستی لحظه ای از آن غافل شد عبارت از این است که چین همواره خواهانِ «نیروهای کار ارزان و مطیع» است و این بوضوح باید حرارت سنج هر شکلی از موضع گیری در رابطه با چین باشد. اینکه امپریالیسم آمریکا به واسطه ی نظامی گری و قدرت دلار همچنان یکه تاز سلطه ی جهانی است، هیچ دلیلی برای چشم پوشی از سیاست های وحشیانه ی سرمایه داری دولتی چین علیه کارگران (چه در خودِ چین و چه در پروژه های اقتصادی-ای که ذی نفع است) نیست. ادامه مطلب را بخوانيد »
انفجار در نطنز، اخبارهای ضد و نقیض درباره انفجار در غرب تهران (حوالی گرمدره و شهر قدس)، و پخش «سریال تهران» (روایت رویارویی جاسوسی موساد با اطلاعات سپاه از شبکه های تلویزیونی اسرائیل) در این روزها گویای دور جدیدی از رویارویی های اسرائیل و جمهوری اسلامی است ادامه مطلب را بخوانيد »
این قلم به مزدهای جیره خوار دستگاههای امنیتی خود میدانند که تمامی ترهات آنان جز دروغ و تهمت نیست؛ اما دمی آرام و قرار ندارند تا وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند. چرا که همواره سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی دلایلی میخواهد تا آنرا موجه و قانونی جلوه دهد و پیش از آن نیز جامعه را متاثر از خشونت قلمی و کلامی رسانهی قدرت، نمایش داده میشود؛ بترسانند. ادامه مطلب را بخوانيد »
بدون دگرگونی های بنیادین فساد پایان نمیپذیرد! ادامه مطلب را بخوانيد »
اگر صدور احکام اعدام اخیر برای آبانی ها-دی ماهی ها را یک پیامِ هشدار از ناحیه ی حاکمیت به مردم معترض تفسیر کنیم، بی تردید مجاز هم هستیم که از ترس فزاینده ی درون سیستم بابت وقوع آبانی هایی هجومی تر از قبل در ادامه سخن بگوییم. بسیار خوب اگر چنین است چرا ما خود را جدی نگیریم؟ چرا دست اندر کارِ سازمان گری ای نشویم که بار دیگر آنان را غافلگیر کند؟ ادامه مطلب را بخوانيد »
آرمان های قیام بهمن 1357 را با آرمان های جمهوری اسلامی خَلط نکنیم. به یاد داشته باشیم که عناصر این حاکمیت هر ساله در 22 بهمن با «آرمان های امام راحل (قاتل)» تجدید بیعت میکنند. عدالت خواهی با داشتن هر شکلی از مُهر و نشان گفتمانِ به اصطلاح «مستضعفین گرایی» جمهوری اسلامی (برای مثال جریانی که به «عدالت خواهان» موسوم است و از جوانان بسیجی و حزب الله ی تا احمدی نژادی ها را در بر می گیرد) صرفا در حُکم ویترینی برای «نمایش عدالت» در جمهوری اسلامی است. ادامه مطلب را بخوانيد »
چرا به یکباره سلسله خبرهایی پیرامون موضوع زن کُشی انتشار یافت و متوقف شد؟ آیا در پَسِ این شکل از تابیده شدن نور بر یک پدیده، پشت پرده ای نهفته نیست؟ پشت پرده ای از جنس به پیش برده شدن دزدی، چپاول، معامله یا …. ؟ ادامه مطلب را بخوانيد »
تنها راه چاره و بهترین چاره اندیشی همان روشی است که کارگران کشت و صنعت هفت تپه برگزیدهاند. تنها چاره کارگران وحدت و تشکیلات و برنامه ریزی برای تعیین سرنوشت بنگاههای تولیدی از طریق نظارتهای سازمان یافته بر شیوههای مدیریت دولتی این واحدها و جلوگیری از واگذاری آنها به بخش خصوصی غارتگر است. ادامه مطلب را بخوانيد »
مسئله ی دادگاه طبری، حکایت عزم جزم یک قوه یا مجموعه ی نظام برای فسادزُدایی از ساختارش و گام برداشتن در مسیر عدالت نیست، بلکه حکایت، حکایتِ تصفیه های درون قدرت است برای خیز به سوی بازآرایی جدیدی از طبقه ی حاکم، در کنار سنجش درجه ی حرارت جامعه برای پذیرش این بازآرایی. ادامه مطلب را بخوانيد »
شخصیتی چون ابراهیم رییسی به دلیل کارکردهای خود در نظام جمهوری اسلامی آنچنان موقعیتِ سستی در نزد افکار عمومی برخوردار است که در صورت تغییرات سیاسی احتمالی، در ردیف اولین متهمان ضد مردمی قرار خواهند گرفت در نتیجه ضمن گوش بفرمانی در درگاه رهبری، به این نیز توجه دارد تا ضمن تلاش برای رفع بحران عدم مشروعیتِ نظام؛ به بازسازی چهره ای مقبول و مشروع در نزد مردم نیز بپردازد و در این باره از همهی امکانات نیز استفاده بهینه خواهد کرد. ادامه مطلب را بخوانيد »
عواملی که موجب احتمال گسست اجتماعی خواهد شد طبعا با تفرقه و پراکندگی رابطه مستقیم دارد. این پراکندگی ها ناشی ازسرکوبِ احزاب، تشکل های و سازمان های کارگری و سازمان های تودهای در چهار دهه حکومت تئوکراتیک کنونی است، وظیفه بلادرنگ سوسیالیست ها بردن ایدهی همبستگی گسترده از راه تشکل یابی بین همهی مردم رنجدیده است. “پیش به سوی ایجاد همه سازمان های توده ای از هرسنخ برای همه کارگران و زحمتکشان”، شعار مبرم کنونی است.
ادامه مطلب را بخوانيد »
خصلت بندی سرمایه داری ایران توسط جزنی بهترین، جامع ترین و مستدل ترین تحلیل از وضعیت جامعه ایران در آن دوره بود و بخش هایی از این خصلت بندی مثل نقش بوروکراسی و رانت نفتی-دولتی و خصلت دیکتاتوری ذاتی بورژوازی مرتجع ایران هنوز به قوت خویش باقی است. کتاب «طرح جامعه شناسی و مبانی استراتژی جنبش انقلابی ایران» (بخش اول اقتصادی) را باید یک شاهکار به حساب آورد که با توصیف دقیق خصوصیات سیستم اقتصادی-اجتماعی مستقر در ایران، تقسیم بندی کم نظیری را از بورژوازی کمپرادور داخلی به مثابه طبقه حاکم ارائه میدهد. ادامه مطلب را بخوانيد »
کفگیر دولت به ته دیگ خورده و برای کسب درآمد بیشتر به سهامفروشی روی آورده است. درآمد حاصل از فروش سهام شستا مستقیم به جیب دولت میرود و چیزی عاید سهامداران و بازنشستگان نخواهد شد. ادامه مطلب را بخوانيد »
تنوع مشارکت زنان، اعم از آنها که به عنوان افراد یا به عنوان اعضای گروههای حقوق زنان، در خیزش بینالمللی روز زن قابل مشاهده است که نشان میدهد گزاره محدود “زن عراقی”، که بطور تاریخی و اغلب با برنامههای سیاسی مردانه، چه سکولار و چه اسلامگرا، استفاده میشد، با عمل فراگیرتر “زنان عراقی” جایگزین شده است. این روند بیسابقه وحدت مردمی نشان میدهد که زنان و مردان عراقی در حال بهبودی از پسِ دهه ها جنگ و تکهتکهشدن اجتماعی هستند. ادامه مطلب را بخوانيد »
کمون پاریس مبدأ تحولاتِ سیاسی دوران سازی در سازمان یابی زنان بود که تاریخ نشان می دهد هرچقدر که در ادامه از آن میراث فاصله گرفته شده، هم سوسیالیسم و هم بشریت لطمه خورده است.
نوشته پیش رو ترجمه بخش هایی از رساله ی “انقلابهای نامرئی: سهم زنان در کمون پاریس 1871” نوشته پاملا جوآن استوارت است که در سال 2006 نگارش شده است. در این متن تلاش شده است تا گوشه ای از نقش سیاسی و نظامی زنان در کمون پاریس شرح داده شود. ادامه مطلب را بخوانيد »